×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

 دشمنی با ایران به بهانه ریشه های فرهنگی حاکم بر آن

یکشنبه, 02 آبان 1395 19:46 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

کوتاه خواندنی

بهائیت در ایران :  در یکی از برنامه‌های شبکه‌ی تلویزیونی «آئین بهائی» با عنوان «تمدن اخلاقی» ، به بررسی رابطه و تفاوت میان فرهنگ و تمدن پرداخته شد. کارشناس برنامه در ادامه، پس از نقل سخنی از حسینعلی بهاء در خصوص فرهنگ، این‌گونه نتیجه گرفت که فرهنگ، روحی است که در عمل به تمدن منجر می‌شود. [1]


البته کارشناس دعوت شده با درک موقعیت فراهم شده  ، گریزی به محرومیت‌ها در ایران زد و با فرهنگی دانستن ریشه‌ی آن، نظام ایران را در این زمینه متهم کرد: «در مناطق محروم ایران بنگریم، تَه این محرومیت‌ها برمی‌گردد به آن شیوه‌ی تفکری که ما داریم؛ مثلاً این... است، پس ایرانی خوبی نیست؛ این... است، پس نژادش به ما نمی‌خورد».[2]
اما آن‌چه از گفته‌های کارشناسان در این برنامه روشن می‌شود، بغض و دشمنی فرقه‌ی بهائی با نظام جمهوری اسلامی در ایران است که از ابتدای تشکیل این نظام، آن را ابراز داشته و امروزه به هر بهانه‌ای، حتی به بهانه‌های فرهنگی، سعی در متهم جلوه دادن آن دارند.
حتی با نادیده گرفتن دشمنی فرقه‌ی بهائیت با نظام ایران،
این فرقه با چه رویی می‌تواند نظام ایران را متهم به تبعیض میان مردم کند در حالی که سران این فرقه به صورت علنی، میان انسان‌ها تفاوت قائل شده و آن‌ها را به درجات متفاوت تقسیم کرده‌اند. به طور مثال، عبدالبهاء در یکی از این تقسیم‌بندی‌هایش، سیاه‌پوستان آمریکایی را متمدن و باهوش و در مقابل، سیاه‌پوستان آفریقا را گاوهایی در صورت انسان معرفی می‌کند: «مثلاً چه فرق است میان سیاهان اِفریک و سیاهان اِمریک، این‌ها خلق الله البقر علی صورة البشرند، آنان متمدن و باهوش و...».[3]
حسینعلی نوری، رهبر این فرقه، نیز در تقسیم‌بندی خود میان انسان‌ها، پیروانش را مؤمن و مخالفینش را منافق معرفی کرده و پیروانش را از هم‌نشینی با منافقین، بر حذر می‌دارد: «إعلَم بِأنَّ اللهَ حَرَّمَ عَلی أحِبّاءِالله لِقاءِ المُشرِکین و المُنافِقین [4]؛ بدان که خدا بر احبایش دیدار با مشرکین و منافقین را حرام کرده است».[4]
بنابراین حتی اگر بر فرض محال، سیاست‌بازی فرقه‌ی بهائی در انتقاد به وضع معیشتی در ایران و مقابله با نظام جمهوری اسلامی به هر بهانه را نادیده بگیریم، بازهم این فرقه نمی‌تواند داعیه‌دار شعار تساوی و رفع تبعیض میان انسان‌ها باشد؛ چرا که رفتار و سخنان رهبرانشان در تناقضی آشکار با این شعار است.

پی‌نوشت:

[1]. شبکه تلویزیونی آئین بهائی، نام برنامه: گفتگو، کارشناسان: معین افنانی، فرزانه ثابتان.
[2]. همان.
[3]. عباس افندی، خطابات عبدالبهاء، مصر: لجنه ملّی نشر آثار امری، 1921 م، ص 119.
[4]. اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 4، ص 280.

 

 

خواندن 1394 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی