طعمه های اصلی بهائیت

دوشنبه, 16 اسفند 1395 08:07 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

دام­گستری بهائیت برای جذب اقشار آسیب پذیر

متین حمیدی

بهائیت در ایران : 172 سال پیش، هنگامی اولین دعاوی بهائیت در ایران اظهار شد که مردم تحت مشقت های ناشی از بی کفایتی  پادشاهان قاجار، دستاویزی می طلبیدند تا امیدی باشد برای رفع ناملایمات و نیل به فردایی بهتر، در این راستا، ادعای تغییر و منجی­گری، ملعبه­ای شد برای سوداگری های سودجویان دست پرورده­ی استعمار، هر چند مبانی ارائه شده به قدری بی اساس و نامعتبر جلوه کرد که مردم بسیار زودتر از آن چه این داعیان انتظار داشتند به توخالی و بی فایده بودنش پی بردند. اکنون پس از یک قرن و نیم پیگیری و کمک استعمارگران و استکتبار جهانی به این فرقه، جمعیت پذیرندگان این ادعا در سراسر جهان حتی به 3/0 درصد هم نمی رسد.

همان طور که با بررسی تاریخ می­توان دریافت، در گذشته جو حاکم براکثریت جامعه بستری بود برای پذیرش یا تمسک به ادعاهایی مبنی بر نجات دادخواهان؛ که حتی با این وجود، هدف اولیه­ی فرقه بهائیت یعنی تشکیل اجتماعی بزرگ، میسر نشد. امروزه این فرقه با برگزاری لابی­های قدرت توأم با بهره­وری از برنامه­ریزی­ها و سیاست­گذاری­های دقیق به این نتیجه رسیده که برای پیاده­سازی مقصود خود در جامعه، نیاز به برآورد اهداف کوتاه مدت و تمرکز برجذب اقشار خاص و دارای آمادگی بیشتر می باشد تا مگر به وسیله­ی افزایش جمعیتی قشری، کم کم برشمار خود افزوده و راه را برای پیاده سازی تفکرات تشکیلاتی خود هموار سازد. از این رو، گروه­های حساس جامعه در صدر برنامه­های فریب و جذب قرار گرفته­اند. در ادامه، به برخی از این اقشار و علت حساسیت آنان اشاره می­نماییم زیرا شفاف سازی اهداف پشت پرده­ی این نوع نگرش، میزان آگاهی را برای اتخاذ عکس العمل مناسب افزایش خواهد داد.

کودکان

هر چند بهائیت برای افزایش شمار خود از تبلیغ بر تمام اقشار جامعه بهره می گیرد اما امروزه با پیشرفت علم و بهره­گیری از تجربیات روانشناسانه- جامعه شناختی دریافته­اند که برای دست­یابی به جامعه­ای مستعد پیاده­سازی اهداف تشکیلات خود، می بایست اساسی­ترین قشر اجتماع را مورد هدف قرار دهند. در وهله­ی اول، چنین حجم گسترده­ای از توجه به کودکان شاید دور از ذهن به نظر برسد اما با بررسی و مطالعه­ی عمیق می­توان دریافت ریشه های سعادت و حتی انحطاط یک جامعه، در حقیقت از دبستان و مهد کودک­های آن نشأت می گیرد.

بهترین زمان برای آماده سازی فرد و پذیرش باورها، سنین کودکی تا نهایتا 14 سالگی برآورد شده است. این امر لزوما با آموختن اصول عقاید صورت نمی­پذیرد بلکه مربیان، نگاه مورد نظر برای مدیریت، سبک زندگی و عملکرد مورد قبول خود را به کودک القا می­کنند و به این صورت با رسیدن فرد به سنین نوجوانی و مطالبه­ی برنامه­ای برای پیشبرد جهان بینی القا شده، سیره­ی مطلوب خود را به صورت دینی ساختگی تحت عنوان بهائیت و در قالب برنامه ای کاربردی در اختیار او قرار می دهند.

این شیوه، یکی از کارآمدترین طرق جذب بوده که موجب می شود شخصیت فرد از همان کودکی همسو با تشکیلات شکل گرفته و حتی از نیاز به فعالیت های هزینه بر در سطح کلان را تا میزان چشم­گیری می کاهد. این روش امروزه از سوی بهائیت به شدت مورد توجه بوده تا جایی که فرقه ذیل پوشش تحرکات فرهنگی، اجتماعی و هنری به تاسیس مهدهای کودک و مؤسسات آموزشی، تربیت مربیان براساس الگوهای غربی، برگزاری کلاس های مختلف هم چون رقص، آموزش و تربیت مربیان به شیوه­ی مجازی همراه با ارسال جزوات و فایل های صوتی- تصویری، و ... اقدام نموده است. این مسئله علاوه بر تهدیدی بزرگ برای خانواده و اجتماع، در سطح کلان و با توجه به تاثیر عمیق آموزش و پرورش بر شکل­گیری جامعه، حتی می­تواند به عنوان خطری برای تمامیت ارضی کشور و مسائلی از این قبیل تلقی شود. متاسفانه، شاهد برخی سهل­انگاری­ها از جانب مسئولان نسبت به برخورد آگاهانه و بهنگام در این زمینه بوده ایم، لذا برافراد ذی ربط در حوزه مهدکودک ها و دبستان ها، مانع از گسترش و تسلط آموزه های انحرافی فرقه هایی مانند بهائیت بر ذهن کودکان این مرز و بوم شوند.

جوانان و نوجوانان

تشکیلات بهائیت برای جذب افراد در هر سنی نهایت تلاش خود را به کار گرفته اما به دلیل طبع جستجوگر جوانان و نوجوان، این قشر مورد توجه ویژه­ای هستند. این گروه عموما به دنبال تفاوت بوده واز تغیر و نوآوری استقبال می کند. چه بسا جوانانی که صرفا به دلیل رنگ و لعاب منافقانه­ی بهائیت و خوش خلقی های ساختگی، به این تشکیلات جذب شدند و براساس سیاست گذاری هایی مانند بمباران عشق یا تلقین جدایی از جامعه، راهی برای برگشت نداشتند. تشکیلات با ارائه­ی جزوات تبلیغی  و حتی بعضا پرداخت مبالغی به دانش آموزان، سعی در نهادینه کردن مشی خود در اذهان آماده­ی سرمایه­های کشور دارد. از جمله آسیب­هایی که این فرقه در قالبی جذاب به جوانان عرض می کند می توان به اباحی­گری، بی بندوباری، اختلاط زن و مرد تحت عنوان عدم تفاوت میان این دو جنس، بهره برداری از هنرهای تجسمی، سینما، تئاتر، موسیقی و ... اشاره کرد.

سرخوردگان سیاسی و اجتماعی

از دیگر گروه هایی که با انگیزه ای بالا از هرگونه مخالفت استقبال می کنند، سرخوردگان سیاسی یا اجتماعی هستند. بهائیان با ایجاد حس هم دردی و دعوت به نوعی مبارزه برای احقاق حقی که عمدتا ناحق است، دست به جذب این قشر می زنند. فرقه به صورتی مقابل این افراد که عمدتا درگیر مسائلی هستند که از اشتباهاتشان در زمینه­ی سیاست گریبان گیرشان گشته- ظاهرسازی می کند که گویی آنان را محق دانسته و باعث ایجاد نوعی مغلطه و ایجاد فراموشی و برداشت اشتباه نسبت به هرگونه خطا در گذشته شان می شود. این برانگیختگی روحی و ایجاد نوعی شور اجتماعی در فرد، جذب وی به فرقه را تسهیل می­نماید. علاوه بر تلاش فرقه برای جذب این افراد، در برخی موارد فرقه یا گروه سرخورده از روی لجاجت یا مجرایی برای ابراز مخالفت با نظام مقدس جمهوری اسلامی، با جریان­های معاند چون بهائیت طرح دوستی ریخته و با انتشار چنین معاشرت­های نابخردانه­ای به خیال خود گامی در جهت خدشه دار کردن حقانیت عملکرد نظام برداشته­اند.

افراد کم درآمد

امیرالمؤمنین حضرت امام علی (ع) به فرزندش محمد بن حنفیه می فرمودند:« فرزند، برتو از فقر و تنگدستی می ترسم، از آن به خداوند پناه ببر، زیرا فقر باعث نقصان دین، پریشانی فکر و مایه­ی دشمنی و عداوت است. » [1] با توجه به این حدیث و حقیقت زندگی بشر که نیازمند رفاه نسبی و آرامش است، آسیب پذیری افراد نیازمند، مسئله­ای دور از ذهن نمی باشد. تشکیلات بهائیت نیز تلاش دارد از این نیاز نهایت استفاده را ببرد، لذا در سایه­ی حمایت های مالی اربابان سودجوی خود، به تطمیع قشر نیازمند برای همسوسازی آنان با مقاصد خود می پردازد. در دستور کار بهائیان لزوم ابراز رفتارهایی در عین دورویی مورد تاکید قرار گرفته است. مواردی چون دید و بازدیدهایی که با هدف فریفتن افراد نسبت به ارائه­ی چهره­ای مقبول و دوستانه از این تشکیلات صورت می گیرد، عیادت، ارسال هدایا، و حتی بعضا ایجاد منبع درآمدی درخور توجه برای افراد نیازمند یا کم­درآمد از جمله رفتارها است. تشکیلات برای جذب افراد در موارد متعددی از طریق تأسیس مراکز مردم نهاد (NGO) یا مؤسسه­های خیریه نیز اقدام نموده است. به هر حال نمی توان منکر مشکلات بود وحل معضلات اجتماعی، به جهادی عمومی و مقاومت در راستای مرتفع نمودن موانع برای حیات اجتماعی سالم بستگی دارد و لازم است با هوشیاری کامل، مانع سواستفاده­ی سودجویان در هدایت به سوی سراب توخالی فرقه ضاله­ای چون بهائیت شد.

روشنفکران

یکی از اقشاری که در دوره های اخیر مورد توجه تشکیلات بهائیت واقع شده، روشنفکران جامعه هستند. توجه به محافل روشنفکری، با هدف پذیرش جامعه­ی بهایی به عنوان عضوی از جامه مدنی ایران صورت گرفته است.این روزها شاهد دست و پا زدن های تشکیلات بهائیت و هم پیمانان امریکایی، ماسون و صهیونیستشان هستیم که با سفسطه و استفاده از تعالیم کلامی و فلسفی خود که به نوعی برای قشر روشنفکر، جذاب می باشد، در صدد توجیه مبانی توخالی فرقه و سوق دادن جامعه­ی روشنفکری به سمت اندیشه­های تکثرگرایانه هستند. در این راه، شبکه های ماهواره ای، کتاب، بنیادهای فرهنگی و ... نقش بسزایی ایفا می کنند.

تفکر و تمسک به خرد و اندیشه، یکی از حجت­های اساسی مطرح شده در اسلام است که علاوه بر اشاره های متعدد در قرآن کریم، در احادیث  نیز به عنوان رسول باطنی مورد توصیه قرار گرفته است واین کاملا بر خلاف آن چیزی است که در بهائیت مشاهده می شود. در این تشکیلات، افراد حق هیچ گونه انتقاد، پرسش و مخالفت با دستورهای بی ثباتی را که با توجه به نیازهای متلون تشکیلات تغییر پیدا می کند ندارند که خود مصداق بارز نادیده گرفتن تعقل است. این در حالی است که بهائیت در مواجهه با روشنفکران جامعه، شیوه­ی عملکرد متفکرانه به خود گرفته است. به این صورت که ابتدا چنین ذهنیتی در فرد ایجاد می کند که تفکراتش هم سو با محافل روشنفکری و در راستای اهداف آنان قرار دارد، سپس به طرزی متهورانه از هیچ تهمتی نسبت به نظام دریغ نمی کند به نحوی که آن را در جبهه­ای کاملا مقابل با جریان روشنفکری نشان می دهد. نهایتا با بهره­گیری از انواع سفسطه به توجیه اشکالات روشنفکران نسبت به فرامین و عملکرد فرقه می­پردازد و آن­جا که برای توجیهات بی اساس خود به بن بست می رسد، به مصداق داستان معروف « لباس جدید امپراتور»[2] عدم درک حقانیت خود را به ابتر بودم فهم طرف مقابل نسبت می دهد؛ تا شاید حربه ای شود برای شنیدن تحسین توخالی اطرافیان.

هنرمندان

ترغیب هنرمندان برای جذب به فرقه از چند جهت قابل اهمیت است. نکته­ی اول آن که، هنرمند روح لطیفی داشته و همواره در صدد یافتن راهی برای ابراز جنبه­ی هنری خود و به نوعی دیده شدن می باشد. این لطافت  طبع همواره مورد سوء استفاده­ی سودجویان و معاندان قرار گرفته است. از طرفی، هنرمندان به عنوان الگویی برای سه قشر مهم جامعه یعنی کودکان، نوجوانان و جوانان قلمداد می شوند. وجود چنین ظرفیت ارزشمندی دراین گروه، همواره از چشم فرصت طلبان پوشیده نبوده و به هر شکلی در پی بهره برداری از ظرفیت­های این قشر بوده­اند. ضمن این که بهائیان بخش عمده ای از تبلیغات خود را در قالب رشته های هنری از قبیل نمایشنامه، شعر، موسیقی؛ فیلم، و ... به جامعه عرضه می کنند وحضور چهره های شناخته شده و مقبول جامعه در این برنامه­ها از امتیازاتی است که همواره در پی کسب آن می باشند. سیاستگذاری تشکیلات بهائیت در رابطه با هنرمندان، مشمول دو نوع عملکرد کلی می باشد؛ بهائیت برای همسوسازی هنرمندان همچون دیگر اقشار جامعه تا جای ممکن کوشش می نماید اما در صورت عدم موفقیت برای جذب، به نوعی از آثار هنری فرد استفاده می کند که گویی از ابتدا به عنوان صدایی مشترک با جامعه­ی بهائیت تولید شده است. در این رابطه می­توان به استفاده از موسیقی و آثار هنری خوانندگان ارزشی لابه لای برنامه های رادیویی بهایی اشاره کرد. این در حالی است که در اغلب موارد، هنرمند مربوط، از استفاده­ی آثارش در چنین برنامه هایی بی اطلاع می باشد. رویکرد دوم، جذب مستقیم و تطمیع برای همکاری متقابل با تشکیلات است، که در این زمینه برهنرمندان عزیز جامعه است تیزبینانه و دقیق نسبت به گروه هایی که به آن ها چراغ سبز نشان می­دهند تأمل  کنند تا مبادا رسالت هنری خود را با گرویدن به ورطه­ی چنین جریان های انحرافی آلوده نمایند.

 

 



[1] .نهج البلاغه فیض، ص1228.

[2] -اندرسن هانس، کریستین، لباس جدید امپراتور، ترجه مهناز فصیحی، تهران: انتشارات بی تا. 

خواندن 1393 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی