تا کنون مطالب متعددی از تاریچه این بنا و مالک آن جناب حبیب الله خان ثابت پاسال بهائی در پایگاه درج نمودیم . که با جستجو در پایگاه تمامی مطالب قابل ملاحظه و دریافت میباشد . اما سوال اساسی بنده این است که حالا مشکل کشوری بنام ایران فقط شده ثبت ملی یک بنای متلق به بهائیان ؟ بطور قطع پاسخ منفی است . دولت دوازدهم آنقدر کار برای انجام و رفع مشکلات مردم و بخصوص جوانان دارد که اگر بخواهد به آن عمل کند و راه چاره ای برای مشکلات فراهم نماید دیگر توانی برایش نمی ماند که خواسته یا ناخواسته ، اگاهانه و یا غیر اگاهانه حافظ اموال بهائیان با صرف هزینه از بیت المال مسلمین گردد .
در خبر آمده " مراتب ثبت ملی «خانه ثابت (معروف به کاخ ثابتپاسال) در نامهای از سوی معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به استاندار تهران ابلاغ شد.
بدر نامهای که امروز چهارشنبه 31 خرداد از سوی زهرا احمدیپور - معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به سیدحسین هاشمی - استاندار تهران ارسال شد، مراتب ثبت این اثر تاریخی به او ابلاغ شده است.
در متن این نامه آمده است:
«در اجرای بند (ج) مادهواحده قانون تشکیل سازمان میراثفرهنگی کشور مصوب 1364 مجلس شورای اسلامی و بند ششم ماده سوم قانون اساسنامه سازمان میراثفرهنگی کشور مصوب 1367 مجلس شورای اسلامی مبنی بر ثبت آثار ارزشمند منقول و غیرمنقول فرهنگیتاریخی کشور در فهرست آثار ملی و فهرستهای ذیربط، مراتب ثبت اثر فرهنگیتاریخی «خانه ثابت (معروف به کاخ ثابتپاسال)» واقع در استان تهران، شهر تهران، منطقه 3 شهرداری، خیابان نلسون ماندلا (آفریقا) نبش خیابان شهید طاهری روانپور، پلاک2، که پس از طی تشریفات قانونی لازم بهشماره 31744 مورخ 1396/3/22 در فهرست آثار ملی ایران بهثبت رسیده، ابلاغ میشود.
اثر مذکور تحت حفاظت و نظارت این سازمان است و هر گونه دخل و تصرف یا اقدام عملیاتی که منجر به تخریب یا تغییر هویت آن شود برابر مواد 558 لغایت 569 از کتاب پنجم قانون مجازاتهای اسلامی، تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده، جرم محسوب میشود و مرتکب مشمول مجازاتهای قانونی خواهد شد و مرمت و بازسازی اثر صرفاً با تأیید و نظارت این سازمان ممکن خواهد بود.
خواهشمند است دستور فرمایید مراتب برای اطلاع و اجرا به مقامات و مسئولان ذیربط در استان ابلاغ شود و از نتیجه این سازمان را مطلع نمایند»
خوب الحمدالله که سازمانی برای حفظ اموال بهائیان با این حدت و شدت تلاش دارد .
حال تکرارا" نگاهی گذرا داریم به مالک و تاریخ این بنا :
مالک : حبیت ثابت پاسال
حبیب ثابت در سال 1282 شمسی از پدری به نام «عبدالله» و مادری به نام «کشور»، که از خاندانِ بهائی مشهور به ارجمند بود، در یکی از محلات جنوبی شهر تهران به دنیا آمد. پدرِ او که از یهودیان کاشان بود و به شغل پارچه فروشی اشتغال داشت، پس از شکلگیری بهائیت، به عضویت این تشکیلات درآمد.
حبیب ثابت در خاطرات خود، ضمن نقل این مطلب که: «پدرم متولد طهران بود، ولی اجداد پدر و مادرم اهل کاشان بودند، که مدتها پیش به طهران آمده و در این شهر ساکن شده بودند»، پدرِ پدرش را معرفی نکرده، ولی درباره پدرِ مادرش که در شکلگیری زندگیِ آنان نقش داشته، مینویسد: «پدرِ مادرم جناب میرزا خلیل در خیابان جنت گلشن واقع در جنوب امیریه سابق[خانهای] ساخته بود، داخل حیاط کوچکی دو اطاق هم به پدر و مادر من داده بودند».
محلهای که حبیب ثابت در آن به دنیا آمد و پرورش یافت، به محله کلیمیها شهرت داشت که همجواری مغازه پدرِ وی با مغازه «القانیانها»، صحت آن را تأیید میکند: «پدرم دکان بزازی... داشت. او پارچههای نخی انگلیسی را از بازرگانان عمده فروش بازار میخرید و در دکان کوچک خود، خرده فروشی میکرد... در همسایگی دکان پدرم مغازههای متعدد دیگر... دیده میشد که یکی دو مغازه از آنها مال پدر القانیانها بود.»
از چگونگی و میزانِ تحصیلات حبیب ثابت، جز آنچه در خاطرات وی نقل شده، اطلاع دیگری در دست نیست. وی در این باره، ضمن اشاره به تحصیل در مدارس تربیت و سنلوئی مینویسد: «در مدارس تربیت پسران و دختران، معلمهای بهائی آمریکایی هم تدریس میکردند و توجه به تعلیم زبان انگلیسی در این مدرسه، بیش از زبان فرانسه بود ... دوره شش ساله مدرسه تربیت پایان یافت ... و گواهینامه کلاس ششم ابتدائی را ... به دست آوردیم از آنجا که وضع مالی وی از سایرین پایینتر بود با هماهنگی مدیران مدرسه و موافقت غلامحسین مصدق فرزند محمد مصدق قرار شد که وی به منزل مصدق رفته و درسهایشان را مرور کنند و در عوض مبلغ ۶۰ ریال به وی بپردازند.
و من پس از آن، یک سال دیگر هم در مدرسه تربیت تحصیل خود را ادامه دادم و در کلاس هفتم زبان انگلیسی بیشتر آموختم ... لازم بود به مدرسه دیگر نیز بروم ... مدرسه سن لوئی در خیابان لالهزار کوچه بابیها».
حبیب ثابت توسط یکی از دوستانش با دختری در شهر رشت به نام بهاره باقروف آشنا شد و با وی ازدواج کرد. این ازدواج که در ابتدا وجههای منطقی و حساب شده داشت، مبدل به زندگی عاشقانه گردید و تا پایان عمر ثابت، به طول انجامید. او بیشترین زمانی که از همسرش جدا بود، سه شب بود که طی سفری به مسکو یکی از همراهان محمدرضا شاه پهلوی بود.
و این ادعا درحالی است که در سوابق وی، در مقابل گزینه «تحصیلات»، گاهی عبارتِ «تحصیلات ندارد» و گاهی عبارتِ «دیپلم متوسطه» نوشته شده است؛ و به نظر میرسد فعالیتهای تشکیلاتی او در جریان کودتای 1299 شمسی و پس از آن، موجب ترک تحصیل وی و پرداختن به امور دیگر شده باشد.
ولی تحصیلات دبیرستانی را نیمه تمام رها کرد و در یک دکان دوچرخه سازی متعلق به محمد تقی تام از بهاییان تهران کار کرد و پس از چندی در سال ۱۲۹۸ مغازه دوچرخه سازی و تعمیر آنرا در خیابان شمیران مقابل خیابان دولت راه اندازی کرد.[۴] در کنار محمد تقی تام (که معتقد است اولین خودرو را به ایران وارد کرده بود) رانندگی آموخت و توسط میرزا احمد راسخ قزوینی از سران بهاییان تهران که مشاور و سرپرست کلیه املاک آصفالسلطنه (از رجال قاجار بود) با حقوق ماهی ۵۰ تومان به رانندگی وی استخدام شد. با توسعه کار، یک خودروی سواری فورد خرید و به نقل و انتقال مسافر از توپخانه به قلهک و سپس در مسیرهای خارج شهر پرداخت. وی سپس از بغداد به بیروت رفت و از آنجا به فلسطین و با سران بهایی از جمله شوقی دیدار کرد. وی با حمایت بیتالعدل اعظم ایران، چند خودرو و کامیون خرید با استفاده از دایی خود که معاون وزیر پست و تلگراف بود موفق به اخذ امتیاز حمل مرسولات پستی شمال کشور شد که پیش از آن با الاغ انجام می گرفت.در سالهای بعد، امتیاز مرسولات پستی شهرهای دیگری نیز به وی واگذار گردید. او با جمع آوری سرمایه از بهاییان به فروش ماشین آلات نجاری روی آورد و کارخانههای مبل ثابت را تاسیس کرد که نخستین اقدام برای صنعتی کردن نجاری در ایران بود.
در سال ۱۹۳۱، ثابت فعالیتهای خود را در زمینههای متفاوتی گسترش داد. وی از کودکی به نجاری علاقهمند بود. رشد روز افزون تاسیسات اداری و شهر نشینی مردم، نیازهای مبرمی به اسباب و اثاثیه ایجاد میکرد. ثابت از اولین کار آفرینانی بود که زمینه سرمایه گذاری پر سودی را در این حیطه درک نمود. او کارخانههای تاسیس کرد که تولید لوازم خانگی و اداری میکرد. او ماشین آلات مورد نیاز را از آلمان خریداری نموده و در اوایل سال ۱۹۳۲۲ شروع به تولید نمود. سفارشهای ساخت فراوانی از سوی وزارت خانههای کشور میگرفت و این به معنی موفقیت آمیز بودن فکرش بود.
با این وجود، شرکت وی به علت عدم پرداخت هزینه لوازم اداری از سوی وزارتخانههای کشور در آستانه ورشکستگی قرار گرفت. وقتی وی پول لوازم را از وزارت کشور مطالبه کرد بازداشت شد و سه ماه در زندان به سر برد. با این وجود پس از آزاد شدنش، رضاشاه مداخله کرد و با شرکت وی قرارداد انحصاری تامین تمام لوازم اداری قوه قضائیه و وزارت شهرداری آن زمان، منعقد گردید.
در جریان ساخت راه آهن ایران وی توانست قراردادهایی برای حمل و نقل مصالح با شرکت دانمارکی سازنده منعقد نماید.
در سال ۱۹۳۶ ثابت به فرانسه مسافرت کرد. او دو دستگاه کامیون در فرانسه خرید و پس از بازگشت به ایران، اولین شرکت حمل و نقل در ایران را با نام شرکت حمل و نقل ثابت تاسیس نمود. مدتی بعد از سوی دولت قراردادی پرسود با شرکت ثابت منعقد شد و طی آن حمل و نقل بخشی از پست ایران به این شرکت محول گردید. عموی ثابت که پیشتر در زمان جوانی ثابت به وی دوچرخه فروخته بود، حال به عنوان معاون وزیر پست در شرکت ثابت، قرار داد حمل و نقل و ارسال را با دولت امضا نمود.
ثابت طی مسافرتهای اروپایی خود در راه بازگشت به ایران، با سیرک آشنا و شیفته آن شد و در آن زمینه تجارت پر سود دیگری دید. وی گروه سیرکی به ایران آورد و در طی این کار به مرد پولساز مشهور گردید.
خروج از ایران و اقامت در امریکا :
حبیب ثابت که در شهریور ماه 1320 شمسی (مصادف با اشغال ایران و سرنگونی رضاشاه) به یکی از سرمایه داران مطرح تبدیل شده بود، بنا به دلایلی نامشخص (تحت عنوانِ «خطری که در ایران اقلیتهای مذهبی را سخت تهدید مینمود، احساسِ مصونیت نداشتم) بخشی از دارائیهای خود را فروخت و سرپرستی بقیه اموال و دارائیهای خویش را به پدر 61 سالهاش سپرد و همراه همسر و دو فرزندش که در سنین نه و پنج سالگی بودند، به آمریکا رفت.
آنچه در این عدمِ «احساسِ مصونیت» جالب توجه است و خروج وی از ایران به آن نسبت داده میشود، به نظر میرسد به نقشِ پنهانِ حبیب ثابت در فعالیتهای صهیونیستی و تشکیلاتی بهائیت در ایران در دوره رضاخان مربوط است؛ وگرنه پدر و مادر و همچنین داییهای وی، که دارای سابقهای دیرینهتر از او در پیوستن به بهائیت بودند، نه تنها در ایران مورد هیچگونه آزار و اذیتی واقع نشدند که از داراییهای او نیز محافظت نمودند. این موضوع، در بخش حبیب ثابت و خاندان پهلوی مورد بررسی قرار گرفته است.
ثابت تصمیم به ترک ایران گرفت و در ۷ نوامبر ۱۹۴۱ به همراه همسر و دو فرزندش ایران را به مقصد نیویورک ترک کرد و پس از آن به سمت شرق آسیا و فیلیپین و هاوایی رفت. در این مدت وی تمام تلاش خود را کرد که با محفل روحانی ایران ارتباط برقرار کند.
پس از بازگشت به نیویورک، اوضاع حاکم به علت جنگ جهانی، رکود اقتصادی شدیدی در قیمت املاک به وجود آورده بود. ثابت همیشه از راه دوستان و خانواده اش تبعیت مینمود و پدرش به وی توصیه کرده بود که همیشه با خریدن، سود به وجود میآید نه فروختن. وی دفتری در راکفلر سنتر و آپارتمانی در مناطق لوکس نشین نزدیک آن اجاره کرد و دوباره فعالیت خود را از سر گرفت. واردات و صادرات خط مشی عمده فعالیت وی بود. وی در زمینه فروش اجناس زیادی از قبیل فرش ایرانی تا جوراب زنانه نایلونی فعالیت میکرد.
وی برای گسترش کار همراه چهار نفر در تهران شرکتی تأسیس می کنند به نام «پاسال» که حروف اول آنها است: پناهی، امیل عبود، سافیان، لک. چندی بعد شرکت پاسال در تهران و شرکت ثابت در نیویورک، شرکتی جدید در ایران به ثبت می رسانند به نام ثابت پاسال و از این به بعد حبیب اله ثابت نام این شرکت یعنی ثابت پاسال به شهرت می رسد. ثابت پاسال تا پایان جنگ جهانی دوم در آمریکا ماند و در اوایل دهه سی به ایران باز می گردد. در این ایام بود که شرکت معروف «ثابت پاسال» با دفترهای نمایندگی در تهران و نیویورک شروع به کار کرد.
وی به هنگام جنگ جهانی دوم با سفر به آمریکا لباسهای کهنه و دست دوم به ایران وارد کرد و از این راه سود فراوانی به دست آورد. او در اواخر ۱۳۲۰ با دعوتی که جامعه بهائیان ایران از او به عمل آورد چندین بار به ایران آمد و با شرکت امنای ایران که به این جامعه وابسته بود همکاری خود را آغاز کرد و به عنوان نماینده آنان به تجارت و گرفتن امتیاز نمایندگی از کارخانههای خارجی در ایران پرداخت. ثابت از اوایل دهه ۱۳۳۰ در ایران مستقر شد بعد از کودتای ۱۳۳۲ به عنوان نماینده تام الاختیار بهائیان دوره جدیدی از فعالیتهای خود را آغاز کرد.
بازگشت به ایران :
بعد از بازگشتش از امریکا با سرمایه کلانی که جمع آوری کرده بود به گسترش فعالیت در حوزه های اقتصادی و سیاسی و بهائیت میپردازد .
او به ویژه از ۱۳۳۲ به بعد، با خاندان پهلوی و شاه و شخصیتهای مهم سیاسی ایران، از جمله عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص دربار روابط نزدیکی بر قرار میکند .
به دستور دربار از تسهیلات گسترده وزارت اقتصاد برخوردار شد.
ارتباط نزدیک او با چند نخست وزیر از جمله حسین علاء، امیرعباس هویدا و جعفر شریفامامی. و سهامدار کردن آنان در شرکتهایش.
قرار گرفتن در لیست حامیان مالی اصلی جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران بود.
حمایتهای مالی از دولت اسرائیل . در جنگ ششروزه او وظیفه داشت کمکهای بهاییان را جمع کند. به پاس کمکهای او یکی از خیابانهای تل آویو را به نام او تل حبیب نامگذاری کردند.
مجله Fortune در سال ۱۹۷۴، دارایی او را ، یک دهم کل دارایی ایران تخمین زده است . این داراییها شامل بانک و ساختمان تا صنایع انرژی و دارو سازی بود. او در اکثر زمینههای تجاری و صنعتی آن زمان دستی داشت. نیویورک تایمز او را مردی شیفتۀعتیقهجات معرفی کرد که قادر است به شش زبان زنده دنیا صحبت کند. او علاقه ای مفرط به جمع آوری اشیا قدیمی و سنگ یشم داشت. وی بعدها گفت که در سال ۱۹۷۱ مبلغ ۴۴۰۰ هزار دلار بابت میزی که قبلاً متعلق به تزارینا (همسر تزار روسی) بوده، پرداختهاست. او آن میز را در آپارتمانی در پاریس که با همسرش شریک بود قرار داد. ثابت در باره این میز گفته که بیش از هر چیز دیگری در دنیا برای من مفرح بودهاست.
راه اندازی رادیو تلویزیون ملی ایران در سال 1335 و فروش آن به دولت در سال 1340
در سال 1354 به اتهام گرانفروشی تحت تعقیب قرار گرفت و در سال 1355 از ایران مهاجرت و در پاریس اقامت گزید .
برخی از شرکتهایی تحت تملک یا سهام حبیب ثابت پاسال :
· بانک توسعه صنعت و معدن ایران
· پپسی کولا در ایران
· سیکاب
· او همچنین دارای نمایندگی خودرو داج، چند نوع تلویزیون و یخچال، کارخانههای بزرگ لاستیک سازی گودریچ و چند کارخانه قند بود. ثابت دارای ۴۱ شرکت بازرگانی بود که حدود ده هزار نفر در آنها مشغول به کار بودند.
· کاخ ثابت در تهران
خدمت به بهائیت
او که از اعضای محفل بهائیت ایران بود از ثروتش برای گسترش بهائیت در جهان بهره میبرد. او املاک پیرامون حظیرةالقدس در تهران را خرید، اطراف زمینهای مشرقالاذکار در لویزان تهران را دیوارکشی کرد و برای احداث محفل ملی بهائیان پاکستان، ساخت ایوان مقام اعلی در کوه کرمل، حظیرة القدس بهائیان در هندوستان، مشرق الاذکار در سانتیاگو شیلی و معابد بهائیان در مصر و استرالیا و اردن کمکهای مالی زیادی کرد. او عضو باشگاه لاینز(اداره اطلاعات، امنیت و آزادی ملت) و روتاری بینالملل بود .
پهلوی دوم و حبیب ثابت پاسال
کاخ ثابت پاسال تهران
اما کوتاه مطلبی در مورد این بنا به اصطلاح ارزشمند :
کاخ «ثابت پاسال» که با عنوان کاخ «ورسای» ایران هم شناخته میشود . معماری این ساختمان که «بزرگترین خانه طهران» نامیده میشود٬ بر اساس الگوی معماری قصر پتی تریانو (تریانوی کوچک) در ورسای ساخته شده است.
موضوع تخریب این کاخ مدتی بود که از سوی رسانهها و فعالان حوزه میراث فرهنگی پیگیری میشد٬ به گونهای که «بانک آینده» به عنوان خریدار این کاخ٬ از تصاحب آن صرفنظر کرده و ملک را به دیگری فروخته بود.
حال سوال اینجاست ما بپاس کدام خدمت آقای ثابت پاسال میخواهیم حتی در حد نام او بر این بنا ، آنرا حفظ کنیم و یا اینکه با کدام بهانه میخواهیم بنائی را حفظ کنیم که روزی و روزگاری برای بهائیان بعنوان مرکز طراحی ظلم برعلیه مسلمانان و مردم ایران مورد استفاده بوده است و یا اینکه میخواهیم با چه هزینه ای بنائی را حفظ کنیم که روزی میزبان درباریان و وابستگان به رژیم طاغوت پهلوی بوده است . حتما در قدم بعدی خانم احمدی میلیاردها تومان از بودجه و اعتبارات را هزینه حفظ این بنا خواهند کرد . صزفنظر از هرگونه ارزشی که این ساختمان دارد این بنا بر اساس تعلقی که به بهائیان دارد میباید سرنوشت قبر رضا خان میرپنج را پیدا میکرد و لا غیر ....