مبلّغان بهائی به تبعیت از پیشوایان خود، نماز جماعت را حرام اعلام کرده و به دلیل سازی بر چرایی حرمت آن نیز مشغولند. این رویکرد بهائیت در حالیست که عبدالبهاء (دومین پیشوای این فرقه) در طول حیات خود، همواره به شرکت در نماز جماعت مسلمانان اهتمام داشته و حتی گاهی به عنوان امام جماعت مسلمین نیز در مساجد حاضر میگشته است.
یکی از کانالهای تبلیغی تشکیلات بهائیت، در پاسخ به علّت حرمت نماز جماعت در این فرقه مدعی میشود: «يکی از علل نسخ شدن حکم نماز جماعت اين است که هيچ انسانی محل اقتداء مؤمنين در نماز نگردد و هر کسی در تنهائی خويش با نهايت توجه و آرامش بسوی خداوند نيايش کند... علّت ديگر اينکه در پيشگاه خداوند، همه برابر باشند و پيش نماز و صاحب امتيازی تعيين نگردد».[کانال تلگرامی بهائی]
اما جالب است بدانیم گفتار و رفتار پیشوایان بهائی در خصوص نماز جماعت، پرده از تناقضهای لاینحلی در این فرقه برمیدارد. چرا که آنان در گفتار حکم به تحریم نماز جماعت صادر کرده و در عمل، از برپادارندگان آن بودهاند!
علاوه بر نوع برخورد جناب بهاء (حسینعلی نوری مازندرانی) در حالات عبدالبهاء ( عباس افندی ) میخوانیم که وی، در طول حیات خود به حضور در نماز جماعت مسلمانان التزام داشته است.[ر.ک: قرن بدیع، ج 3، ص 318] بالاتر از آن حتی جناب عبدالبهاء، با مسلمان جا زدن خود، به عنوان امام جماعت مسلمانان نیز حاضر میشد: «دانست که حضرت غصن اعظم، یعنی عبدالبهاء، برای امامت صلوة حاضر شده و عدّهای از اصحاب به آن حضرت اقتدا میکنند...».[ر.ک: رحیق مختوم، ج 2، ص 171]
حال سؤال دیگر اینست که اگر نماز جماعت در بهائیت منسوخ شمرده شده و (از نظر شما) دارای این مقدار از اشکال است؛ پس چرا پیشوای شما نسبت به ادای آن (حتی به عنوان امام جماعت)، اهتمام میورزید؟!
پاسخ تنها یک کلمه خواهد بود : فریب
نکته دیکر در لایه پنهان این رفتار را میتوان در تاثیر شگرف برگزاری نماز جماعت در وحدت مسلمین دانست پیشوایان بهائی از آنرو که بر مبنای مأموریت خود، درصدد پراکندگی مسلمانان و زدودن وحدت از جامعهی اسلامی بودند، در مقام مقابله با یکی از بزرگترین مظاهر وحدت جامعهی اسلامی (که همان نماز جماعت است) برآمدند.[اقدس، ص 5]
پینوشت:
شوقی افندی، قرن بدیع، کانادا (انتاریو): مؤسسه معارف بهائی، ترجمه نصرالله مودت، 149 بدیع، ج 3، ص 318.
عبدالحمید اشراق خاوری، رحیق مختوم، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 131 بدیع، ج 2، ص 171.
حسینعلی نوری، اقدس، بمبئی: مطبعه ناصری، 1314، ص 5.