الف ) ایشان هرگونه ارتباط فرقه بهائیت با جریان صهیونیست حاکم بر سرزمینهای اشغالی را بدور از ملاحظه کاری دانسته و هرگونه ارتباط با عدم موضعگیری بهائیان با محل جغرافیائی بیت العدل در این سرزمینها را رد میکند .
ب ) ایشان در مطلب خود هر گونه کمک و حمایت صهیونیسم از بهائیان را رد مینماید .
ج ) ایشان نوع برخورد بهائیان با جنایت اسرائیل در سرزمین غزه را با نوع رفتار آنها در افزایش دامنه اعتراضات بر علیه رژیم پهلوی یکسان دانسته و نتیجه میگیرد که در همان زمان نیز خیلیها بهائیان را به باد انتقاد گرفته که چرا در مقابل رژیم موضوع نمیگیرند .
د ) ایشان با یک مشابه سازی بسیار غیر منطقی رفتار بهائیان در بی طرفی را با اعلام بی طرفی دولت سوئیس در جنگ جهانی را همسان دانسته و البته نتیجه میگیرد که علت توسعه سوئیس در ابعاد مختلف همین بی طرفی بوده و البته نویسنده میخواهد این پیام را بدهد که توسعه آئین بهائی هم در نتیجه همین بی طرفی بوده است
ه) سرکار خانم راستی در یک نتیجه دیگر در این بحث بیان میکند که به فرض اینکه بهائیت اسرائیل را بخاطر این حملات ( اشاره به جنگ 33 روزه سال 2006 میباشد ) محکوم کرد بعد اسامی بیش از 25 کشور از جمله ایران را می آورد که میباید بخاطر رفتارشان محکوم شوند نتیجه میگیرد که حالا بیت العدل میباید یک ساز و کار عریض و طویلی برای این محکومیتها ایجاد کند !!!
و) در انتها هم از پیشرفتهای فرقه بهائیت مواردی را می آورد و به نظر میرسد میخواهد در ذهن مخاطب القا نماید که اگر پیشرفتی در امر ایجاد شده در نتیجه همین بی طرفیها بوده است .
در انتهای مطلب هم ایشان تاکید دارند که " بهاييان، بی طرف هستند اما بی تفاوت، هرگز. گرچه ممکن است مجهودات انها برای برخی خيالپردازانه انگاشته شود امّا توجّه و علاقۀ عميقشان به مصالح نوع بشر را نمیتوان و نبايد ناديده گرفت. "
اما پاسخ این نویسنده را اینطور آغاز میکنیم .
با ذکر اینکه فضای سال 2006 با فضای سیاسی امروز منطقه با شتاب بسیار زیاد تغییر پیدا کرده است . ظهور داعش و جنگهای داخلی در عراق ، سوریه ، یمن و .... و حرکتهای آزادیخواهانه در بحرین ، مصر و.. ما را در مقابل وضعیت جدیدی از منطقه قرار داده است . لذا نظر سرکار خانم راستی رات به چند نکته از گذشته وحال فرقه بهائیت جلب مینمایم .
1-اساسا ارتباط رژیم پهلوی خصوصا پهلوی دوم با بهائیان چگونه شکل گرفت حضور موثر عناصر اقتصادی و سیاسی بهائی در دربار پهلوی دوم را با عدم مداخله در سیاست بهائیان چگونه توجیه میکنید . آیا بهائیت میتواند حضور ثابت پاسالها در حوزه اقتصادی و البته دکتر ایادیها و صنیعیها ( که از عناصر موثر فرقه بهائیت در ایران بودند ) در مدیریت دربار پهلوی دوم را انکار کند و البته ایا بهائیت میتواند حضور ثابتی از مدیران ساواک که نقش بسیار موثری در سرکوب انقلابیون و مبارزان را داشت را نادیده بگیرد . آیا میتوان نقش آرش ( فریدون توانگری ) شکنجه گر بهائی ساواک را در شکنجه مبارزان انقلابی از مسلمان و غیر مسلمان انکار نمایند . ایا خانم راستی کشتار 22 آذر سال 57 مسلمانان انقلابی را بدست یک عنصر نظامی بهائی بنام فهندژ در شیراز را مورد مطالعه قرار داده اند ؟ . و یا اینکه آیا تشکیلات بهائیت میتواند استفاده دشمنان انقلاب از این تشکیلات را در مسیر مقابله با جمهوری اسلامی در طول چهار دهه پس از پیروزی انقلاب را نپذیرند ؟ سرکار خانم راستی اگر اینگونه اقدامات بهائیان دخالت در سیاست و در جهت استحکام و حفظ نظام ظالم نیست ، پس شما بفرمائید نام آن چیست ؟
2-سرکار خانم راستی کمی به عقب برمیگردیم و به تاریخ پیدایش و فعالیت فرقه بابیت و بهائیت در همان آغازین سالهای فعالیت نگاهی گذرا می اندازیم . مقابله با قوای دولتی برای کسب قدرت و البته امتیاز از همان ابتدای ادعای جناب علی محمد باب و البته با دستگیری ایشان شروع شد . باید به تاریخ مراجعه کنید و وقایع قلعه طبرسی یا زنجان یا نیریز و قبل از همه اینها ترور عالمان دینی توسط بابیان را بخوانید . در اخر هم باید یاد آوری کنم که ترور شاه ایران با دستور حسینعلی خان نوری نقطه عطف استفاده از خشونت برای بقاء تفکری انحرافی را چگونه با اصل عدم دخالت در سیاست توجیه میکنید کمیته مجازات هواداران باب چه اقداماتی در مقابله با تکفیر کنندگان باب دنبال کرد آیا از این رفتارها شما عدم دخالت میبینید یا عین دخالت در امور سیاسی ؟
3-سرکار خانم راستی اگر میبینید که فرقه ضاله بهائیت منفورترین نحله فکری در جامعه ایران است علت این نگاه را باید در صفحات تاریخ جستجو کنید . اگر بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب تعدادی از بهائیان توسط نیروهای مردمی دستگیر ، محاکمه و اعدام شدند را باید در نتیجه شدت ظلم بهائیان نزدیک به دربار پهلوی به همین مردم جستجو کنید . و البته باید قبول کنیم ایران دارای پایگاه دینی قوی و سنتی است و چنین افکار پوچ و دروغین را بر نمی تابد .
4-نکته دیگر اینکه شما در بخشی عمده از مطلب به پیشرفتهای فرقه در گسترش نفوذ و ... پرداخته اید . سرکار خانم راستی چشم باز کنید بعد از بیش از 170 سال فعالیت و بقول شما پیشرفت در خوشبینانه حالت و بر فرض قبول آمار ادعائی بیت العدل پیروان بهائیت به عدد حدود هفت میلیون نفر رسیده است . دقت کنید دقت کنید فقط در یک مراسم در همین ایام در یک حرکت عاشورائی در پیاده روی اربعین بین 25 تا 30 میلیون مسلمان عاشق سرور شهیدان عالم حضرت امام حسین (ع) در یک مسیر طولانی راهپیمائی میکنند که فقط ارادت خود را به امامشان برسانند دقت کنید در یک حرکت کاملا مردمی و البته هوشمندانه . اساسا بنده معتقدم تمامی اقدامات غرب در کشورهای اسلامی و ایجاد درگیری و تشدد در این کشورها بخاطر خطریست که گسترش حوزه نفوذ اسلام و صد البته نگاه ضد ظلم و حمایت از مظلوم این دین الهی است ، در اروپا و امریکا ایجاد کرده است وگرنه هیچ گونه خطری از سوی ادیان دیگر الهی و حتی فرق نوظهور همچون بهائیت دولتهای اروپا و امریکا را تهدید نمیکند . آنوقت شما بعد از گذشت بیش از 170 سال معتقدید که تشکیلات بهائیت به موفقیت دست یافته است !! ؟ درخواست دارم با واقعیات اطراف خود با چشم باز و منطقی نگاه کنید . غرب بدلیل عدم شناختش از یک جامعه مذهبی همچون ایران در باتلاق خاورمیانه گرفتار شده است و اگر منطقی برخورد نکند در این باطلاق غرق خواهد شد و البته در اینصورت دیگر صاحبخانه باقی نخواهد ماند که بتواند خانه را حفظ کند .
حامد محمودی 17 آبان 96