حمایتهای محمدرضا پهلوی از بهائیت، تا جایی پیش رفت که وی تصمیم داشت فرقهی ضالّهی بهائیت در ایران را رسمی اعلام کند. از اینرو «جمال عبدالناصر» رئیس جمهوری مصر، از تعلّق خاطر شاه ایران پرده برداشت: «جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر بهانهای به دست آورد و گفت شاه ایران بهائی شده و دستورات اسلام را زیر پا گذاشته است وی اضافه کرد شاهنشاه ایران راهی را دنبال میفرمایند که حضرت بهاءالله گفته است».[تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، ج 1، سند 2/82]
با این حال بهائیان سعی دارند واقعیتهای مسلّم تاریخی را منکر شده و این دروغ را به خورد افکار عمومی جامعه القاء کنند که بهائیان در عصر پهلوی، در محرومیت قرار داشته و مورد ستم واقع میشدند!
اما نکته اساسی در وضعیت بهائیان در زمان سلطنت پهلوی خصوصا پهلوی دوم حضور گسترده آنان در لایه های دولت بود که اساسا با شعار این فرقه در تناقض کامل است و البته فرقه ضاله بهائیت هیچ توجیه قابل قبولی جز گسترش نفوذ خود در ارکان دولت و بهره برداریهای اقتصادی و سیاسی از این حضور ندارد . آیا تاثیر گذاری دکتر ایادی و صنیعی در دربار پهلوی دوم قابل انکار است ؟ ایا حضور موثر حبیب ثابت پاسال ، القانیان 000 از بهائیان سرمایه دارد در حوزه اقتصاد قابل انکار است ؟ آیا حضور خانم فرخ رو پارسا بعنوان یک بهائی قسم خورده در حوزه فرهنگ و آموزش قابل انکار است و آیا میتوان حضور عناصر بهائی در سازمان امنیت ( ساواک ) را نادیده گرفت . حالا باید فرقه ضاله بهائیت به این پرسش پاسخ دهد که :
اگر حضور عناصر بهائیت در ارکان دولت پهلوی دوم برای حفظ رژیم ظالم برعلیه توده مسلمان مظلوم دخالت در سیاست آنهم برای دفاع از ظالم نیست پس این حضور چه توجیهی دارد ؟
پینوشت:
حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، بیجا: انتشارات اطلاعات، مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ نوزدهم، 1385 ش، ج 1، ص 203.
جواد منصوری، تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1378 ش، ج 1، سند 2/82.