خداوند متعال به انبیای خویش خبر آمدن آخرین فرستاده خود حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و ظلم و ستمی که به اهلبت آن حضرت خصوصاً امام سوم حضرت اباعبدالله الحسین علیه الصلاة و السلام و اهلبیت او در کربلا وارد می شود، برای آنها بیان داشته و هر یک به نوعی برای آن بزرگوار به گریه و عزاداری پرداختند.
جناب عبدالبهاء اولین جانشین میرزا حسینعلی نوری در کتاب خطابات عبدالبهاء جلد 1 صفحه 214 سطر 10 می نویسد: «هر پیغمبری مژده به خلف خویش داد. هر خلفی تصدیق سلف نمود. موسی خبر از مسیح داد. مسیح تصدیق موسی کرد. حضرت مسیح خبر از محمد داد. حضرت محمد تصدیق مسیح و موسی نمود».
همانطوری که عبدالبهاء اعتراف نمود هر پیامبری مژده به خلف خویش داد. همچنان که قرآن کریم در سوره مبارکه صف آیه شریفه 6 از قول حضرت عیسی علیه السلام نقل می کند که به اصحاب و حواریون خویش مژده آمدن حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم پیامبر اسلام را داد: «وَ اِذ قَالَ عِیسَی بنُ مَریَمَ یَا بَنِی اِسرَائِیلَ اِنِّی رَسُولُ اللهِ اِلَیکُم مُصَدِّقاً لِمَا بَینَ یَدَیَّ مِنَ التُّورَئةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأتِی مِن بَعدِی إسمُهُ أحمَدَ فَلَمَّا جَائَهُم بِالبَیِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحرٌ مُبِینٌ».
اما فرقه ضاله بهائیت به تبعیت از میرزا حسینعلی نوری که خود را پیامبر نامید، معتقد به پیامبری حسینعلی مازندرانی هستند. در کدام کتاب دینی و حدیثی و روائی یهودیان و مسیحیان و مسلمانان (نه فقط شیعیان) و حتی زرتشتیان ، مژده آمدن پیامبری بعد از پیامبر اسلام داده شده است؟ نه تنها مژده آمدن پیامبری بعد از پیامبر اعظم داده نشده بلکه برعکس، خداوند متعال در آخرین کتابی که نازل فرمود، پیامبر اسلام را آخرین پیامبر الهی معرفی نموده و به صراحت از خاتمیت پیامبر اعظم (در سوره مبارکه احزاب آیه شریفه 40) سخن گفته است.
کتاب خطابات عبدالبهاء، جلد 1، صفحه 214 سطر 10
اساسا با این نظری که جناب عبدالبها در تالیف خود داشته اند تکلیف ادعای حسینعلی نوری و البته جناب علی محمد چه میشود . ایشان با این اعتقاد کلا ادعای پدر و علی محمد را هوا کرده است . مبلغان بهائی این تناقضات را چگونه توجیه میکنند . مبلغ محترم ، این سخن و گفته یا نوشته یک مخالف و یا منتقد بهائیت نیست این نوشته جانشین رهبر بهائیت است .
نکته پایانی شعری از زبان یک متبری از فرقه بهائیت که به نظر میرسد وصف حال فریب خوردگان بهائی باشد
هر وعده که دادند به ما باد هوا بود هر نکته که گفتنند غلط بود و ریا بود
چوپانی این گله به گرگان بسپردند این شیوه و این قائده ها رسم کجا بود؟