نگاهی تاریخی به قتل امیر کبیر و ترور ناصرالدین شاه

دوشنبه, 31 ارديبهشت 1397 09:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : سلطنت ناصرالدین شاه در حوزه اعتقادی برگی پر تحول در تاریخ ایران معاصر بوده است پس از آغاز پادشاهي «ناصرالدين شاه»، ميرزاتقي خان اميركبير بدستور شاه صدراعظم شد . او كه از نقش ميرزا حسينعلي نوري در تحركات و بلواي بابيان خبر داشت، او را به عراق تبعيد كرد. بابیان سکت نشده و با توجه به حضور امثال آقا خان نوری در دربار ، خصوصا نزدیکی او به مادر شاه و البته بدستور و تاکید ميرزا حسينعلي نوري در یک توطئه ناجوانمردانه حکم قتل اميركبير (1) ،را از شاه مست و عیاش گرفت .  بهائيان این قتل را انتقام الهي مي نامند،  همانطور که در تاریخ آمده آقا خان با همان لابی مادر شاه و البته توصیه های مستقیم و غیر مستقیم سفارت خانه های (2) روس و انگلیس جانشین امیر کبیر گردید . حسینعلی  در ايام صدارت ميرزا آقاخان نوري به ايران بازگشت و در رأس يك گروه، برنامه اي را براي ترور «ناصرالدين شاه» طراحي كرد. بابیان اجیر شده  با ششلول و قداره به شاه حمله بردند. اما اين طرح ناكام ماند و كليه بابيان فعال در اين برنامه بازداشت و به فرمان شاه به اعدام محكوم گرديدند و هريك از آنها براي اعدام به يكي از اصناف تهران سپرده شدند و از ميان آنها تنها ميرزاحسينعلي نوركجوري( بهأالله ) با دخالت سفير روس جان سالم به در برد


ماجرا از این قرار بود که : ميرزا حسينعلي (بهأالله) پس از طراحي برنامه ترور شاه، براي اينكه از مظان اتهام دور باشد، قبل از اجراي اين طرح به خانه ييلاقي ميرزاآقاخان نوري صدراعظم وقت و جانشين «اميركبير» مي رود و منتظر نتيجه اقدام همفكران و بابي هاي مأمور ترور مي ماند. چون خبر شكست اين توطئه و بازداشت «بابي ها» به او مي رسد، به سرعت خود را به سفارت روسيه در «زرگنده» مي رساندشوقي رباني رهبر بهائيان در روزگار رضاخان و محمدرضا پهلوي در اين مورد چنين مي نويسد
" هنگامي كه قضيه سوءقصد اتفاق افتاد، حضرت بهأالله در لواسان تشريف داشتند و ميهمان صدراعظم بودند و خبر اين حادثه در قريه افجه به ايشان رسيد. . . سواره به اردوي شاه كه در نياوران بود رفتند و در بين راه به سفارت روس كه در زرگنده نزديك نياوران بود رسيدند. در زرگنده ميرزامجيد شوهر همشيره مبارك كه در خدمت سفير روس پرنس دالگوركي سمت منشيگري داشت آن حضرت را ملاقات كرد و ايشان را به منزل خود كه متصل به خانه سفير بود دعوت و هدايت نمود. شاه از استماع اين خبر غرق درياي تعجب و حيرت شد و معتمدين مخصوص به سفارت فرستاد. . . تا حضرت بهأالله را از سفارت روس تحويل گرفته به نزد شاه بياورند. . . سفيرروس از تسليم حضرت بهأالله به نمايندگان شاه امتناع ورزيد و از هيكل مبارك استدعا نمود كه به خانه صدراعظم تشريف ببرند ضمناً از شخص وزير به طور صريح و رسمي خواستار گرديد وديعه پربهايي كه دولت روس به وي مي سپارد در حفظ و حراست آن بكوشد. . . و كاغذي به صدراعظم نوشت كه بايد حضرت بهأالله را از طرف من پذيرايي كني و در حفظ اين امانت بسيار كوشش نمايي و اگر آسيبي به حضرت بهأالله برسد و حادثه اي رخ دهد تو مسؤول سفارت روس خواهي بود0000" (3)

ناصرالدين شاه كه از حادثه ترور سخت به خشم آمده بود، آنچنان كه بايد و شايد به خواسته هاي سفير روسيه توجه نمي كند و «ميرزا حسينعلي» یا همان هیکل مبارک !!!  را به زندان مي اندازد. اما به اين سبب كه وي با مساعدت و موافقت دولت روسيه به سلطنت رسيده بود و توان مقابله با قدرت استعماري روسيه تزاري را نداشت و پرنس دالگوركي سفيرروسيه هم مرتباً ماجرا را دنبال مي كرد، سرانجام با اين شرط كه «ميرزا حسينعلي نوري» (بهأالله) براي هميشه از ايران تبعيد شود، با آزادي او موافقت مي كند
بهائيان بر اين اعتقادند كه پس از آزادي «ميرزاحسينعلي نوري»، سفير روسيه رسماً از او دعوت كرد تا به خاك روسيه برود. اما دولت ايران وي را به عراق فرستاد و او را در حالي كه توسط تعدادي از نيروهاي روسي و ايراني همراهي مي شد، از ايران تبعيد كرد
ميرزاحسينعلي نوري پس از آزادي از زندان لوح ويژه اي به زبان عربي درباره امپراتور روسيه نيكلاويج الكساندردوم صادر مي كند كه متن فارسي آن به اين شرح است
" يكي از سفيران تو مرا هنگامي كه در زندان تهران زير غل و زنجير بودم ياري و همراهي كرد و به اين خاطر خداوند براي تو مقامي معين فرمود كه جز خودش هيچكس رفعت آن را نمي داند".(4) 
بابيان وبهائيان توسل به زور را براي پذيرفتن آئين خودمنع كرده بودند، مگر در مورد مسلمانان كه مال و جان و ناموس آنان را مباح اعلام كرده و حتي آنان را شكنجه مي دادند و سپس به شهادت مي رساندند. البته قساوت و سبعيت از جمله خصائص اوليه اعضاي فرقه بابيت بوده كه فريدون آدميت در مورد آنان گفته است كه آنان در جريان شورشهاي خود با مردم و نيروهاي دولتي رفتاري سبعانه داشتند و اسيران جنگي رادست و پا مي بريدند و در آتش مي سوزاندند. او بساط بهأ را از روز نخست مبتني بر دستگاه ميرغضبي و آدمكشي مي داند(5)و عبدالحميد آيتي نيزبهائيان را داراي اخلاقي خشن و سخت دل و كينه جو و متظاهر به مهر ومحبت معرفي مي كند(6)
در اين مورد مي توان به حادثه تلخ قلعه طبرسي مازندران و حوادث خونبار «زنجان» توسط بابيان كه با قتل و غارت و جنايات بيشماري همراه بود و بالأخره پس از خونريزي بسيار توسط حكومت سركوب شد، اشاره كرد(7)
به دنبال تبعيد ميرزاحسينعلي، برادر بزرگترش ميرزايحيي صبح ازل هم با لباس مبدل خود را به عراق مي رساند و كم كم اجتماعي از بابيان در خاك عراق ايجاد مي گردد كه مهم ترين هدفشان اذيت و آزار شيعيان بود. به طوري كه شوقي افندي مي نويسد
«در عراق شيوه بابيان اين بود كه شب ها به دزديدن لباس و نقدينه و كفش و كلاه زوار اماكن مقدسه و شمع ها و صحايف و زيارتنامه ها و جام هاي آب سقاخانه ها پردازند.» (8)

در تاریخ بابیت و بهائیت حضور پر رنگ جناب دالگورکی همیشه وجود داشته است . این همان عنصری است که در عراق و با نزدیک شدن به علی محمد باب القا کرد که او همان موعودی است که مردم انتظار او را میکشند و با هزینه های بسیار و البته استفاده از افیون علی محمد را به اعلام رکن رابع نمودن متقاعد کرد . بعدها همین فرد در تلاش جهت استمرار حضور تفکر بابیت از هیچ کوششی دریغ نکرد .

سوال علت تلاش یک سفیر امپراتوری روسیه برای حفظ یک تفکر فرقه ای در یک کشور به چه دلیل میباید انجام میگرفت ؟. توجه کنیم وظیفه سفیر حفظ منافع کشور مطبوعش در کشور محل ماموریت است  . ادامه فعالیت فرقه بابیه با کدام منافع روسیه گره خورده بود ؟

 

پی نوشتها :

 

1-ترور اميركبير را« بابي»ها طراحي كرده بودند. عبدالله شهبازي، فصلنامه تاريخ معاصر ايران، شماره 27، مورخه پاييز 1382، ص .38 
2- در فرقه هاي ضاله بابيگري و بهائيگري، ناصر الدين شاه قاجار موقعيت ومنزلت «شمربن ذي الجوشن» قاتل حضرت اباعبدالله الحسين (ع) را دارد و ميرزاتقي خان اميركبير نيز شخصيتي همسان وهم شأن «ابن سعد» سپهسالار يزيد بن معاويه در حادثه خونبار كربلا را داراست. نگارنده از يكي از بهائي زادگان متعصب شنيدم كه سقوط سريع اميركبير از صدارت و سپس قتل فجيع او درحمام فين كاشان، را انتقام الهي و نتيجه رفتاري مي دانست كه با «حضرت نقطه اولي و پيروانش» ]يكي از القاب سيد محمد علي «باب»، حضرت «نقطه اولي» بوده است[ مرتكب شد و تلاش براي از بين بردن ناصر الدين شاه در شمار واجبات اين فرقه پوشالي محسوب مي شده است. (مؤلف) اين زن كه خانم سلطاني نام داشت و در همسايگي خانه ما زندگي مي كرد، هرروز دعا يا لوح مخصوصي را در لعن ونفرين ناصرالدين شاه مي خواند. (البته بايد به بهائيان حق داد كه چنين تصوري نسبت به اميركبير داشته باشند چرا كه تيزبيني و دقت اميركبير موجب حفاظت از اصول دين تحريف نشده و جلوگيري از رشد بهائيت - با وجود حمايت هاي پنهان و آشكار روسيه از آنان و همچنين نفوذ روسيه در دربار ايران - در دربار و در نتيجه ايران گرديد)
3-شوقي افندي، قرن بديع، جلد يك، صص 319-.318 
4-دكتر سعيد زاهد زاهداني، بهائيت در ايران، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ اول، 1380، ص .148 
5-فريدون آدميت، امير كبير و ايران، ص .457 
6-عبداله شهبازي، فصلنامه تاريخ معاصر ايران، شماره 27، سال هفتم، پاييز .1382 
7-برخي از اين درگيري ها و جنايات در كتاب بهائيان، نوشته سيدمحمدباقر نجفي، صص 533 - 613 ذكر شده است
8-شوقي افندي، قرن بديع، جلددوم، ص .122 

خواندن 929 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی