پیش‌بینی تحقق صلح جهانی با آمدن باب و بهاء!

دوشنبه, 28 خرداد 1397 11:12 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : رهبران بهائیت، مدعی بودند که با آمدن آنان، وعده‌ی ادیان الهی در خصوص صلح و عدل جهانی تحقق خواهد یافت. این ادعا در حالیست که تنها چندی پس از ظهور این دو مدعی دروغین، دو جنگ جهانی به وقوع پیوست که حاصل آن، کشته، زخمی و آواره شدن میلیون‌ها نفر بود و با گذشت بیش از 170 سال، بی‌عدالتی و ظلم هرروز در حال گسترش است.

همچنان که ابوالفضل گلپایگانی (از مبلّغان بهائیت) گفته است: «تمام ملل متفق‌اند بر این‌که در آخرالزمان به واسطه طلوع دو نیّر أعظم (: باب و بهاء)، عالم قمیص (: لباس) جدید بپوشد و جنگ و جدال مرتفع شود».(1)
آیتی (آواره )پس از نقل قول گلپایگانی گفته است: «بعد از طلوع باب و بهاء، هیچ‌یک از این شئون ظاهر نشد و بلکه آلات جهنمیه اختراع شد و به مراتب بیش از پیش، جهان به خطر افتاد و کار به جنگ عمومی کشید».(2)
آری؛ با گذشت بیش از 170 سال از پیدایش بابیت و بهائیت، بی‌عدالتی و ظلم هرروز در حال گسترش است؛ حال آن‌که ادیان الهی معتقد بودند بلافاصله پس از ظهور منجی موعود، امنیت و صلح جهانی محقق خواهد شد؛ همچنان که
 در روایات معصومین (علیهم السلام)، در خصوص منجی آخرالزمان آمده است: «یَملَأُ الله بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً و جَورا (3)؛ خداوند به واسطه‌ی او، عدل و داد را در زمین فراگیر می‌کند، همان‌گونه که از ظلم و جور پر شده باشد».

سوال : شرایط فعلی خاور میانه و... شبیه به آنچیزی است که مدعیان دروغین بهائیت ادعا نمودند . آیا رژیم کودک کش اسرائیل ( یا همان صاحبخانه بیت العدل بهائیان ) در جهت صلح عمومی حرکت میکند ؟ آیا مدعیان صلح عمومی به اخبار غزه نیم نگاهی دارند ؟ جنایت رژیم کودک کش اسرائیل را صلح عمومی معنا میکنند ؟  کمی آنطرفتر ائتلاف امریکائی در عراق و سوریه دنبال صلح عمومیند !؟ بعد از حمله امریکا و کشورهای همسو با او به عراق و سپس پرورش گروههای تروریستی و جنایتکار توسط آنها در سوریه در جهت صلح عمومی بوده است ؟ آیا کمک به رژیم جنایتکار سعودی و تامین تسلیحات برای او و کشورهائی که با او در حمله به مردم مظلوم یمن کمک میکنند  حرکت به سمت صلح عمومی است ؟ و یا اینکه جنگ در لیبی و افغانستان و... بطور قطع حرکت به سمت صلح عمومی نیست.

پس چگونه مدعیان دروغین وعده صلح عمومی میدهند ؟

در ادامه مطلب بر آن شدیم برای اطلاع کاربران گرامی صلح عمومی ادعائی رهبران بهائی را بیان و مورد نقد قرار دهیم .

جمعبندی کلام جناب عبدالبهاء در خصوص صلح عمومی :

در زمینه صلح عمومی و محکمه کبرای بین المللی عبدالبهاء می‌گوید: «از جمله تعالیم اعلان صلح عمومی بود کسانی که پیروی کردند از هر ملت و از هر دین و مذهب در نهایت محبت اجتماع نمودند.»(4) 

 بهائی‌ها معتقدند که باید محکمه کبرایی در جهان بوجود بیاید و از طرف حکومتها و دولتها تقویت و پشتیبانی شود و همه آنچه که مورد اختلاف دولتها و ملتها قرار می‌گیرد در آن محکمه حل و فصل شود تا جنگ و جدالی به وجود نیاید و جهان به ماتم نوجوانان خود دچار نشود. نمایندگان دولتها و ملتهایی هم که در این محکمه جمع می‌شوند باید قطع نظر از ملیت، خود را نماینده حقیقی نوع بشر بدانند. (5)

 بنا به باور آنها، در این حالت صلح عمومی تحقق می‌یابد. (6)

 سران بهائی صلح عمومی را برای جهان لازم و ضروری می‌دانند؛ عباس افندی در این راستا می‌گوید: «تا صلح عمومی بلند نگردد و محکمه کبرای عالم انسانی تشکیل نشود و جمیع امور ما به الاختلاف دول و ملل در آن محکمه قطع و فصل نگردد عالم آفرینش آسایش نیاید.» (7)

 این فرقه همچنین مدعی است که علاوه بر تشکیل حکومتهای محلی و ملی یک حکومت جهانی به منظور تحقق وحدت عالم انسانی ضروری است. (8)

حسینعلی نوری در این رابطه می‌گوید: «لیس الفخر لمن یحب الوطن بل لمن یحب العالم»(9) 

 برای کسی که وطنش را دوست دارد فخری نیست؛ بلکه فخر برای کسی است که عالم را دوست دارد.

اما نقد اصل صلح عمومی

در رابطه با این افکار و نظریات باید گفت که آرزوی صلح و زندگی مسالمت آمیز میان ملتها و تشکیل یک مجمع و شورایی برای حل اختلافات میان افراد یک جامعه و نیز میان مردم جهان، توسط این فرقه ابداع نگردیده است . بلکه این خواست همه ادیان الهی ، از جمله مسیحیت و اسلام می‌باشدخداوند درقرآن یکی از ویژگیهای اجابت کنندگان دعوت پروردگارشان را مشورت در کارها اعلام می‌کند و می‌فرماید: «و امرهم شوری بینهم» (7)

و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست. واضح است که اگر همه مردم در امور اختلافی مربوط به هم بدون هیچ اغراض منفی‌ای با یکدیگر تبادل نظر کنند تمام مشکلات و سوءظن‌ها در همان جا حل می‌شود و بهانه‌ای برای جنگ و درگیری پیش نمی‌آید؛ اما همیشه عده‌ای از حکام ظالم و زورگو هستند که زیر بار حرف حق نمی‌روند و هیچ راهی جز برخورد با قوه قهری نیست؛ با این حال خداوند مردم را به ایجاد یک حکومت جهانی در پرتو صلح عمومی نوید داده است، آنجا که می‌فرماید: «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض، نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» (10)

ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم! این وعده الهی است که نوید دهنده تشکیل یک حکومت جهانی همراه با صلح و آرامش می‌دهد که متولی آن مستضعفین جهانند. بنابراین ادعای بهائیان در ارائه نظریه صلح عمومی و تشکیل محکمه کبرای بین المللی مخصوص آنها نیست؛ بلکه در اسلام نیز بر ایجاد سیستمی مبتنی بر تصمیم گیری به شیوه عقلا تاکید شده است.
علاوه بر این باید گفت: ایشان تصور کرده است که به تشکیل محکمه کبری و اجتماع هزار نفر از منتخبین ملل، اختلافات رفع شده و همه نظر واحد و رای واحد و عقیده واحد پیدا کرده، و از امتیازات و منافع ملی و دینی و قومی و مذهبی صرف نظر کرده، و تنها وحدت و برابری را منظور می‌دارند. از باب مثال: اگر در آن مجمع عمومی مذاکره از وحدت زبان، وحدت حکومت، وحدت دین، وحدت معابد، وحدت مرجع دینی، وحدت پیامبر آسمانی، وحدت کتاب آسمانی، وحدت مسلک و رژیم سیاسی، و امثال اینها: پیش آمده، و بخواهند در این موضوعات همه یکرنگ و متحد بوده و در تحت قانون واحد زندگی کنند، آیا ممکن است یا نه؟ آری فقط در یک صورت ممکن است این وحدت صورت بگیرد، و آن در صورتی است که همه از علاقه‌های دینی و مذهبی و وطنی و سیاسی و اقتصادی و قومی دست کشیده و به قول حسینعلی بهاء از جمیع قیود رهایی یابند. و به تعبیر واضحتر، این نقشه هنگامی عملی می‌شود که: همه بی دین و بی وطن و بی مرام و بی مسلک باشند، البته در این صورت منظور میرزا، عملی خواهد شد. (11)

و البته سخن پایان اینکه سازمان ملل متحد بعنوان یک سازمان بین المللی آیا توانسته در جهت کمک به صلح عمومی گام بردارد و یا اینکه رژیمهائی مثل اسرائیل و امریکا و چند قدرت جهانی بر اساس منافع خود عمل میکنند و احکام سازمان ملل را با منافع محک میزنند . هر جا که منافعشان را تامین کند به آن عمل میکنند و هر جا که منافع تامین نشود آنرا وتو و البته تعهدی بر عمل به آن ندارند .

پی نوشتها :
1- عبدالحسین آیتی، کشف الحیل (3 جلدی)، تهران: بی‌نا، 1340، ج 2، ص 106.
2-همان.
3- شیخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج ‏2، ص 377؛ على بن محمد خزاز قمى‏، كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، ص 280؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار،
 ج ‏51، ص 156.

4- عبدالبهاء، عباس، مکاتیب، ج۳، ص۱۰۲

5- فرامرز، اشرف، موسسه ملی مطبوعات امری ۱۳۱ بدیع، ص۳۴

6- همان

7- همان

8- همان

9- شوری سوره 42 آیه 38

10- قصص سوره 42 آیه 5

11- مصطفوی، حسن، محاکمه محاکمه و بررسی در تاریخ و عقائد و احکام باب و بهاء، قم، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ۱۳۸۶ شمسی، چاپ چهارم، ج۳، ص۲۰۳

 

 

خواندن 850 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی