اما اینبار سایت توانا گفتگوئی را با یک پدر  ولی‌الله روحانی و مهتاب روحانی (دختر) بصورت تصویری انجام داده که با میکس این فیلم قسمتهای از آن را تنظیم و روی سایت قرار داده است . این فیلم در زمستان 96 ضبط و در معرض دید قرار داده شده است برخی از سایتها نیز مانند بالاترین در تیر ماه 97 این گفتگو را باز نشر داده اند .

اما در این گفتگو چه میبینید :

پدر و دختری که با اعلام اینکه بهائی هستنند به پروسه مصادره یک قطعه زمین کشاورزی توسط نهاد های قانونی ایران اشاره میکنند ،که بصورت امانت در اختیار آنها بوده است . این قطعه زمین متعلق به احدی از بهائیان متواری پس از پیروزی انقلاب بوده که به گفته خانم روحانی قبل از انقلاب در تهران کارخانه تولیدی داشته و کارفرمای پدرش بوده است او بعد از مدتی به شیراز مهاجرت و در حرفه ساخت و ساز مشغول و آقای روحانی را به شیراز میبرد . بعد از پیروزی انقلاب به گفته خانم روحانی محفل بهائیت تصمیم به خروج کارفرما گرفته و او نیز زمینی به مساحت 10000 متر مربع را که برای ساخت ساختمان تملک کرده بود را به امانت نزد آقای روحانی گذاشته و از کشور خارج میگردد .

به گفته آقای روحانی تا 25/4/75 این قطعه زمین در اختیار آنها بوده و علیرغم تشکیل پرونده و اخطار در جهت مصادره ملک این خانواده محل را ترک نکرده و در تاریخ ذکر شده محل به تصرف دستگاه مربوطه در می آید . و خوب بعد از مدتی هم این خانواده ایران را ترک میکنند . حالا این  پروسه را سایت توانا اینگونه منعکس و معرفی کرده است :

" سایت توانا :  پدر  ولی‌الله روحانی و مهتاب روحانی (دختر) دو شهروند بهایی هستند که از رنجی می‌گویند که در ایران متحمل شده‌اند. هیچ انسان آزاده‌ای با هر مسلک و مرامی نیست که این رنج‌ها را بشنود و ببیند و دلش به درد نیاید و اشک از چشمانش سرازیر نشود. "

اما برداشتی که از این گفتگو میتوان داشت :

1-   اینکه مردم با این خانواده چه برخوردی داشته و آنها مورد تنفر مردم بوده اند را باید در نگاه مردمی دید که میدانند در سلطنت پهلوی این بهائیها بودند که شاه کوته مغز مغرور را مدیریت میکردند . این رفتار مردم را باید در غارت اموال مردم مسلمان توسط ایادیها و صنیعیها و ثابت پاسالها و هژبر یزدانیها درباری نزدیک به شاه و ایادی جستجو کرد . بهائیها مورد تنفر مردمند چون جنایتکارترین شکنجه گران ساواک دستگاه پهلوی هم کیشان بهائی بودند . نباید تصور کرد که مردم داغدیده که فرزندانشان به شگنجه گری همچون توانا و ثابتی سپرده شده دل خوشی از بهائیان داشته باشند . این مردم با این ذهنیتها و صدها ذهنیت دیگر با پیروزی انقلاب اسلامی تنفر خود را بروز داده و باید گفت با این همه جنایت بهائیان در حق مردم مسلمان ایران ، باز هم خویشتن داری کرده و تا این تاریخ ، این پیروان فرقه ضاله را در ایران جای داده اند . در همین شیراز آخرین محل زندگی جناب ولی الله روحانی سرکار استوار فهندژ بهائی در مقابل مردم به خشم آمده از ظلم طاغوت آنها را برگبار گلوله بست و فقط در چند لحظه 11 نفر را بخاک و خون کشید . چرا این مردم باید بهائیانی که اینگونه رفتار میکردند را مورد احترام قرار دهند ؟.

2-  نکته دیگر اینکه  زمین به امانت گذاشته شده نزد جناب ولی الله متعلق به همان بهائیانی بوده است که با ارتباط با رژیم پهلوی مستقیم و یا غیر مستقیم اموالی از این مردم ستمدیده را مال خود کرده اند  . درخواست قانونی و مطالبه بحق مردم باز ستاندن این اموال از کسانی است که بزور و رانت اموال مردم را به یغما برده اند . جناب روحانی بعد از انقلاب به گفته خودش تا 25/4/75 یعنی 17 سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز زمین را در اختیار داشته است و علیرغم اطلاع از اینکه زمین مشمول مصادره اموال وابستگان به رژیم طاغوت قرار میگیرد تلاش داشته که کل زمین و یا قسمتی از آن را برای خود به ملکیت در آورد . روند رسیدگی به پرونده نشان میدهد علیرغم تمامی ظلمهائی که بهائیان در حق مردم مسلمان ایران داشته اند باز هم نظام ایران فرصت لازم را برای تخلیه مکان به این خانواده بهائی داده است .

3- در بیان آقا و خانم روحانی به یکسری آزار و اذیتهاو برخوردها اشاره شد که برداشت شنونده یک چهره سیاه از نظام ایران را القاء نماید . سوال اینجاست که علیرغم اینکه بهائیان مستحق هیچگونه گذشتی نیستنند ، اما بر اساس نوع نگاه اسلام و خصوصا مذهب شیعه ، بهائیان حدود چهل سال است که با این نظام زندگی میکنند و به امرار معاش مشغولند . جمعیت پیروان فرقه ضاله بهائیت در ایران کاملا روشن است . آیا تمامی اینها مورد ظلم و ستم هستنند ؟ تعدادی از بهائیان که به مقررات و قوانین چه سیاسی و چه اقتصادی و چه عمدتا جرائم عمومی که با خواست شاکی مورد برخورد قرار گرفته اند که بگفته سایتهای بهائی جمعیت این افراد به 1 / %  از کل جمعیت بهائیان در ایران هم نمیرسد د توسط مراجع قانونی مورد برخورد قرار گرفته اند . پس این 9/99 % جمعیت بهائیان چگونه در ایران زندگی و امرار معاش میکنند ؟ ضمن آنکه خانم روحانی اشاراتی به عدم اجازه تحصیل به بهائیان در مقاطع کارشناسی و بالاتر کردند . ایشان نباید انتظار داشته باشند کسانی که از هر فرصتی برای ضربه به نظام مقدس جمهوری اسلامی که خواست بیش از 99 % مردم ایران بوده دریغ نکرده و از هر تریبونی برای سیاه نمائی از نظام و یا از هر همراهی (فتنه 88 ) با گروهکهای ضد انقلاب استفاده میکنند . حالا باید اجازه داشته باشند از امکانات دولتی هم استفاده نمایند. جناب بها پیروی از مقررات و قوانین حکومت را برای هر بهائی در کشوری که زندگی میکند  را مورد تاکید قرار داده اند . پس باید سوال کرد آیا بهائیان در ایران این پیروی را دارند . ؟

4- آیا معنای انسانهای آزاده از نظر تهیه کننده این گفتگو فقط برای بهائیان و دشمنان ایران است ؟ آیا برای جوانان این مرز بوم که در اثر شکنجه ، جانیان بهائی به شهادت رسیدند و یا اموالی که بهائیانی مثل ثابت پاسالها و هژبر یزدانیها و یا جناب سپهبد ایادی (دکتر مخصوص شاه ) از این مردم به یغما بردند  ایشان دلش بدرد نیامد و اشک از چشمانش جاری نشده است .!!!

این نمایشها دیگر نخ نما شده است حامیان فرق ضاله و کسانی که روشنفکری را در سیاه نمائی از نظام ایران اسلامی میبینند بدانند . این نوع رفتار جز اینکه تنفر مردم ایران زمین را نسبت به پیروان این فرقه بیفزاید کارکرد دیگری ندارد . مردم ایران در شهرها و روستاها رفتار با بهائیان را عینا میبینند و متوجه هستنند که سیاه نمائی شما طنابی است که هدایت آن را سرویسهای اطلاعاتی دشمنان این سرزمین بدست دارند بیخود تلاش نکنید که بقول معروف "آب در هاونگ کوبیدن است "  

حامد محمودی تیر 97