داشتن معرفت الهی با عقل یا اعتقاد به فرقه بهائیت ؟

یکشنبه, 18 شهریور 1397 06:25 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : عباس افندی به عنوان به اصطلاح  مبیّن آیات ساختگی حسینعلی نوری، تمسک به برهان و عقل را لازمه‌ی شناخت حق معرفی کرده است . این در حالیست که پیامبرخوانده‌ی این فرقه بر خلاف ادعای عبدالبهاء، اعتبار عقل و استدلال را برای شناخت حقیقت رد کرده و ملاک وصول به حقیقت را تنها ایمان کورکورانه به بهائیت دانسته است؟!

افندی بیان میکند : «ای طالب حق، اگر عرفان الهی خواهی و شناسائی جوئی، قلب را از غیر خدا فارغ نما و به کلّی منجذب محبوب حقیقی گرد و تجسّس و تحرّی از او نما به براهین عقلی و نقلی مراجعت کن. زیرا براهین دلیل سبیل است و به این واسطه قلب متوجّه به شمس حقیقت گردد».(1)
اما جالب است بدانیم که عبدالبهاء در حالی امکان شناخت و معرفت الهی از طریق عقل را جزء باورهای حسینعلی نوری همان بهاء برشمرده که وی پیش‌تر، اعتبار عقل و استدلال را برای شناخت حقیقت رد کرده است؛ همچنان که پیامبرخوانده‌ی بهائی گفته است: «بدان که الیوم آن‌چه به عقلت رسیده و برسد یا به عقول فوق تو و دون تو ادراک شود، هیچ‌یک میزان معرفت حق نبوده و نخواهد بود و حق منیع از جمیع مقدس و منزّه و مبرّا و اگر نفسی به أعلی رتبه عرفان صعود نماید (: برسد) و یا به أعلی ذوره (: اوج) بیان ارتقاء جوید که نفع نمی‌بخشد او را و ثمری نداشته و نخواهد داشت، إلّا بعد از اقرار به این ظهور أعظم (: بخوانید بهائیت)».(2)
بنابراین چگونه عبدالبهاء میزان شناخت حقیقت و معرفت
 الهی را مراجعه به برهان و عقل دانسته در حالی پیامبرخوانده‌ی این فرقه اعتبار عقل را در شناخت حقیقت رد کرده و ملاک وصول به حق را ایمان کورکورانه به بهائیت دانسته است؟!

البته از مدعی دروغینی همچون حسینعلی نوری که برای رسیدن به رهبری فرقه حتی به برادرش هم رحم نکرد اینگونه بیانات دور از انتظار نیست . آیا با توجه به اعغتقادات ذکر شده جناب نوری به معرفت دریافت حقیقت دست پیدا کرد !!! با توجه به درگیریهای بین او و برادرش در عراق برای نشستن بر کرسی رهبری فرقه و رفتارهائیکه از او در تاریخ آورده شده به نظر میرسد این مقام با یک کودتای نفرت انگیز بدست آمده باشد تا از طریق شناخت معرفت حقیقی . که البته نوری همانطور که از بیاناتش هویداست اساسا این معرفت را صرفا در بهائیت دیده است .

پی‌نوشت:
[1]. عباس افندی، مکاتیب، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ج 8، ص 120-119.
[2]. حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، نسخه‌ی خطی،
 ص 286.

 

خواندن 949 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی