تأثیر یک تقلید کور !

دوشنبه, 28 آبان 1397 06:42 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

کوتاه اما خواندنی :

بهائیت در ایران : پیشوایان بهائی با عدمی دانستن شرور( قائل به نبود شر ) ، اسم و عکس خود را عامل دفع آن معرفی کرده‌اند. اما به راستی چگونه امری عدمی می‌تواند در زندگی ما تأثیرگذار بوده و آن را به کنترل خود درآورد؟! از طرفی، چگونه پیشوایان بهائیت از یک‌سو هر امر غیرمحسوسی را منکر شده و از سویی دیگر، استفاده از اسم و عکس خود را عامل دفع خرافات عدمی معرفی کرده‌اند؟!

مبلّغان  بهائی با استناد به متون بهائیت، ذیل عنوان «دیدگاه اهل بهاء در مورد شرّ و تأثیر انگشتر اسم اعظم (اسم حسینعلی بهاء) در انگشت»، مدعی میشوند «اهل بهاء اعتقاد دارند ، با اینکه شرّ جنبه‌ی عدمی دارد؛ اما می‌تواند زندگی ما را تحت کنترل درآورد؛ ولی ما قدرت رهایی از چنگال آن را دارا هستيم. اهل بهاء بر این باورند که شرّ جنبهء عدمی دارد و به خودی خود حائز موجودیتی نیست؛ اما این امر به این معنا نیست که شرّ عاری از قدرت و نفوذ است». آنها در ادامه با تقلیدی کور از احادیث و روایات ، به کارگیری اسم منقوش پیامبرخوانده‌ی بهائی را راهکار دفع شرر دانسته و به نقل از عبدالبهاء ادعا میکنند : «اگر از نفوذ قوای عالم امکان مصونیت و امنیت می‌طلبی، اسم اعظم را در مسکن خود نصب کن، نگین اسم اعظم را بر انگشت نما و شمایل عبدالبهاء را در خانه خود بگذار و همواره به تلاوت ادعیه‌ای که این عبد مرقوم نموده، مشغول شو؛ آنگاه اثرات عجيبه‌ی آن را مشاهده خواهی کرد و قوای شریره محو و نابود گشته، صرف اوهام خواهد شد».(1)
اما در پاسخ به این اظهارات لازم است تا دو نکته را ذکر کنیم:
اول: اگر طبق باور بهائی
 شرّ امر عدمی است، پس چگونه امکان دارد یک امر عدمی در زندگی ما تأثیرگذار بوده و آن را به کنترل خود درآورد؟!
دوم: بهائیتی که یکی از آموزه‌های خود را لزوم تطبیق دین با علم و عقل معرفی کرده و مدعیست که: «اگر دين ضدّ علم باشد، آن جهل است».(2) حال با چه مبنای علمی
 مدعی می‌شود که برای در امان ماندن از امور عدمی، نیاز به استفاده از عکس عبدالبهاء و انگشتر منقوش به اسم بهاء هست؟! آیا این پیشوایان بهائیت نبودند که هر امر غیرمحسوسی را منکر شده، تا جایی که ماهیت شیطان و ابلیس را (بر خلاف تصریح آیات قرآن) خرافات برشمرده و تأویل کردند (3)اما چه شده که استفاده از اسم و عکس خود را عامل دفع خرافات عدمی معرفی کرده‌اند؟!

پی‌نوشت:
1-  توقیعی مرقوم از جانب شوقی افندی، خطاب به یک نفر از احباء، مورخ 26 نوامبر 1939 م؛ سفینه عرفان، دفتر هفتم، ص 22.
2-  اشراق خاوری، پيام ملكوت، هند: بی‌نا، 1986 م، ص 92.
3-  عباس افندی، رساله امر و خلق، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 2، ص 165.

خواندن 1054 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی