رهبران بهائی چهره واقعی وعملی نفاق

شنبه, 24 آذر 1397 07:24 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : یشوایان فرقه‌ی بهائیت (از جمله عباس افندی)، بارها علمای اسلام را مورد هتاکی‌ها و جسارت خود قرار داده‌اند. اساسا اینگونه رفتار با آموزه های این آئین در تناقض است . چگونه می‌توان ادعای دشمن دوستی و اخلاق‌مداری داشت و در عین حال به علمای دین، که در روایات معصومین (علیهم السلام) به جانشینان وارثان انبیاء تشبیه شده‌اند، این‌گونه توهین و جسارت نمود؟!

همچنان که عباس افندی گفته است: «این قوم، خویشتن را علمای دین مبین اسلام می‌شمردند و چون ثعبان بد کیش (مار افعی بد کردار)، بیگانه و خویش را نیش می‌زنند و چون مار و عقارب (:عقرب‌ها)، اباعد و اقارب (:دوران و نزدیکان) را می‌گزند... چون گرگان خون‌خوار اغنام (:گوسفندان) الهی را بدرند و دعوای شبانی (:چوپانی) کنند و چون دزدان راه، قطع طریق و سدّ سبیل نمایند و قافله سالاری خواهند... چون به فضایل آنان نگری، هریک اجهل از انعام و بهیم (:جاهل‌تر از چهارپایان‌اند)... در مدارس چون بهائم (:حیوانات) اسیر خوردن و خوراک‌اند و چون سباع ضاریه (:درّندگان خون‌آشام) بی‌مبالات و بی‌باک».(1)

سخنان بالا را در کنار این گفته ها قرار دهید : «الحمدلله این دور، دور حبّ (دوستی) است... دشمنان دوست‌اند و بیگانگان آشنا. اغیار یارند و اعداء (دشمنان) در شمار احبّاء (دوستان). مقصد اینست که احبّای الهی (بهائیان) باید بدخواه را خیرخواه دانند و اهل شقاق (جدایی) را اهل وفاق برشمرند. بعید (دور) را قریب (نزدیک) ببینند و دور را نزدیک شمرند؛ یعنی به دشمن نوعی رفتار کنند که سزاوار دوستان است. به جفاکار چنان معامله نمایند که لایق یار خوش‌رفتار»(2) اما در عین حال به علمای دین که در روایات معصومین (علیهم السلام)، به جانشینان وارثان انبیاء تشبیه شده‌اند (3) این‌گونه توهین و جسارت نمود؟! آیا این دوگانگی پیشوایان بهائی، چیزی فرای عوام‌فریبی است؟!

شما کابر گرامی از مقایسه این دو رفتار در یک رهبر چگونه برداشتی در زهنت نقش میبندد جز اینکه بگوئیم این رهبران نماد کاملی از نفاق را با خود دارند و به اغنام تزریق میکنند . در مطالعه رفتاری فرقه ها عموما چنین عارضه ای یافت میشود. که فقط در شدت و ضعف با هم متفاوتنند وگرنه در اصل نفاق هیچگونه تفاوتی با هم ندارند . اینگونه فرقه ها همان جریانات سیاسی کیس هستنند که برای رسیدن به اهداف خود راهی جز برخورد منافقانه ندارند . 
پی‌نوشت:
1-  عباس افندی، مکاتیب، ج 3، ص 123.
2- احمد یزدانی، نظری اجمالی در دیانت بهائی، ص 51.
3- محمد محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، ج 8، ص 18.

 

 

خواندن 791 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی