مبلّغان بهائی دلیل خود بر نسخ دین الهی اسلام را قدیمی بودن تعالیم و احکام آن معرفی نموده و در مقابل، احکام و آوردههای پیامبرخواندهی بهائیت را حلّال مشکلات و نیاز روز جامعهی بشری معرفی میکنند. عبدالبهاء در تعریف از تعالیم پدرش گفته است: «نداءالله چنان بلند شد كه... عقول، متحير كه اين چه ندایی است كه بلند است؟ اين چه كوكبی است كه طالع است؟ یکی حيران بود، یکی تحقيق مینمود، یکی بيان برهان میكرد. جميع میگفتند: تعاليم حضرت بهاءالله فيالحقيقه مثل ندارد، روح اين عصر است و نور اين قرن».(1)
اما یکی از احکام پیامبرخواندهی بهائی، حکم کتاب اقدس وی در خصوص نظافت است؛ همچنان که میخوانیم: «قد کتب علیکم تقلیم الأظفار و الدخول في ماء یحیط هیاکلکم في کلّ الاسبوع و تنظیف أبدانکم بما استعملتموه من قبل، إیاکم أن یمنعکم الغفلة عما أمرتم به من لدن عزیز عظیم. اُدخلوا ماء بکراً و المستعمل منه لا یجوز الدخول فیه إیاکم أن تقربوا حماماة العجم من قصدها وجد رائحتها المنتنه قبل وروده فیها... (2)؛ حکم شده بر شما گرفتن ناخنها و داخل شدن در آبی که احاطه کند بدنهای شما را در هر هفته و پاکیزه کردن بدنهای شما به آنچه به کار بردهاید از پیش. مبادا اینکه بازدارد شما را غفلت از آنچه امر شدید بر آن از جانب عزیز و بزرگ. داخل شوید به آب بکر (دست نخورده) و جایز نیست داخل شدن در (آب) استفاده شده. مبادا آنکه عمداً نزدیک شوید به گرمابههای عجم (ایرانیان) که بوی تعفن آن پیش از ورودش میآید».
لذا طبق این حکم جناب بهاء که آن را با زحمت زیادی بیان نموده، بهائیان موظفند برای حمام کردن، وارد آب استفاده نشدهای شوند که تمام بدنشان را فراگیرد. حال آنکه تمام بهائیان نمیتوانند مطابق دستور پیشوای خود عمل کنند، چرا که اگر هر خانوادهی بهائی را پنج نفر تصور کنیم، برای هربار حمام رفتن، نیاز به 10 متر مکعب آب دست نخورده دارند که با احتساب مصارف دیگر و طول هفتهها و ماهها، هزینهی زیادی در بر خواهد داشت. بعلاوه این آب نیاز به گرم شدن دارد و سوخت بسیاری برای گرم کردن آن لازم است. پس بهائیان ناچارند که از این حکم خدای خود چشم بپوشند و یا بر خلاف فرمان او از گرمابه یا دوش استفاده کنند.
ونکته دیگر اینکه با توجه به شرایط متفاوت شهر نشینی اساسا اجرای این حکم عملا امکان پذیر نمیباشد .
این در حالیست که پیامبر گرامی اسلام با آنکه همواره مسلمانان را به نظافت و پاکیزگی توصیه میفرمودند؛ اما به شدّت از اسراف بیزاری میجستند؛ لذاست که قرآن کریم اسراف کنندگان را برادران شیطان معرفی فرموده است: «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ [اسراء/27]؛ بیتردید اسراف کنندگان، برادران شیاطیناند». از اینرو در مورد وضو و غسل نیز به عنوان دو عمل عبادی نظافتی، حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) میزان آب مصرفی برای آن را 750 گرم و 3 لیتر کافی دانستهاند: «الْوُضُوءُ مُدٌّ وَ الْغُسْلُ صَاعٌ وَ سَیَأْتِی أَقْوَامٌ بَعْدِی یَسْتَقِلُّونَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ عَلَى خِلَافِ سُنَّتِی...(3) وضو با یک مد آب (یعنی حدود 750 گرم) و غسل با یک صاع (یعنی حدود سه لیتر) آب انجام میگیرد. به زودی مسلمانانی خواهند آمد این مقدار را کم خواهند دانست. اینان بر خلاف سنت و روش من عمل خواهند کرد».
آری؛ با توجه به افزایش جمعیت و کمبود منابع آبی، مدعی به روزرسانی ادیان، احکامی غیرعلمی و عملی برای مردم جهان به ارمغان آورده است.
پینوشت:
1- ر.ک: عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنهی ملّی نشر آثار امری، بیتا، ج 3، ص 78.
2- حسینعلی نوری، اقدس، صص 103-102، بند: 106.
3- فیض کاشانی، الوافی، اصفهان: کتابخانه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، 1406 ق، ج 6، ص 313.