تنها کافیست سری به سایت های اینترنتی زده و با " بهائیان موحد " یا همان " بهائیان وحدت گرا " آشنا شویم.
" بهائیان موحد " پیرو و مطیع جناب محمد علی افندی بوده و طبق شواهد تاریخی همیشه با بهائیان پیرو عباس افندی عبدالبهاء درگیر بوده اند. چنان که عبدالبهاء مریدانش را " ثابتین بر عهد و میثاق " می خواند اما بهائیان موحد را " ناقضین عهد و میثاق " خطاب می کند.
ناقضین، عبارتی است که بهائیان به پیروی از عبدالبهاء دربارهٔ اشخاصی بهکار میبرند که به دلیل شکستن عهد خود نسبت به پایداری قوانین تشکیلات در آیین بهائی، از جامعه بهائی طرد و رانده شدهاند.
این نقض پیمان به معنای مخالفت فعال فرد با تشکیلات آیین بهائی مورد نظر عبدالبهاء است. بنابر قوانین بهائی فقط مقام ریاست آیین بهائی -که در سالهای اخیر بیت العدل نقش آن را برعهده دارد- حق تعیین شخص به عنوان ناقض را دارد. بنا بر دستور عبدالبهاء، زمانی که فردی به عنوان عهد شکن به بهائیان معرفی شود، از تمام اعضای بهائی انتظار میرود که از ارتباط با وی پرهیز کنند.
عبدالبهاء در بیانیهای هدف از طرد را محافظت امرالله دانست و بهطور صریح بیان کرد که چنانچه مطلبی مضر و علیه مصالح امر بهائی توسط فردی مطرح شود، حتی اگر آن فرد فرزند عبدالبهاء باشد، باید او را طرد کرد. با این حال اگر فرد خارج شده، به دلیل عدم توانایی در انجام قوانین و احکام و نه به دلیل دشمنی و عدم قبول دستورها، از آیین بهائیت خارج شده باشد، به عنوان ناقض مستحق طرد بهشمار نمیآید. یعنی فقط کسانی که با دشمنان شناخته شده بهائی یا دیگر عهدشکنان، ضد بهائیت متحد میشوند، و کسانی که به روش دشمنان به آیین بهائی حمله میکنند، در زمره ناقضین و مطرودین قرار میگیرند.
بیت العدل اعظم مورّخ ۲۳ مارس ۱۹۷۵ به زبان انگلیسی خطاب به یکی از یاران، مرقومهای را صادر کرد که ترجمه قسمتی از آن بدین شرح است: «وقتی شخصی ایمان خود به حضرت بهاءالله را به عنوان یک مظهر ظهور الهی اعلان میکند، او از متمسّکین به عهد و پیمان حضرت رحمن شده، جامعیّت و اصالت و تمامیّت ظهور مبارکش را قبول میکند؛ ولی اگر این شخص بعدها تغییر جهت و مقام حضرت بهاءالله یا مرجع مرکزی امرالله را مورد حمله قرار دهد، او نقض عهد کردهاست. در چنین موقعیّتی هر کوششی به عمل میآید تا به او کمک شود که به غیر منطقی بودن و سهو و خطای عمل خود پی برد، امّا اگر او در رفتار خود پافشاری کند، باید طبق تعالیم نفس مقدّس حضرت بهاءالله، به عنوان ناقض عهد الهی از جامعهٔ بهائی طرد شود.»
به دستور بهاءالله و جانشینانش، ناقضین عهد و میثاق از طرف دیگر بهائیان طرد و منزوی میشوند زیرا این افراد، به دلیل خروج از آیین بهائی یا اعتراض به قوانین آن، حق معاشرت و ادامه ارتباط با دیگر بهائیان را ندارند.[۶] نقض عهد همچنین از سوی ولی امرالله (شوقی افندی) به عنوان یک بیماری روحانی معرفی شدهاست. او در این باره میگوید: «... نقض عهد در حقیقت یک بیماری روحانی میباشد و کلیه نقطه نظرات و رفتار یک ناقض به حدی زهرآگین است که حضرت مولی الوری آن را با مرض جذام همانند دانستهاند و یاران را از معاشرت با چنین نفوسی تحذیر فرمودهاند. نباید به ظاهر کلمات ناظر بود. وقتی که شما با چنین نفوسی معاشر شوید، ممکن است تحت تأثیر نفوذ افکار مهلکه آنان قرار گیرید.»
بهاءالله و عبدالبهاء در موارد بسیاری معاشرت با ناقضان را به دلیل همین بیماری مسری نهی کرده و بنابر گفتههای شوقی افندی، آنان این افراد را به مثابه عضوی سرطانی در بدن دانستهاند که باید برای حفظ دیگر اعضا قطع و خارج شوند.[۷]
بیت العدل نیز طی نامهای در پاسخ به سؤال «آیا معاشرت احباء با غیربهائیانی که در ارتباط نزدیک با ناقضین عهد میباشند، منع شدهاست؟» چنین نوشتهاست: «اگر ارتباط با گروه غیربهائی سطحی و بیضرر باشد یا استفاده و سودی برای جامعه بهائی داشته باشد، مجاز خواهد بود مانند استفاده از وکلا برای ارتباط با ناقضین عهد در موارد تجاری و شغلی؛ ولی اگر ناقضین عهد از فرد غیربهائی برای گسترش اهداف ضدبهائی خود در میان یاران بهره گیرند، باید موضوع به هیئت مشاوران قارهای گزارش داده و ارتباط قطع شود…»
جنبش بهائیان موحد در سال 1930 در امریکا متولد و بدلیل نوع رفتار جریان ثابتین که همان بهائیان حیفائی میباشد عمر چندانی نداشتاما این تفکر در حال حاضر هم زنده واز طریق فضای مجازی فعال میباشد .
عناصر شاخص حال حاضر این جریانانشعابی از فرقه ضاله بهائیت :
اریک استتسن
دیل هازبند