۱. چرائی بهرهگیری از متن عربی
پرسشی نخست ذهن پژوهشگران را به خود درگیر میکند که چرا جناب نوری (بهاء) از متن عربی برای گزارش متن انجیل متی بهره میبرد؛ سپس آن را به فارسی ترجمه میکند، در حالیکه متن فارسی آن موجود است.
اگر گفته شود که ایشان در پی گزارش متن اصلی و استناد به آن بود، در پاسخ باید نوشت که متن اصلی انجیل به زبان سریانی یا عبری است، نه عربی، زیرا انجیل از زبان اصلی به عربی ترجمه شده، از اینرو تفاوتی نداشت که نوری عربی را بیاورند یا فارسی را، زیرا هر دو ترجمه شده متن سریانی یا عبری است.
۲. تحریف در ترجمه
متنی که حسین علی نوری به عنوان ترجمه فارسی انجیل ارائه میکند، دارای تقطیع و غلطهای خواسته (تحریف) یا ناخواسته (اشتباه سهوی) است که از مدعی نبوت و الوهیتی چون او بعید است.
در این بخش برای بررسی گزارش حسینعلی نوری، باید متن فارسی انجیل متی گزارش شود:
«هنگامی که عیسی معبد را ترک گفته، به راه خود میرفت، شاگردانش نزدش آمدند تا نظر او را به بناهای معبد جلب کنند. عیسی به آنان گفت: «همه اینها را میبینید؟ آمین، به شما میگویم، سنگی بر سنگ دیگر باقی نخواهد ماند؛ بلکه همه فرو خواهد ریخت.»
وقتی عیسی بر کوه زیتون نشسته بود، شاگردانش در خلوت نزد او آمده، گفتند: «به ما بگو این وقایع کِی روی خواهد داد و نشانه آمدن تو و پایان این عصر چیست؟» عیسی پاسخ داد: " به هوش باشید تا کسی گمراهتان نکند، زیرا بسیاری به نام من خواهند آمد و خواهند گفت: «من مسیح هستم» و بسیاری را گمراه خواهند کرد. همچنین درباره جنگها خواهید شنید و خبر جنگها به گوشتان خواهد رسید؛ امّا مشوش مشوید، زیرا چنین وقایعی میباید رخ دهد؛ ولی هنوز پایان فرا نرسیده. نیز قومی بر قوم دیگر و حکومتی بر حکومت دیگر بر خواهند خاست و قحطیها و زلزلهها در جایهای گوناگون خواهد آمد؛ اما همه اینها تنها آغاز درد زایمان است. در آن زمان شما را تسلیم خواهند کرد تا آزار بسیار بینید و شما را خواهند کشت. همه قومها به خاطر نام من از شما نفرت خواهند داشت. در آن روزها بسیاری از ایمان خود بازگشته، به یکدیگر خیانت خواهند کرد و از یکدیگر متنفر خواهند شد. پیامبران دروغین زیادی برخاسته، بسیاری را گمراه خواهند کرد. در نتیجه افزونی شرارت، محبت بسیاری به سردی خواهد گرائید؛ اما هر که تا پایان پایدار بماند، نجات خواهد یافت و این بشارت پادشاهی در سر تا سر جهان اعلام خواهد شد … در آن زمان، اگر کسی به شما گوید ببینید، مسیح اینجاست یا مسیح آنجاست، باور نکنید، زیرا مسیحان کاذب و پیامبران دروغین برخاسته، آیات و معجزات عظیم به ظهور خواهند آورد تا اگر ممکن باشد، حتی برگزیدگان را گمراه کنند. ببینید، پیشاپیش به شما گفتم… بلافاصله پس از مصیبت آن روزها، خورشید تاریک خواهد شد و ماه دیگر نور نخواهد افشاند؛ ستارگان از آسمان فروخواهند ریخت و نیروهای آسمان به لرزه در خواهند آمد. آنگاه نشانه پسر انسان در آسمان ظاهر خواهد شد و همه طوایف جهان بر سینه خود خواهند زد و پسر انسان را خواهند دید که با قدرت و جلال عظیم بر ابرهای آسمان میآید. او فرشتگان خود را با نفیر بلند شیپور خواهد فرستاد و آنها برگزیدگان او را از چهار گوشه جهان از یک کران آسمان تا به کران دیگر گرد هم خواهند آورد."(۱)
جای شگفتی است که چرا جناب نوری متن انجیل متی را بهصورت ناقص گزارش کرده است، در حالیکه در متن اصلی اطلاعات مهمی را به مخاطب میدهد؟
در پاسخ به این پرسش باید به چند نکته توجه کرد:
الف ) متن کتاب مقدس با هدف حسین علی نوری در تناقض است، زیرا در متن انجیل متی آمده که مخاطب از حضرت عیسی(علیه السلام) میپرسد: «نشانه آمدن تو و پایان این عصر چیست؟» پس این بخش کتاب مقدس یا حداقل کلام شخص پرسشگر، حضرت عیسی(علیه السلام) را به عنوان «ابن الانسان» معرفی میکند که این خلاف خواسته حسین علی نوری است، زیرا او در پی آن است که پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) را «ابن الانسان» بشناساند.
اصل امانتداری حکم میکند که اگر به متنی استناد میکنیم، باید همه آن متن را سند بدانیم، نه با تقطیع، خواسته خود را به مخاطب تحمیل کنیم.
ب ) حضرت عیسی(علیه السلام) در ادامه این متن میفرماید: «پیامبران دروغین زیادی برخاسته، بسیاری را گمراه خواهند کرد… زیرا مسیحان کاذب و پیامبران دروغین برخاسته، آیات و معجزات عظیم به ظهور خواهند»؛ پس یکی از علائم ظهور بعد، ادعای مدعیان دروغین نبوت است که جناب نوری سعی بر سانسور آن دارد تا پیشگویی حضرت عیسی(علیه السلام) مغفول ماند.
ج) بر اساس همین روایتی که از حضرت عیسی(علیه السلام) درباره نشانههای عصر ظهور گزارش شده، دلیل حسینعلی نوری در اثبات حقانیت علیمحمّد شیرازی باطل میگردد، زیرا او گرایش برخی دانشآموختگان به علیمحمد شیرازی را دلیل حقانیت او معرفی کرده و مینویسد: «در این ظهور اظهر و سلطنت عظمی جمعی از علمای راشدین و فضلای کاملین و فقهای بالغین از کأس قرب و وصال مرزوق شدند و به عنایت عظیمی فائز گشتند و از کون و امکان در سبیل جانان گذشتند … از آن جمله جناب ملّا حسین … و جناب آقا سید یحیی … و ملّا محمّد علی زنجانی و ملّا علی بسطامی و ملّا سعید بارفروشی و ملّا نعمة اللّه مازندرانی و ملّا یوسف اردبیلی و ملّا مهدی خوئی و آقا سید حسین ترشیزی و ملّا مهدی کندی و برادر او ملّا باقر و ملّا عبد الخالق یزدی و ملّا علی برقانی و امثال آنها که قریب چهارصد نفر بودند که اسامی جمیع در لوح محفوظ الهی ثبت شده. همه اینها مهتدی و مقرّ و مذعن گشتند برای آن شمس ظهور»؛ لیکن حضرت عیسی(علیه السلام) درباره نشانههای عصر ظهور میگوید: «مسیحان کاذب و پیامبران دروغین برخاسته، آیات و معجزات عظیم به ظهور خواهند آورد تا اگر ممکن باشد، حتی برگزیدگان را گمراه کنند. ببینید، پیشاپیش به شما گفتم…».
براین اساس در عصر ظهور، مدعیانی دروغین بسیاری برمیخیزد و شاید برگزیدگان (همچون دانشآموختگان و …) را با خود گمراه سازند، از اینرو گرایش این چهارصد نفر نمیتوانند دلیل بر حقانیت علیمحمّد شیرازی باشند.
شایان بیان است که شخص حسینعلی نوری نیز در جای دیگری گرایش یا اعتراض دیگران را دلیل حقانیت یا بطلان ندانسته و در اینباره مینویسد: «حق ناظر به قول و اعاض و اعتراض ناس نبوده و نخواهد بود.»(۲)
د ) حضرت عیسی(علیه السلام) از ظهور این نشانهها به هنگام پایان عصر حاضر و ظهور «ابن الانسان» سخن میگوید و حسینعلی نوری نیز این نکته را قبول دارد؛ لیکن در انتقاد به دیدگاه مسیحیان که چرا ظهور «ابن الانسان» را ظهور حضرت عیسی(علیه السلام) میدانند، بدین نکته اعتراف میکند که این نشانهها در زمان بعثت پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) ظاهر نشد، از اینرو مسیحیان ظهور حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) را ظهور «ابن الانسان» ندانسته و هنوز در انتظار حضرت عیسی(علیه السلام) هستند، پس با این اعتراف او و ارائه نکردن دلیلی بر «ابن الانسان» بودن پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) بطلان ادعایش روشنتر میگردد.
۳. تناقض در کلام سران
حسینعلی نوری و دیگر سران بهائیت خود را از مظاهر الهی میدانند؛(۳) لیکن بر اساس نص آثار حسین علی نوری، تناقض به ساحت مظاهر الهی راه ندارد: «تناقض را در ساحت اقدس مظاهر مقدسه الهیه راه نبوده و نخواهد بود. این تناقض در نفس خلق است نه در امر حق.»(۴) بر این پایه، یا حسین علی نوری یا عباس افندی یا شوقی افندی از مظاهر الهی نیستند که به هر حال، هر یک از آنان که کذاب باشند و به دروغ ادعای مظهریت کنند، بر بطلان جریان بهائیت کفایت میکند، زیرا اگر حسین علی نوری دروغگو باشد، جایگاهی برای عباس افندی و شوقی افندی باقی نمیماند و اگر عباس افندی کذاب باشد، از یک سو حسین علی نوری یک کذاب را جانشین و مبین آثار خود کرده است و از سوی دیگر جایی برای شوقی باقی نماند، زیرا شوقی به اساس نص عباس افندی به ولایت امری بهائیت رسیده و درباره شوقی نیز آنچه برای عباس افندی بیان شد، صادق است.
پانوشت
۱- متی، ۷۵.
۲- بدیع، ص ۳۴.
۳- رحیق مختوم، ج ۱، ص ۷۸؛ الکواکب الدریه، ص ۲۵۸؛ ر.ک: مقاله: « پیشینه ادعاهای مظهریت و الوهیت سران بابیت و بهائیت در جریانهای باطنی شیعه، پژوهشهای مهدوی، ش ۱۵، ص ۲۷ ـ ۳۱.
۴- نوری، بیتا: ۱۲۶.
منبع: مقاله: «نقد نگاه موعودگرایانه بهائیت به مفهوم ابن الانسان بر اساس متون ادیان»، محمّد علی پرهیزگار، فصلنامه مشرق موعود، شماره ۴۹.