بهائیت ابزاری برای دشمنی امریکا با ملت ایران (بخش دوم )

شنبه, 05 مرداد 1398 19:54 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

کوتاه وخواندنی : بعد از انقلاب بهائیان بعنوان جریانی سیاسی که تقریبا تمامی امور سیاسی واقتصادی در دوره پهلوی اول ودوم وخصوصا محمد رضا را بر عهده داشتنند وهر آنچه تشکیلات بهائیت دیکته میکرد عوامل بهائی فعال در دربار پهلوی همچون ایادی وصنیعی وبعدها دیگرانی هم به آنها اضافه شدند انجام میدادند .

جالب توجه اینکه ادامه سلطنت محمد رضا برای جریانی همچون بهائیت که دوره طلائی خود را در حال طی کردن داشت بسیار حائز اهمیت بود . و به همین دلیل است که میبینیم در دهه 50 عناصری از بهائیان در حساسترین پستهای ساواک (سرویس امنیتی محمد رضا ) قرار میگیرند . بخش دوم این مطلب را به کارکرد بهائیت در حوزه های سیاسی علیه نظام مقدس ج.ا.ا می پردازیم. در بخش اول این مطلب به موضوع بهره برداری ابزاری از فرقه بهائیت در حوزه حقوق بشری پرداختیم در بخش دوم به کارکرد سیاسی فرقه برای حامیان آن میپردازیم .

ب   ) کارکرد سیاسی بهائیت در مقابله با ج.ا.ا  :  اگر نگاهی گذرا به رفتار بهائیان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که بطور قطع دیکته شده از سوی رهبری تشکیلات از بیت العدل میباشد ، بیاندازیم . متوجه خواهیم شد که این رفتار تا حدودی هوشمندانه بوده لکن به نظر میرسد . هزینه این رفتار برای تشکیلات بهائیت بالاتر از آن پیش بینی بود که هادیان این تشکیلات در سرویس های اطلاعاتی انگلیس وامریکا پیش بینی کرده بودند .

بعد از پیروزی انقلاب تشکیلات با راهبرد تعطیلی فعالیت در ایران فعالیت خود را آغاز کرد . فضای عمومی جامعه انقلابی اساسا اجازه هیچگونه فعالیت را بهمعاندین نمیداد .و تشکیلات بهائیت هم با درک این مطلب که هرگونهاقدام میتواندطبعات جبرانناپذیری را بدنبال داشته باشد بهترین راهبرد را به ظاهر اعلام تعطیلی تشکیلات دانست . بعد از موج دهه اول انقلاب که بدلیل شرایط دفاع مقدس در برابر متجاوزین ایجاد شده بود عملا امکان و فرصت هیچگونه فعالیتی برای تشکیلات وجود نداشت .همه جناحهای سیاسی فعال متمرکز روی دفاع از کشور بودند . و البته دستگاههای اطلاعاتی هم با هرگونه فعالیت بسرعت برخورد کرده واجازه بروز چنین چالشهائی را نمیدادند . شاید بتوانگفت صرفنظر از یکسری حرکتهای پنهان در حوزه سازماندهی تشکیلات داخل کشور و فعال کردن محافل که آنهم بمنظور رفع نیازمندیهای جامعه بهائی انجام گرفت ، مهمترین حرکت بهائیان با ارائه یکنامه به رئیس جمهور وقت ( سید محمد خاتمی ) شکل گرفت .در این نامه بدون اشاره به تمامی آنچه ظلم به ملت مسلمان ایران در همکاری با رژیم ستم شاهی از سوی بهائیان بوقوع پیوسته بود ، بهائیان در نهایت یک تشکیلات مظلوم نمائی کرده وخواهان  بقول خودشان رفع تبعیض شده بودند . ایننامه به تمامی سطوح مدیریتی در سطح کشور برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی و... ارسال شده بود .

تحلیل این بود که این نامه آغاز ورود به عرصه فعالیت از جانب بهائیت باشد لذا یکسری اقدامات در مدیریت این فرقه انجام گرفت . پتانسیل حضور بهائیان در داخل کشور هم برای حامیان آنها وهم برای گروهکهای معاند کاملا وسوسه کننده بود . بطوری که آنها سعی میکردند بنوعی این پتانسیل را   فعال و بکار گیری نمایند . والبته هر کدام با راهبرد خود. نا گفته نماند که تشکیلات و حامیان آنها هم بدشان نمی آمد  در پی این فعالیتها هر از چند گاهی بهائیان مورد برخورد دستگاههای امنیتی قرار گرفته و سوژههای حقوق بشری برای رسانه ها وفضا سازی علیه نظام ایران انجام شود.

ایننوع رفتار ادامه داشت تا اینکه در انتخابات سال 88 علیرغم ممنوعیت فعالیت در حوزه های سیاسی از سوی بهائیت ، تشکیلات دستور فعال شدن بهائیان در موضوع انتخابات را صادر کرد .این رفتار میتوانست از دوجهت برای دستگاههای امنیتی با اهمیت باشد .

اول آنکه فرقه از فعالیت پنهان به فعالیت آشکار روی آورده است .

دوم آنکه فرقه با حضور در صف معاندین و فتنه گران عملا وارد مقابله با نظام مقدس ج.ا.ا شده است

ضمن آنکه عملا با ورود فرقه به این عرصه ، تناقض آشکاری با اعتقاد عدم دخالت در سیاست ، که از احکام صریح رهبران فرقه میباشد روشن میگردد .

در اعترافات یکی از عناصر دستگیر شده بهائی در اغتشاشات 88 آمده :

  برداشت های شخصی خودت در این خصوص چگونه بود؟ چطور بهائیان به رغم شعار عدم دخالت در سیاست، در انتخابات شرکت می کنند و پس از آن، وارد حوزه آشوبها میشوند؟
تشکیلات نگاه می کند که کجا برایش به صرفه است و در کدام بخش می تواند هدفی که دارد را پیاده کند. به همین خاطر یک موقع می گوید نباید در سیاست دخالت کرد و معتقد است که اگر دخالت نکند موفق تر است و موقعی هم میگوید که تو باید وارد سیاست بشوی. این یک پارادوکس است و این سؤال را به وجود می آورد که این داستان چیست؟ کسی هم در این خصوص نمی تواند سؤال کند. بنابراین به این نتیجه میرسند که ممکن است با این دو گزینه به نتیجه برسند اما اگر با آنها نیز به نتیجه نرسند قطعا از آنها عبور میکنند و به سراغ تفکرات دیگر میروند. البته باید بگویم که این برنامه ها مربوط به یک روز و دو روز یا 3 ماه و 6 ماه نیست. بلکه چندین سال برای این موضوع برنامه ریزی میکنند و تمامی جزئیات را مورد بررسی قرار میدهند

در جریان اغتشاشات سال 88 فرقه بهائیت در کنار فرقه منافقین علیه ملت مسلمان ایران قرار گرفت

فرایند حضور بهائیت در فتنه سیاسی سال 88، از انتخابات مجلس هشتم آغاز گردیده و با این رویکرد که کارکرد مجلس برای عمران و آبادی جامعه است، لذا توسط بیت العدل (مرکز اصلی بهائیت در فلسطین اشغالی) اجازه ورود به شرکت در تبلیغات انتخاباتی مجلس هشتم به آنها داده شد. در بیانیه بیت العدل در این خصوص در 25 دسامبر 2007 آمده است: «شایسته است که شما عزیزان به کمال استقامت و اطمینان و با اجتناب از مداخله در سیاست حزبی، هر فرصتی را برای همکاری با هموطنان عزیز خود در پیشبرد آرمان هایی که موجب ترقی و سعادت وطن عزیزمان است مغتنم شمارید». و به دنبال آن، خط ارتباط گیری و تماس با نمایندگان، برای تأثیرگذاری بر برخی از آنان را دنبال نمودند.

در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری پس از ورود بیت العدل به فاز سیاسی و صدور اعلامیه هایی رسمی علیه نظام، جامعه بهائی نیز با این توهّم که جریان فتنه، نظام جمهوری اسلامی را ساقط خواهد کرد، ابتدا با بیان هویت خود، درخواست حضور در ستاد برخی از کاندیداها  را کردند که با توجه به سوابق این فرقه، حضور آنان بیشتر به صورت کمک مالی متصور است که البته پس از آن در میتینگ های کاندیداهای مذکور نیز شرکت كردند و برای اولین بار با حمل پلاکاردهایی در خصوص حقوق از دست رفته اقلیت ها و دانشجویان محروم از تحصیل، هویت خود را مطرح کردند و با حضور در جمع به اصطلا ح معترضین ضمن توجیه اقدامات خود، مبادرت به حساسیت زدایی از هویت بهائی خود کردند. 

نتیجه حضور منافقین وبهائیت در فتنه سال 88 این بود که روز عاشورای سال 88 در تهران صحنه اتفاقاتي شد كه يادآور صحنه‌هايي از فاجعه كربلاي سال 61 هجري قمري بود، به‌طوري كه عده‌اي از عوامل جريان فتنه كه از 22 خرداد 88 بارها با حضور در آشوب‌هاي خياباني عليه نظام، انقلاب و رهبري شعارهايي سر داده بودند، در اين روز بار ديگر به خيابان آمدند و در روزي كه زمين و آسمان گريان و عزادار فرزند زهراي مرضيه سلام الله عليها بود، به مقدسات جسارت كردند.

البته در اين تجمع‌هاي غيرقانوني، شعارها محدود به ضديت با انقلاب اسلامي نشد و جمعي كه از لحاظ تعداد به مراتب كمتر از تجمع‌هاي غيرقانوني قبلي بودند، اين‌بار به قرآن كريم نيز جسارت كردند كه حتي تعدادي از محكومان حوادث پس از انتخابات نيز كه تا آن زمان مدعي بودند تجمع‌ها مسالمت‌آميز و يك حق قانوني است، با ديدن تصاوير اين جسارت‌ها از موضع خود عقب‌نشيني كردند.

مردم مسلمان ایران که ظلم بهائیان در سایه رژیم پهلوی دوم را درک کرده بودند و البته فراموش نکرده بودند . این بار میباید شاهد هتک حرمت به ارزشهای اعتقادی خود توسط بهائیان ومنافقین و برخی دیگر از عناصر ضد انقلاب می بودند . دیگر شعار عدمدخالت در سیاست بهائیان معنائی نداشت و در صحنه خیابان بهائیان در صف دشمنان انقلاب ایستاده ، و حتی در برخی موارد از آنها هم جلو زده بودند . بعد از وقایع سال 88 بهائیان که خود را بازنده میدیدند باز هم دست بر نداشته و به موضوع اول سیاه نمائی از نظام مقدس ج.ا.ا تبدیل شدند . حالا دیگر برخورد با بهائیان تضییع حقوق اقلیتها تیتر میخورد و با آب وتاب در رسانه ها و فضای مجازی به آن پرداخته میشد .

باید به جامعه جهانی چگونه تفهیم کرد که این نظام قانون اساسی دارد و بر اساس آن ما اقلیتی بنام بهائیت نداشته ونداریم و البته نخواهیم داشت . شهروندان بهائی هم تا زمانی که احترام به قانون اساسی و قوانین کشور را داشته باشند ایرانی انند وگرنه نمیتوان در صف دشمن بود و از امکانات نظام استفاده کرد.. هموطنان بهائی بدانند که ابزار دست دشمن انقلاب اسلامی شدن هزینه دارد ....

والسلام 

حامد محمودی تیر 98

 

خواندن 450 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی