به تعداد حروف حی، عدد مقدس!! 19 ، زمان ظهور من یظهره الله و دهها مورد عجیب و گاه مضحک که نگاه کنیم چیزی جز دستاویزی برای مسحور کردن مریدان و سرسپردگان نمی بینیم. جالب اینجاست که رمزگشایی از این اعداد گاه کار را برای زعمای مستقر در حیفای اسرائیل آنچنان سخت می کند که تلاش می کند با سپردن به فراموشی و انداختن مریدان در مارپیچ سکوت مساله را از اساس پاک کنند.
مثلا این که چرا حضرات مقدس!! فرقه عدد 19 را چنان تقدیس کردند تا هم تعداد روزهای ماه، هم تعداد ماههای سال، 19 تایی شود، که سر آخر تعدادی از روزهای مانده سال را وبال گردن و خارج از تقویم بگذارند… یا اینکه اساسا چرا عدد 19 که در کتب آسمانی تعداد خازنین جهنم است را تقدیس کردند!!
یا چند هزار سال وعده علیمحمد باب را که زمان ظهور من یظهره الله به قول او بود و ناگهان چند سال بعد حسینعلی خانی از راه رسید و گفت آن چندهزار سال در نمیدانیم کجای عالم غیب طی شده و حالا من آمده ام!!
و خروارها از این امثال که شنیدنش خالی از طنز و فکاهه هم نیست. اما آنچه که دلیل نگارش این سطور شد طنز تلخی است که هر از چندی بهانه زعمای بیت العدل حیفا می شود تا گربه ای برقصانند و بزرگان مستقر در کنست اسرائیل را متقاعد کنند که ما هنوز هستیم و هنوز هم می توانیم در ایران! موثر باشیم. نمونه بارز همین سالگردها و سالمرگ هایی که هم جای تعجب می گذارد و هم مطایبه 100مین سالمرگ یکی، 200مین زادروز دیگری و احتمالا قافیه که تنگتر بیاید مثلا 150مین سالگرد ختنه سوران بعدی و …
چیزی که ظاهرا بزرگان حیفانشین از توجه به گزندگیش فرار می کنند پاسخ به این سوال است که مگر بنا به وعده اولیا فرقه بعد از گذشت 100 سال امر جهانی شود و دیگر بلادی نماند که تحت رایت شما روز را به شب برساند؟! خب چه شد؟
آیا با این سال مرگ و سالگرد گرفتن ها همان ته مانده اعتبارتان در چشم اغنام بخار نمی شود؟ که شاید از خود بپرسند از 100 که گذشت و 200 هم آمد و جمعیت اغنام به 7 میلیارد که سهل، 700هزار نفر هم نشد؟
به نظر می رسد بیت العدل برای تنفس مصنوعی به فرقه از هر چه در چنته دارد بهره برده است و این ته مانده را هم برای روزهای واپسینش خرج می کند شاید گشایشی شود. فقط امید اینکه در تنگنای قافیه به سراغ طنازی بیشتر و فکاه سرایی بدیع تر نرود!