مسئله از آنجا شروع میشود که جواد ابطحی (نمایندهی مجلس) وقتی میخواهد برای کارت هوشمند ملّی ثبتنام کند، با گزینهی «سایر» در بخش «دین» مواجه میشود. او با اعلام تذکری به وزیر کشور، خواستار عمل به اصل سیزدهم قانون اساسی کشور در رسمیت داشتن چهار دین الهی اسلام، یهود، زرتشت و مسیحیت شد و وجود گزینهی «سایر» را به معنای رسمیتبخشی به فرقههای ضالّه از جمله بهائیت دانست.(1)
اما همین مسئله، زمینهی سوءاستفادهی رسانههای معاند و مظلومنمایی تشکیلات بهائیت را فراهم کرد و موضوع جریانسازی داخلی و جهانی تشکیلات بهائیت برعلیه ایران شد.
خبرگزاری ایندیپندنت (انگلیس) از رسمی شدن حذف بهائیان در کشور قلم زد و رسانهی انگلیسی بیبیسی از دروغ اجباری بهائیان برای دریافت خدمات اجتماعی سخن گفت. دفتر جامعه جهانی بهائی در ژنو نیز مدعی شد: بهائیان به دلیل راستگویی در مورد ایمان خود مجازات میشوند. سایر رسانههای بهائی هم این اقدام را به هلوکاست جامعه بهائی در ایران تعبیر کردند.
اما در نقد و بررسی این جریانسازی تشکیلات بهائیت و حامیانش، ذکر نکاتی را ضروری میدانیم:
اول: یکی از ترفندهای فرقهی بهائیت برای طرح و تبلیغ خود، استفاده از شگرد مظلومنمایی است. لذا هرآنکس که زمینهی بکارگیری این شگرد تبلیغی بهائیت و بهانهای برای طرح نام آن، در فضای داخلی و بین المللی را فراهم نماید، خواسته یا ناخواسته به نفع جریان بهائیت عمل کرده است.
از اینرو برداشت نویسنده، اینست که اعلام دین برای دریافت کارت ملّی، نوعی آمارگیری به حساب آمده و وجود گزینهی «سایر»، به معنای به رسمیت شناختن بهائیت یا هیچ فرقهی ضالّهی دیگری نیست. فقط این اقدام زمینه را برای سوءاستفادهی بدخواهان ایران اسلامی فراهم میسازد.
دوم: اما اگر طبق نظر کارشناسان، وجود گزینه «سایر» در بخش دین (برای دریافت کارت ملّی)، بر خلاف اصل سیزدهم قانون اساسی کشور است(2)، مسئولین امر نباید تحت تأثیر فشارهای داخلی و خارجی قرار گرفته و بر روی اصول قانون اساسی قاطع بایستند. چرا که هر قدم کوتاه آمدن، خصوصاً در مقابل فرقهای چون بهائیت، از طرفی پیروزی برای آن خواهد بود، از طرفی در قدمهای بعدی، درخواستهای زیادهخواهانهتری را دنبال میکنند.
سوم: همانگونه که سیف الله ابوترابی سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور اظهار داشت، انحصار گزینهی دین به چهار دین الهی رسمی کشور، مانع دریافت کارت ملّی برای دگراندیشان در جمهوری اسلامی نیست تا شبکههای معاند از آن به هولوکاست تعبیر کنند.(3) بلکه بهائیان میتوانند با اقتدا به پیشوای خود عبدالبهاء، با اظهار اعتقاد خود مطابق خواست جامعه و قانون، حتی با کمترین محدودیتی مواجه نشوند.(4)
چهارم: جالب است بدانیم کشورهایی که اکنون عدم وجود گزینه «سایر» در ستون ادیان برای دریافت کارت ملّی را دستاویزی برای فشار بر جمهوری اسلامی قرار دادهاند، همانها هستند که حضور برخی ملّیتها را در کشورشان ممنوع یا محدود کردهاند! لذا چگونه میتوان رفتار آنان در دستاویز قرار دادن ایراندوستی برای حمایت از جریانهای برانداز همچون بهائیت را از روی خیرخواهی و ایراندوستی دانست؟!
پنجم: اگر به راستی منطق بهائیت اینست که: «زخم ستمکاران را مرهم نهید و درد ظالمان را درمان شوید. اگر زهر دهند، شهد دهید. اگر شمشیر دهند، شکر و شیر بخشید. اگر اهانت کنند، اعانت نمایید».(5) و یا ظلمپذیری اصلی رفتاری در بهائیت معرفی میشود(6)؛ پس چرا نوع رفتار جمهوری اسلامی با عناصر خود را ظلم معرفی کرده و برای تحت فشار گذاشتن کشورمان، در مراکز جهانی تظلمخواهی میکند؟!
پینوشت:
1- خبرگزاری تسنیم، تیتر خبر: توضیحات نماینده خمینیشهر درباره حذف گزینه «سایر» از کارت ملی؛ باید جلوی نفوذ بهاییت را گرفت، مورخ: 1398/10/8.
2- اصل سیزدهم قانون اساسی: ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون، در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آئین خود عمل میکنند: جهانگیر منصور، قانون اساسی، تهران: نشر دوران، 1393 ه.ش، ص 34.
3- باشگاه خبرنگاران جوان، تیتر خبر: گزینه سایر ادیان برای دریافت کارت ملی هوشمند حذف نشده است، کد خبر: ۷۲۲۶۹۷۱، تاریخ انتشار: 1398/11/8.
4- بر اساس منابع بهائی، دومین پیشوای بهائیت، سالها به دروغ خود را مسلمان جا میزد:
5- فاضل مازندرانی، رساله امر و خلق، لانگنهاین آلمان غربی: لجنهی ملّی نشر آثار امری، لجنهی ملّی نشر آثار امری، 1986 م، ج 3، ص 228.
6- جی اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمهی: رحیمی، الهی و سلیمانی، برزیل: دارالنشر البهائیة، 1988 م، ص 191.