امام عسکري(ع) فرموده بودند:" امام بعد از من کسي است که بر جنازه ام نماز بخواند." بعد از درگذشت آن حضرت ، جعفر کذّاب خواست بر پيکر برادر نماز بخواند ، ناگهان پرده ي سفيدي که در حجره آويزان بود بلند شد و کودکي نوراني پيدا شد ، رداي جعفر را گرفت و فرمود: اي عمو ، برو کنار ، من سزاوارترم که بر جنازه ي پدرم نماز بخوانم . جعفر مانند نقش بر ديوار هيچ نتوانست بگويد و کنار رفت.
جعفرکذّاب در سه زمينه ، فعاليت انحرافي داشت و با امام مهدي (ع) در تضاد بود:
1- ادعاي امامت پس از برادرش امام حسن عسکري (ع)
2- انکار وارث شرعي براي امام عسکري (ع) و اين ادعا که او وارث امامت است.
3- وقتي امام مهدي به او اعتراض کرد ، مأموران دولتي را از احتمال وجود او آگاه ساخت و دولت را وادار کرد تا براي تعقيب و بازرسي گسترده ي خانه ي او عمل کنند.
حال نکته ي قابل توجه اينجاست که جناب بهاء الله ، ايشان را حضرت مي خوانند و مظلوم مي دانند!
در کتاب مائده آسمانى ، آمده :
"راوي وجود حضرت قائم زني بوده ، از حضرت جعفر سؤال نمودند آيا از براي حضرت عسکري اولادي ذکور موجود؟ آن مظلوم ابا نمود و فرمود دو سال قبل طفلي بود و فوت شد ، صاحبان غرض او را طرد و لعن نمودند و کذابش گفتند ..."
معلوم نيست اگر ايشان جعفر را حضرت مي خوانند و مظلوم مي دانند ، پس چرا دعوي امامتش را باور ندارند و بيهوده سنگ مهدويت سيد باب را به سينه مي زنند؟!
البته عباس افندي که به مراتب زيرک تر از پدر بود ، ملتفت موضوع شده و در نامه اي به نقل صفحه 148 تاريخ صدرالصدور نوشته نصرالله رستگار چنين مي نويسد:
" شيعيان بعد از امام حسن عسکري سه قسم شدند ، قسمتي به امامت جعفر نادان تشبث نمودند و او را تهنيت و تبريک به امامت کردند..."
پس در اينجا نيز ميان سه بزرگوار( باب و بهاء و عبدالبهاء) اختلاف نظر بروز کرده و بيچاره اهل بهاء که نمي داند به کداميک تأسّي جويند؟
بطور قطع ویقین نگاه جناب بهاء به جعفر کذاب بعنوانیک فرد مظلوم بهره برداری برای جا انداختن ادعای دروغین خود بوده است . میخواهد بگوید در تاریخ اسلام افرادی بوده اند که مظلوم بوده و از جایگاه خود عقب رانده شده اند .
منابع:
1-يکصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان (عج)- عليرضا رجالي تهراني- انتشارات نبوغ
2-مائده آسمانى - جلد ?- بهاء الله - موسسه ملي مطبوعات امري
3-تاريخ صدرالصدور - نصرالله رستگار- لجنه ملي نشر آثار امري
با تشکر از نویسنده محترمه مينو هاشمي