پیشوایان فرقهی بهائیت بر خلاف سیرهی ادیان الهی و شعارهای صلحطلبی خود، همیشه دعاگو و چاپلوسِ ظالمین، سلطهگران و جنگطلبهای عالم بودهاند. از اینرو عبدالبهاء در یکی از سخنرانیهای خود (نوامبر 1912م.) در شهر سین سیناتی در ایالت اوهایو آمریکا اظهار داشت: «آمریکا ملّت نجیبی است و علمدار صلح در عالم. به جمیع آفاق نور افشان است. هیچ ملّتی در آزادگی و فرزانگی و حسن نیت مثل آمریکا نیست. سایر ملل تأسیس صلح عمومی نتوانند ولی آمریکا الحمدلله با همهی عالم در صلح و آشتی است و سزاوار است عَلَم اخوّت و صلح بینالمللی را برافرازد»(1).
دومین پیشوای بهائیت همچنین وعده داده است: «اما دولت و ملّت آمریکا مسلّم است که نه خیال مستعمراتی دارند نه در فکر توسیع دائره مملکت هستند و نه درصدد حمله به سائر ملل و ممالک».(2)
اما بدون شک این سخنان، یا برای فریب مردم آمریکا و تحریک حس وطنپرستی آنها گفته شده یا نشان دهندهی عمق جهالت عبدالبهاء از مسائل پیرامون خود و نداشتن "علم الهی" است. جالب است بدانیم در سال 1912م، یعنی همان سالی که عبدالبهاء این سخنان را گفته بود، آمریکا درگیر یکی از ظالمانهترین جنگهایش با همسایههای خود در آمریکای جنوبی بود؛ اما بر خلاف ادعای عبدالبهاء، این جنگها نه به دلیل ایجاد صلح، بلکه برای چپاول ثروت ملّتها و پُر کردن جیب سرمایهداران آمریکایی انجام شده بود. همچنان که یکی از ژنرالهای آمریکایی به نام اسمدلی باتلر (Smedley Butler)، این جنگها را اینگونه توصیف میکند:
«من 33 سال و چهار ماه عمر صرف فعالیت نظامی کردهام. در تمام این دوره به عنوان یک محافظ رده بالا برای مؤسسات بازرگانی بزرگ، وال استریت و بانکها نقش ایفا کردم. من کمک کردم تا مکزیکو و تامپیکو در سال 1914 تبدیل به جای امنی برای منافع نفتی آمریکا شود. من کمک کردم تا هایتی و کوبا تبدیل به جای مناسبی برای سودآوری بانک سیتی شوند. من کمک کردم تا به 6 کشور آمریکای مرکزی برای تامین منافع وال استریت تجاوز شود. من کمک کردم تا نیکاراگوئه خالصاً در اختیار بانک بینالمللی برادران براون در سال 1902-1912 قرار گیرد. من در سال 1916 اهمیت جمهوری دومنیکن را برای منافع صنعت شکر آمریکا آشکار کردم. من در سال 1903 هندوراس را مکان مناسبی برای شرکتهای میوهی آمریکایی کردم. در 1927 کمک کردم تا شرکت نفت استندارد بدون مزاحمت در چین به فعالیت بپردازد».(3)
از طرفی دیگر، پیشگویی عبدالبهاء دربارهی حمله نکردن آمریکا به سایر کشورها آن قدر دقیق بود که آمریکا را به یکی از خشنترین و جنگاورترین کشورهای جهان تبدیل کرد؛ به طوری که در صدها جنگ و درگیری و کودتا در سراسر جهان به صورت مستقیم یا غیرمستقیم نقش داشت. آری؛ از اشغال هائیتی (1915-1934م.) و جمهوری دومنیکن (1916-1924م.) گرفته تا جنگ جهانی اول (1917-1918م.)، از جنگ جهانی دوم (1941-1945م.) گرفته تا جنگ ویتنام و بولیوی و کره و افغانستان و عراق و...، همگی نشانههای عدم تحقق پیشگویی عبدالبهاء است!
اما به راستی چگونه عامل جنگها و درگیریهایی که به کشته شدن میلیونها نفر در سراسر جهان منجر شد، میتواند طبق پیشگویی عبدالبهاء، «علمدار صلح در عالم» باشد؟!(4) چگونه کشوری که در جنگافروزی و خشونتطلبی گوی سبقت را از رقبا ربوده، در کلام عبدالبهاء به: «با همهی عالم در صلح و آشتی است و سزاوار است علم اخوّت و صلح بینالمللی را برافرازد»،(5)توصیف شده است؟! آری! نمادهای بزرگ صلح و آشتی آمریکا با همهی عالم را میتوانیم در جنگ جهانی دوم و در شهرهای هیروشیما و ناگازاکی ببینیم! همهی دنیا میتوانند ببینند چگونه آمریکای نجیب، بمبهای اتمی خود را به عنوان پیام صلح و دوستی به زنان و کودکان هیروشیما و ناگازاکی هدیه کرد و صدها هزار زن، مرد، کودک و شیرخوار را در یکآن به هلاکت رساند.
اما این نوع نگاههای مشمئز کننده تنها در مورد امریکا نبود . عبدالبها راه کار را بخوبی آموخته بود مکی دانست که چگونه میتواند بهره پشتیبانی حداکثری را از در قدرت جهانی آنروزها بگیرد .
در جائی دیگر جناب عبدالبحال یا همان بهاءالله! توجید وتملق را به استعمار گر پیر هدیه میکند
دولت انگلیس با تاریخ 400 سالهی سرتاسر جنایت، تجاوز و نسلکشی، لقب استعمار پیر را داراست. اما جالب است بدانیم، در تلگراف عبدالبهاء به سفیر انگلیس، پس از درخواست کمک و تقویت بهائیت، به او متذکر شد که پیامبرخواندهی بهائیت، بارها از عدالت انگلیس تمجید کرده است. شخص عبدالبهاء نیز به تبع پدر، انگلیس را نماد عدالت ورزی معرفی کرده است.
دولت انگلیس با تاریخ 400 سالهی سرتاسر جنایت، تجاوز، شکنجه و نسلکشی، لقب استعمار پیر را با خود یدک میکشد. حکومت انگلیس با اشغال بسیاری از کشورهای آسیایی، آفریقایی و قتل و غارت آنان، نمونهی بارز دولتی ظالم و ستمگر به شمار رفته و جنایاتی نظیر اشغالگری، قتلعام، شکنجه، غارت منابع، آزمایش و استفادهی از سلاحهای ممنوعه بر روی انسانها را در کارنامهی سیاه خود دارد.(6)
اما جالب است بدانیم، در تلگرافی که عبدالبهاء به سفیر انگلستان در ایران ارسال کرد، پس از درخواست کمک و تقویت بهائیت، به او متذکر شد که پیامبرخواندهی بهائیت، بارها از عدالت انگلیس تمجید کرده است.(7)شخص عبدالبهاء نیز به تبع پدر، انگلیس را نماد عدالت ورزی و حکومتی دادگستر معرفی کرده است.(8)
آری؛ نه تنها پیشوایان بهائیت، درکی از عدالت نداشته و در قبال ظلمهای انگلیس جنایتکار سکوت کردهاند؛ بلکه حتی ذرّهای عِرق ملّی نداشتند و در دورانی که 40 درصد از جمعیت ایران، در پی اشغالگری انگلیس تلف شدند(9)، باز هم حکومت انگلیس را دادگستر خطاب میکردند.
پینوشت:
1- ج ای اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمهی: رحیمی، الهی و سلیمانی، برزیل: منشورات دارالنشر البهائیه، 1988 م، ص 271.
2- عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنهی ملّی نشر آثار امری به زبانهای فارسی و عربی، 127 بدیع، ج 2، ص 69.
3- به نقل از سایت: https://en.wikiquote.org/wiki/Smedley_Butler، پاراگراف: 10، ابتدای متن: ...I spent 33 years and four months in active military service and.
4- ج ای اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمهی: رحیمی، الهی و سلیمانی، برزیل: منشورات دارالنشر البهائیه، 1988 م، ص 271.
5- همان، ص 271.
پینوشت:
6-جهت آشنایی بیشتر، مراجعه کنید به سایت مشرق، مقالهی: مروری بر چهارصد سال جنایات بریتانیای کبیر
7- ر.ک: محمدباقر نجفی، بهائیان، تهران: نشر معشر، 1383 ش، ص 648.
8- ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، مصر: فرجالله زکی الکردی، 1921 م، ج 3، ص 347.
9- جهت آشنایی بیشتر، مراجعه کنید به سایت مشرق، مقالهی: هولوکاست 9 میلیون ایرانی به دست بریتانیای کبیر