زنان اساس خانواده هستند. آنها علاوه بر اینکه تشکیل دهنده نیمی از جامعه بشری هستند، نیم دیگر را نیز در دامان خود پرورش می دهند. ارزش و جایگاه والای زن، به خصوص درمقام "مادر" برهمگان آشکار است. تا آنجا که به فرموده پیامبر اسلام (ص):«بهشت زیرپای مادران است».(1)
از نظر اسلام زن دارای همان مقامی است که مرد داراست و آن هم مقام انسانیت است هر اندازه که یک فرد از افراد نوع انسانی چه زن و چه مرد فضیلت های بیشتری را کسب نماید به این جایگاه نزدیک تر است و به هیچ عنوان موضوع جنسیت مطرح نیست و خداوند همه انسان ها را از یک جنس آفریده و تنها پرهیزگاری ، آنها را به مقام قرب الهی میرساند
مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (2)كسانى از مرد و زن كه كار شايستهاى كنند و مؤمن باشند، بىگمان آنان را با زندگانى پاكيزهاى زنده مىداريم و به يقين نيكوتر از آنچه انجام مىدادند پاداششان را خواهيم داد.
حقوق زن و مرد از نظر اسلام متفاوت و متناسب است نه به لحاظ جایگاه بلکه به دلیل اختلافی که طبیعت آن دو و به تبع آن تفاوت تکلیف و مسوولیت آنها است .لازمه این تناسب تشابه حقوق نیست چرا که لازمه تشابه حقوق زن و مرد بی توجهی به آفرینش و ساختار طبیعی و سرشت آن دو است .
آیت الله شهید مطهری در این مورد میفرماید : آنچه مسلم است این است که اسلام حقوق یک جور و یک نواختی برای زن و مرد قائل نشده است. ولی اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست. اسلام اصل مساوات انسانها را درباره زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه حقوق آنها مخالف است.(3)
با توجه به نگاه ویژه ای که امروزه در جهان نسبت به زن و جایگاه او در جامعه شکل گرفته است، مسئله دفاع از حقوق زن دستمایه بسیاری از مکاتب غیر الهی و تفکّرات ضد دینی شده است. آنها با طرح این مسئله به اصل و ریشه تفکر دینی حمله کرده و ادیان الهی را پایمال کننده حقوق زنان معرّفی می کنند. این طرح و نقشه شیطانی با ابعاد گسترده تر توسط دشمنان اسلام طرّاحی شده و در جوامع اسلامی ریشه دوانده است .در رأس همه اینها دولت های استعمارگر غربی که داعیه حمایت از حقوق زنان مسلمان را دارند همواره از این حربه برای رسیدن به اهداف خویش استفاده کرده اند. این دول با کمک عوامل فریفته فرهنگ غربی و با استعانت از مکاتب ضد دینی و فرقه های ساخته دست بشر، شعار تساوی حقوق زن و مرد را با رنگ و لعابی زیبا و فریبنده به جوامع اسلامی تزریق می کنند.
از جمله این آئینهای ساختگی ، بهائیت است."عباس افندی"،سومین رهبر این مکتب در مسافرت تبلیغی خود به آمریکا و برای خوشایند آمریکاییان، شعار تساوی کامل زن ومرد در بهائیت را به عنوان یکی از تعالیم این فرقه مطرح کرده است تا افراد نا آگاه را به بهائیت جذب کند.
"بیت العدل" بالاترین مقام تصمیم گیری بهائیت مستقر در حیفای اسرائیل در پیام مورخ 20 جون 2008 میلادی به این موضوع پرداخته است. بیت العدل در بخشی از این پیام عنوان می نماید: «بدون شک یکی از اساسی ترین مسائلی که فکر مردم ایران را به خود مشغول کرده است نیاز مبرم به رفع موانع پیشرفت زنان در جامعه می باشد.» و خطاب به بهائیان می گوید: «شما عزیزان برای کمک به پیشرفت این اصل مهم، موقعیتی خاص و مناسب دارید!»
بیت العدل در پیام ظاهر فریب خود، بهائیان ایران را خطاب قرار می دهد که: «بسیاری از هموطنان شریفتان خواهان تحقق این اصل عمومی انسانی یعنی تساوی حقوق زنان و مردان هستند و بدون شک از همراهی شما در فرایند یادگیری گام به گام برای رفع کلیه موانع موجود و توان دهی به زنان ایران برای مشارکت متساوی آنان در جمیع شئون و مجهودات بشری استقبال خواهند نمود.»
عباس افندی معتقد است زنان در این زمان به خاطر شعار تساوی حقوق زن و مرد از حضیض ذلت نجات یافته اند وی میگوید که عزت در نزد رجال است او میگوید : در این دور بدیع اماء رحمن باید هردم هزار شکرانه نمایند که ید عنایت نساء را از حضیض ذلت نجات داد و به اوج عزت رجال رسانده .(4)
و در جایی دیگر میگوید :تعلیم حضرت بهاءالله مساوات حقوق رجال و نساء است ،باید تساوی حقوق حاصل نمایند تا نساء در کمالات مساوی با رجال گردند (5)
بهاییان که گوی عوام فریبی را از دیگران ربوده اند برای جذب مردم عوام و جهان غرب شعار تساوی حقوق زن و مرد را سر داده اند و آن را یکی از شعارهای دوازده گانه یا اصول تعالیم بهایی قرار داده اند بهاییان که در همه تعالیم خود دچار تناقض شده اند اینجا هم دچار تناقض گویی شده اند از طرفی سخن از تساوی حقوق به میان می آورند و از طرفی دیگر مرد را دارای امتیاز و مقدم بر زن میشمارد چنان که عباس افندی میگوید :
هرچند نساء و رجال در استعداد و قوا شریکند ولی شبهه ای نیست که رجال اقدمند و اقوی ،حتی در میان حیوانات مانند گنجشکان و طاووسان و امثال آنان هم این امتیاز مشهود (6)
البته بهاییان بیش از این دچار تناقض گویی در قول و عمل شده اند و باتوجه به ادعاهای مذکور، دراینجا اشاره ای می شود به تبعیضاتی که در تشکیلات بهائیت (که همواره پرچم تساوی حقوق زن و مرد را به دست می گیرد) نسبت به زنان درزمینه هایی از جمله قوانین ارث، مهریه، ازدواج و... روا دانسته شده است.
تجاوز به حقوق زنان بهائی در احکام ارث:
ادعای تساوی حقوق زنان و مردان گویی اصلاً حیطه اقتصادی را در بر نمی گیرد، تا آنجا كه زنان نسبت به مردان ارث کمتری می برند و حتی حق ارث در دارائی خود ندارند.
ميرزا حسينعلي نوری با پيروي از روش ميرزا علي محمد شیرازی با استفاده از حروف ابجد، با تقسيم غير عادلانه و غير متساوي ورّاث به 7 طبقه، براي هرگروه سهمي قائل شده است. بر اساس دستور بهاء...، تمام میراث فرد متوفّي باید به 2520 بخش تقسیم شود كه بنا به اين قوانین ارث، پدر بیش از مادر و برادر بیش از خواهر سهم مي برد و اگر متوفّی مسکن یا دارائی های شخصی داشته باشد، تنها به پسر بزرگ تعلق می گیرد.
تبعیض آشکاری در تقسیم ارث میان دختران و پسران بهائی دیده می شود. طبق احكام ارث در كتاب " اقدس" در صفحه 8 آمده است : " وجعلنا الدار المسكونه والالبسه المخصوصه للذريه من االذكران دون الاناث والوراث انه لهو المعطي الفياض "
بر طبق حكم فوق، خانه مسكوني كه مهمترين و با ارزشترين تركه است و لباس هاي شخصي متوفي فقط به پسر ارشد مي رسد و ديگران مخصوصاً دختران هيچ سهمي از اين ارث با ارزش و حياتي ندارند. حال اگر پسر بزرگتر تصميم بگيرد كه خانه تصاحب شده را بفروشد و يا ديگران را از خانه خودش بيرون كند، تكليف دختران و همسر بيوه شده بهائي بدون سر پناه چه خواهد شد؟
تبعیض در حقوق زنان بهائی در اجرای احکام مهریه:
میرزا حسینعلی نوری در کتاب "اقدس" می گوید:
پس از وقوع خواستگاری، زن و مرد در محلی برای اجرای عقد نکاح حاضر می شوند و مهریه را تعیین می کنند زیرا بدون آن، دامادی تحقق نمی پذیرد. مقدار آن بنابر دستور "میرزا حسینعلی نوری" چنان که در اقدس (7) تصریح کرده است: برای شهری ها 19 مثقال طلای خالص، و برای روستائیان 19 مثقال نقره می باشد و اگر بخواهند بیشتر از آن قرار دهند باید 19 تا 19 ترقی کنند تا 95 مثقال و نمی توانند تجاوز کنند اگر قیراطی از 95 بالا رود و یا از 19 مثقال کمتر شود جایز نیست.
این حکم نشان می دهد که بهائیت حتی نتوانسته تساوی را میان زنان جامعه خود برقرارکند. چرا مبنای مهریه زن روستایی نقره است و زن شهری طلا؟
آیا بجاست که زنی روستایی، تنها به این خاطر که در روستا و با مردی روستایی ازدواج می کند، بی آنکه ثروت و جایگاه او در نظر گرفته شود، مهریه ای از نقره به او داده شود ولی زنی شهری هر چند تهی دست با مردی فقیر، تنها به خاطر آن که در شهر ازدواج می کند مهریه اش از طلا باشد؟ اگر مردی از روستا نسبت به مردی شهرنشین ثروتمندتر باشد، باز باید نقره پرداخت کند و او طلا؟
همچنین ملاک تعیین مهریه، محل سکونت مرد است نه زن. ولی زنان شهر نشین تنها در صورتی که با مردی شهرنشین ازدواج کنند، می توانند تقاضای طلا کنند، وگرنه مهریه ایشان همچون زنان روستایی بر مبنای نقره است، هر چند مرد روستایی از مرد شهری غنی تر باشد. آیا تبعیض آشکار نیست؟
مسئله ازدواج در بهائیت:
از جنبه های مختلفی می توان به مسئله ازدواج در تشکیلات بهائیت نگریست. از جمله این موارد، چند همسری، ازدواج موقت، ازدواج با محارم و ... است.
حسینعلی نوری در کتاب اقدس گفته است: خداوند ازدواج موقت را حرام کرده است در این دوره پاک، مردم از هوی پرستی منع شده اند تا متلبس به لباس پرهیزگاری باشند. او ازدواج با بیش از دو زن را حرام کرده ولی خدمت گرفتن دختر باکره را حلال و بی عیب دانسته است.
به همین دلیل، بهائیان ازدواج شرعی و قانونی با بیش از دو تن از زنان را مباح نمی دانند اما ارتباط حرام را جایز می شمارند.
ازدواج با محارم:
حال كه لزوم ازدواج و كميّت آن در تشکیلات بهائيت مشخص شد، سؤالي كه مطرح می شود، این است كه اين ازدواج با چه كساني باید صورت گيرد؟
در کتاب اقدس با عبارت کوتاه "قد حرمت علیکم ازواج آبائکم " فقط ازدواج با "زن پدر" تحریم شده و از تحریم ازدواج با سایر محارم سخنی به ميان نيامده است. اين مسئله اخيراً به موضوع مهم و بزرگی مبدّل شده است چرا كه در قوانین بهائیت، تنها ازدواج با زن پدر تحریم شده و در نتيجه بهائیان ازدواج با محارم مثل خواهر و مادر و خواهر زاده و برادر زاده و خاله و عمه و ... را حرام ندانسته و اين كار براي ايشان كاملاً مجاز شمرده می شود.
گرچه بهائیان ادعا می کنند این یک اتهام بی اساس است و آنها به چنین کاری مبادرت نمی ورزند؛ اما پژوهشگران متون، نمی توانند نتیجه بگیرند که ازدواج با محارم به جز زن پدر در بهائیت مجاز نباشد زيرا جز اين در متون بهائي يافت نشده است.
حسینعلی نوری در كتب دیگرش چیزی که ناسخ یا ناقض عبارت اقدس باشد، بیان نكرده و تحریم ازدواج با محارم را صراحتاً منحصر در "زن پدر" اعلام مي كند.
چند همسری:
جالب توجه است كه بلافاصله پس از اعلام جواز دو همسری به مردان، به ايشان اجازه می دهد دوشیزگان بكر و ازدواج نكرده را در منزل به عنوان خدمتکار داشته باشند. ازدواج با بیش از دو زن حرام شده ولی خدمت گرفتن دختر باکره را حلال و بی عیب دانسته است.
در اينجا به عين عبارات در كتاب اقدس در مورد اين مسئله توجه فرمائید:" قد کتب الله علیکم النکاح ایاکم ان تجاوزوا عن الاثنین والذی اقتنع بواحده من الاماء استراحت نفسه و نفسها و من اتخذ بکرا لخدمته لا باس علیه..."
با مروری بر نکات مطرح شده ،سؤالاتی به ذهن متبادر می شود:
بهائيان كه خود مدعی تساوی حقوق زنان و مردان مي باشند، چرا به زن این اختیار را نمی دهند تا از ازدواج دوم همسر خود جلوگیری نمايد و مرد می تواند بدون اذن او همسر دوم اختیار کند؟!
اگر زن بهائی به ازدواج دوم همسرش راضی نباشد می تواند جلوي نص صریح کتاب اقدس بایستد و مانع ازدواج او شود؟
آيا اینکه هیچ شرطی(حتی عدم رضایت همسر اول) برای ازدواج مجدد مرد در آیین بهائی در نظر گرفته نشده، ناقض تساوي حقوق زن ومرد نيست؟
آیا می تواند از آوردن دوشیزه بکر توسط همسرش به خانه جلو گیری کند؟!
پس تساوي حقوق ميان بهائيان چه مي شود؟ آيا این گونه مي خواهند ميان تمامي زنان و مردان جهان تساوي برقرار كنند؟
عضویت در بیت العدل:
بیت العدل بالاترین مقام تصمیم گیری بهائیت مستقر در حیفای اسرائیل در پیام مورخ 20 جون 2008 میلادی باز هم به موضوع پیشرفت زنان پرداخته است.
بیت العدل در بخشی از این پیام عنوان می کند: «بدون شک یکی از اساسی ترین مسائلی که فکر مردم ایران را به خود مشغول کرده است نیاز مبرم به رفع موانع پیشرفت زنان در جامعه می باشد.» و خطاب به بهائیان می گوید: «شما عزیزان برای کمک به پیشرفت این اصل مهم، موقعیتی خاص و مناسب دارید!»
بیت العدل مدعی است: «زنان بهائی در نیم قرن اخیر پا به پای مردان در اداره امور جامعه بهائی در سطوح محلی، ملی و منطقه ای با موفقیت کامل شرکت کرده اند.»
به رغم این ادعاها و اعلام لزوم مشارکت زنان در جمیع شئون، شاهدیم که هیچ کدام از رهبران چهارگانه بهائیت زن نبوده اند.
این است آن تساوی حقوقی که دستاویزی برای تجاوز به حقوق زنان در بهاییت شده است ...!
با این توضیحات آیا بیان تساوی حقوق زن و مرد از سوی رهبران فرقه ضاله بهائیت بیشتر یک طنز نیست ؟
پی نوشت :
1- کنز العمال، ج 16، ص 461.
2- سوره النحل آیه97
3- مرتضی مطهری نظام حقوق زن در اسلام ج1 ص 156
4- اشراق خاوری پیام ملکوت ص 231
5- خطابات عبدالبهاء ج2 ص 6
6- بدایع الآثار ج1 ص 153
7- اقدس ص 19، سطر 2