طنزی بنام احکام بهائی ( بخش نهم )

پنج شنبه, 22 خرداد 1399 15:31 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

طهارت تمام اشیاء

بهائیت در ایران :  اسلام می گوید: خون و بول و غائط و سگ و خوک و منی و شراب و میته و کافر به خدا نجس هستند، و یکی از آنها به نحو مخصوص و با یکی از مطهرات تطهیر می شوند،این حکم اسلام در زمانی بود که مردم از میکروب و آلودگی چیز چندانی نمی دانستند، ولی میرزا بهاء می گوید: تمام اشیاء طاهر و پاک بوده و حکم نجاست را رفع کردیم. در حالی که در زمان میرزا بهاء و یا اندکی پس از میرزا بهاء آلودگی و میکروب موجود در ذات سگ و خوک و سایر نجاسات کشف شد و در اینجا باز می توان به حقیقت و پیشرفته بودن اسلام پی برد.

جناب میرزا در اینجا نیز تحت تاثیر افکار  مردم ظاهرپرست و بی خرد امروز واقع شده و برای جلب توجه افراد لجام گسیخته وبی قید و بی مبالات موضوع نجاست را از میان برداشته و تمام اشیاء را در بحر طهارت غوطه ور دیده و به جز عنوان کثافت و ناتمیزی مفهومی برای نجاست قائل نمی شود.
میرزا بهاء در اقدس می گوید: و کذلک رفع الله حکم دون الطهارة عن کل الاشیاء و عن ملل اخری موهبة من الله انه لهو الغفور الکریم قد انغمست الاشیاء فی بحر الطهارة فی اول الرضوان اذ تجلینا علی من فی الامکان باسمائنا الحسنی و صفاتنا العلیا هذا من فضلی الذی احاط العالمین- همچنین خداوند برداشته است حکمی را که به جز طهارت است از تمام اشیاء و از ملت های دیگر بخاطر موهبت و بخشش خداوند و او بخشنده و کریم است و همه ی اشیاء در دریای طهارت فرو رفته اند در اول رضوان به سبب آنچه ما تجلی کرده ایم به اسماء و صفات خودمان بر ممکنات و این فضلیست از جانب پروردگار محیط. (1)
اسلام می گوید: خون و بول و غائط و سگ و خوک و منی و شراب و میته و کافر به خدا نجس هستند، و یکی از آنها به نحو مخصوص و با یکی از مطهرات تطهیر می شوند، ولی میرزا بهاء می گوید: تمام اشیاء طاهر و پاک بوده و حکم نجاست را رفع کردیم.
تعجب در اینجا است که پس از این تجلی صفات و اسماء که (بقول جناب بهاء) همه اشیاء را تطهیر کرده و نجاستی باقی نگذاشته است، چگونه میکروب هایی که مخصوص به سگ و گوشت خوک و خون و سائر نجاسات است از بین نرفته و همین طور باقی مانده اند.
جناب بهاء از آن غفلت داشته است که امور تکوینی قابل تغییر و تبدیل نباشد، و طهارت و نجاست اشیاء از نظر فطرت و طبیعت است، سگ و خوک اگر سزاوار انس و تماس هستند، باری همیشه همینطور است و اگر کثیف و پلید و نجس باشند باز همیشگی است و تبدیل حکم در آنها مانند اینست که بگوئیم حسن اخلاق حمیده و ناپسند بودن برخی از صفات رذیله قابل تغییر و تبدیل است. عبدالبهاء نیز در مکاتیب اول گفته است: اما اس اساس آیین یزدان را تغییر و تبدیلی نبوده و نیست مثلا خصائل حمیده و فضائل پسندیده و روش پاکان و کردار بزرگواران و رفتار نیکوکاران از لوازم آیین یزدان است این ابدا تغییر ننموده و نخواهد نمود. (2)
آری شما می توانید در پاسخ ما بگوئید: جناب بهاء و دوستان ایشان که به نظر عبدالبهاء از نیکوکاران و پاکان بوده اند از بول و غائط و سائر نجاسات اجتناب نمی کردند و نجاساتی را که در میان جمیع ملل و طوائف مختلفه جهان دارای کثافت و قذارت هستند، ایشان تمیز و پاک و نظیف و پسندیده و طاهر می دانستند.
و به قول عبدالبهاء رفتار و کردار نیکوکاران ابدا تغییر نخواهد نمود.
و در این صورت قهرا لازم است بگوئیم: پیغمبر اسلام و پیشوایان مسلمین و علماء و پرهیزکاران و دانشمندان و مسلمانان که هزار و سیصد سال از سگ و خوک و خون اجتناب می کردند، از نیکوکاران و بزرگواران نبودند تا رفتار و کردار آنان تغییر نپذیرد.
میرزا بهاء مانند برخی از بی خردان
  ظاهرپرست (که از آب دماغ و دهن خود دوری کرده ولی از بول و غائط و سگ و خوک پرهیز نمی کنند دست به غذا نمی زنند ولی خون را میمکند از یک ظرف غذا نمی خورند ولی آبجو را بسر می  کشند) تمام نجاسات را در آب دریا پاک کرده و حکم طهارت را بر همه پلیدی ها جاری ساخته  است و در عین حال در همان اقدس می گوید: و الذی بری فی کسائه و سخ انه لا یصعد دعائه الی الله- کسی که در لباس او چرکی بود دعای او به سوی خدا بلند نمی شود. (3)
آری فرق دین مقدس اسلام با بهائیت اینست که: اسلام در سیزده قرن پیش و در محیط عربستان در مقام بهداشت و آداب زندگی و برای صحت و عافیت و روحانیت بشر دستورهایی داده است که تازه به برخی از اسرار و حقائق آنها پی برده اند.
در صورتی که در قاموس های آن روز اثری از میکروب هایی که علم امروز از سگ یا خوک یا بول یا خون کشف کرده است، و آن امراض و گرفتاری هائی که از همین نجاسات دامن گیر انسان می شود، نبوده است.
ولی میرزا بهاء پس از روشن شدن و حسی و ثابت و کشف شدن مضار و خسارت های وارده از همین نجاسات: می گوید همه ی اشیاء در بحر طهارت غوطه ور شده اند، زیرا آنها همه مظاهر اسماء و صفات ما هستند.

پی نوشت:

1- صفحه 22 سطر 11

2- صفحه 456

3- صفحه 22 سطر 19

 

خواندن 448 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی