ویژگی های یک فرقه

شنبه, 09 اسفند 1399 08:40 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : فرقه بهائیت همانطور  که از نامش پیداست، بعنوان یک فرقه مطرح است نه بعنوان یک دین یا مذهب. زیرا مطابق آنچه که اندیشمندان و نویسندگان مانند مارگارت تایر سینگر در تعریف از فرقه بیان داشته اند، فرقه به گروه یا سازمانی گفته می شود که أعضای آن مانند افراد هر حزبی، هدف بخصوصی را دنبال می کنند. هرچند این اهداف ممکن است در طول زمان تغییر کند. بنابراین فرقه به مجموعه انسانی گفته می شود که تحت لواء یک شخص، اندیشه یا کتاب، هدف مشترکی را دنبال می کنند.

با این بیان آشکار می شود که فرقه غیر از مذهب است. زیرا مذهب در ارتباط با اصل دین بکار می رود چرا که مفهوم کلی مذهب با مفهوم دین مترداف می باشد. هرچند مفهوم خاص مذهب را به شاخه ای از دین نیز اطلاق می شود. مانند مذهب شیعه یا اهل تسنن نسبت به دین مبین اسلام.

علاوه بر اینکه، فرقه یک مذهب نیست، دین هم نمی تواند باشد. زیرا دانشمندان در تعریف از دین نیز گفته اند که دین مجموعه ای از تعالیم و دستورالعمل هائی است که سازگار با عقل و فطرت انسانی می باشد و خداوند بوسیله وحی و با واسطه پیامبران الهی برای تأمین سعادت همه جانبه انسان ها می فرستد.

با توجه به آنچه که اندیشمندان و متفکرین در تعریف از دین، مذهب و فرقه بیان داشته اند، می توان نتیجه گرفت که بهائیت تنها یک فرقه می باشد نه مذهب و دین. زیرا ویژگی هائی که برای یک فرقه بیان کرده اند، (هر فرقه ای که باشد) آن ویژگی ها بر  این گروه مشخص نیز صادق است. بعنوان نمونه یکی از ویژگی هائی که برای فرقه بیان داشته اند، این است که فرقه در هر جامعه ای، مخالف با مذهب رسمی آن جامعه می باشد.

همچنانکه وقتی علی محمد شیرازی مدعی بابیت و مهدویت برخلاف میل مردم ایران فرقه بابیت را تأسیس نمود، مردم مسلمان، متدینین، علما، دولتمردان و حاکمان ایران با آنها به مخالفت برخاسته تا آنجا که نه تنها این فرقه را یک فرقه گمراه و انحرافی خوانده اند، بلکه خود باب و پیروان او را نیز بخاطر برپائی فتنه و آشوب و ترور ناصرالدین شاه قاجار به قتل رسانده و از بین بردند چرا که بابیان مخالف مذهب رسمی کشور بوده و آئین بابی را ترویج می دادند که در ماجرای بدشت این مطلب بخوبی روشن می شود.

بدنبال اعدام علی محمد باب و تأسیس فرقه بهائیت توسط میرزا حسینعلی نوری باز هم مردم، علما و حاکمان وقت با آنان به مخالفت برخواسته و این فرقه را نیز همچون فرقه بابی یک فرقه گمراه و منحرف معرفی نمودند و حسینعلی نوری بنیانگذار فرقه بهائیت نیز از پیروانش را از دخالت در سیاست، مخالفت با حاکمیت، شرکت در احزاب سیاسی کشور منع کرده و تأکید می کند که بهائیان حق اعتراض به حاکمیت و زمامداران خویش را ندارند. وی در کتاب أقدس صفحه 93 بند 95 می نویسد«لیس لاحد ان یعترض علی الذین یحکمون علی العباد»یعنی احدی حق ندارد نسبت به حاکمان خود اعتراض نماید.


صفحه 93 کتاب أقدس حسینعلی بهاء

میرزا حسینعلی بهاء با این حکم نشان داد که بهائیت تنها فرقه ای بیش نیست. چرا که یکی از ویژگی هائی که برای یک فرقه بیان داشتند، مخالفت با مذهب رسمی جامعه است. علی محمد شیرازی و حسینعلی نوری با تأسیس فرقه بابیه و بهائیه در ایران به مخالفت با نظام اسلامی برخاسته و هر یک فرقه جدیدی را با کمک دولت های استعماری تأسیس کردند و از پیروان خود نیز می خواهند که نسبت به حاکمیت اعتراض نکنند و به کارهای خویش بپردازند.

برخلاف دین که از طرف خدا می آید و فرستاده الهی دارد. پیامبر هر دین با ابلاغ علنی و آشکار و بدون هیچ واهمه ای اعلان می کند که من از طرف خدا برای هدایت مردم برانگیخته شدم. وی به مبارزه با طاغوت و حاکم ستمگر بر می خیزد و تا پای جان از رسالت خویش دفاع می کند. مانند پیامبر اسلام که وقتی با مخالفت کفار قریش روبر شد، دست از هدف خویش بر نداشت و فرمود«اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند، من دست از مأموریت خود برنمی دارم».

اما رهبران فرقه ها به پیروانشان تبعیت کامل از حاکمان و سلاطین کشور و اطاعت از اوامر و نواهی آنها را خواستار شده و مخالفت با آنها را جایز نمی دانند. همچنانکه اشراق خاوری در کتاب حدود و احکام صفحه 333 از قول عبدالبهاء نقل می کند که وی در این باره گفته است: «لسان قدم (میرزا حسینعلی) در سجن أعظم (عکا) می فرمايد: ای احبّای حق از مفازه (بیان خشک) ضيّقه (تنگ) نفس و هوی بفضاهای مقدّسه احديّه توجّه نمائيد و ابداً در امور دنيا و ما يتعلّق بها و رؤسای ظاهره آن تکلّم جائز نه (نیست) حق جل و عز مملکت ظاهره را بملوک عنايت فرموده بر احدی جائز نه (نیست) که ارتکاب نمايد امری را که مخالف رأی رؤسای مملکت باشد».


صفحه 333 کتاب گنجینه حدود و احکام


صفحه 334 کتاب گنجینه حدود و احکام

مؤسس فرقه بهائی در این زمینه چنان زیاده روی نموده و در کتاب های خویش پیروانش را از روبرو شدن با حاکمیت ترسانده و برحذر داشته که مبلغ بهائی اشراق خاوری در ادامه کلام خود می نویسد«بيانات مبارکه (حسینعلی بهاء) در اين خصوص بسيار است برای مزيد اطلاع به لوح نصرت، لوح خليل، لوح سلطان ايران، کتاب عهدی، کلمات مکنونه و هزاران الواح ديگر مراجعه شود».

عبدالبهاء پیشوای دوم فرقه بهائیت نیز همانند پدر در این زمینه گام برداشته و پیروان بهائی را از دخالت در سیاست و اعتراض به حاکمیت منع نموده و عاجزانه از آنان می خواهد که در مقابل هر سلطان و حاکمی خاضع و خاشع باشند. وی در کتاب الواح مبارک وصايا صفحه 17 در این زمینه می نویسد«ای احبّای الهی بايد سرير سلطنت هر تاجدار عادلی را خاضع گرديد و سده ملوکانه هر شهريار کامل را خاشع شويد. به پادشاهان در نهايت صداقت و امانت خدمت نمائيد و مطيع و خيرخواه باشيد و در امور سياسی بدون اذن و اجازه از ايشان مداخله ننمائيد زيرا خيانت با هر پادشاه عادلی خيانت با خداست».


صفحه 17 کتاب ألواح وصایا

اشراق خاوری در کتاب حدود و احکام صفحه 335 از عبدالبهاء نقل می کند که وی در لوح ابن ابهر گفته است: «احبّای الهی را کاری به اختلاف و اتفاق اوليای امور نه (نیست) ابداً چنين اذکار را حتی بر زبان نبايد برانند. تکليف احبّای الهی اطاعت اوامر و احکام اعلیحضرت پادشاهی است آنچه امر فرمايد اطاعت کنند و همچنين کمال تمکين و انقياد به جميع اوليای امور داشته باشند. ولی در بين آنان اگر برودتی حاصل چه تعلّق به احبای الهی دارد، حافظ وظيفه تو دعا گفتن است و بس».


صفحه 335 گنجینه حدود و أحکام

اشراق خاوری همچنین در صفحه 336 کتاب خود از قول عبدالبهاء می نویسد که وی گفته است«نفسی از احبّاء اگر بخواهد در امور سياسيّه در منزل خويش يا محفل ديگران مذاکره بکند، اوّل بهتر است که نسبت خود را از اين امر (بهائیت) قطع نمايد و جميع بدانند که تعلّق به اين امر ندارد خود می داند». عبدالبهاء معیار بهائی بودن یک فرد را عدم دخالت در سیاست دانسته و می نویسد«ميزان بهائی بودن و نبودن اين است که هر کسی در امور سياسيّه مداخله کند و خارج از وظيفه خويش حرفی زند يا حرکتی نمايد همين برهان کافيست که بهائی نيست دليل ديگر نمی خواهد».


عبدالحمید إشراق خاوری مؤلف کتاب


صفحه 336 گنجینه حدود و احکام

اشراق همچنین در کتاب خویش صفحه 463 از قول عبدالبهاء در لوح عزيزالله ورقا نقل می کند که گفته است«باری بنص قاطع جمال مبارک (حسینعلی بهاء) روحی لاحبائه الفدا ابداً بدون اذن و اجازه حکومت جزئی و کلّی نبايد حرکتی کرد. و هر کس بدون اذن حکومت ادنی حرکتی نمايد مخالفت به امر مبارک کرده است و هيچ عذری از او مقبول نيست».


صفحه 463 گنجینه حدود و احکام

عبدالبهاء همچنین در لوح ابن ابهر می گوید«بعضی نفوس اوامر قطعيّه الهيه را بهوای نفسانی اهمیت ندهند و مخالفت را در بعضی موارد نظر به مصلحت و حکمت جايز دانند و اين از ضعف ايمان و عدم اعتقاد و قلت ثبات و تذبذب حاصل گردد. امر قطعی الهی اين است که بايد اطاعت حکومت نمود اين هيچ تأويل برنمی دارد و تفسير نمی خواهد. از جمله اطاعت اين است: کلمه‌ای بدون اذن و اجازه حکومت نبايد طبع گردد»عبدالبهاء در لوح سيف ‌الله ابن شهيد تربتی نیز می گوید«تکليف احبای الهی اطاعت و انقياد حکومت است خواه استقلال و خواه مشروطه».

بنابراین، آنچه که دانشمندان در مورد یک فرقه و ویژگی هائی که برای یک فرقه برشمرده اند، کاملاً بر فرقه بهائیت صادق است و نشان می دهد که این فرقه برخلاف آنچه که پیروانش از آن بعنوان دیانت بهائی یاد می کنند دین نبوده و مذهب هم نیست چرا که دین اگر الهی باشد، پیامبر آن موظف به ابلاغ و تبلیغ از آن به هر فرد در هر زمان و در هر شرائطی است هرچند بخاطر مصلحتی چند سال اول علنی انجام نگردد. اما بعد از گذشت 170 سال از تأسیس این فرقه، هنوز هم تبلیغ بهائیت در فلسطین اشغالی و اسرائیل ممنوع است چرا که موسس فرقه چنین خواسته است!

 

 

خواندن 390 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی