اما لازم است بدانیم که بر خلاف ادعای این پیشوای بهائی، رهبران مسلک بهائی تا حد ممکن، بر نفرتپراکنی و ایجاد چنددستگی میان انسانها افزودهاند؛ همچنان که پیامبرخواندهی این فرقه به پیروانش فرمان داده است: «کُن کَشُعلَةِ النَّار لِأعدائِی و کُوثَرِ البَقاء لِأحِبائی (2)؛ بر دشمنانم شعلهی آتش باش و برای دوستانم، کوثر بقاء». و یا آنجا که ضمن ممنوعیت معاشرت با غیربهائیان(3)، حکم به خشونت در برخورد با آنان داده است: «أنتُم یا أحِباءالله کُونُوا سحاب الفَضل لِمَن آمَنَ بِاللهِ و آیاتِه و عَذابُ المَحتُوم لِمَن کَفَرَ بِالله و أمرِه (4)؛ ای بهائیان! بر مؤمنین به خدا (بهاءالله) و آیاتش (کلام او)، اَبر رحمت و بر منکرین و مخالفین، عذاب حتمی باشید»
اما به راستی اگر به ادعای شوقی افندی، مسلک بهائیت برای گسترش اختلاف بشر نیامده، پس این میزان از نفرت پراکنی توسط پیشوایان بهائی چه معنایی دارد؟!
پینوشت:
1- شوقی افندی، توقیع مورخ: 11 مارس 1936 م (تولّد مدنیت جهانی)، نسخهی الکترونیکی، ص 71.
2- افنان مهری، نفحات فضل، کانادا: مؤسسه معارف بهائی، 144 بدیع، ص 16.
3- اشراق خاوری، مائده آسمانی، بیجا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، مطلب 53، ص 38.
4- حسینعلی نوری، مجموعه الواح مبارکه، لانگنهاین آلمان: لجنه نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، چ 1، 137 بدیع، ص 216.