گروهی از بابیها بر آن شدند تا ناصرالدین شاه، امیرکبیر و امام جمعهی تهران را ترور کنند؛ اما ناکارآمدی نقشهی آنان، موجب دستگیری 38 نفر از عناصر رهبری بابیت و انتقام از بابیان شورشی شد.
پیامبرخواندهی بهائیت، پس از اطلاع از ناکامی ترور شاه، به سفارت روس پناهنده شد.(1) از اینرو در کنار اعتراف منابع بابی، بر دست داشتن حسینعلی نوری در جریان ترورها(2)، امانالله شفا (مبلّغ پیشین بهائیت) با ذکر شواهدی، از نقش محوری پیامبرخواندهی بهائی در این ترور، پرده برداشته است. چرا که به عقیدهی وی، اگر حسینعلی نوری در ترور ناصرالدین شاه دست نداشت، پس چرا مضطرب شده و به محض اطلاع از ناکامی ترور، به سفارت روس پناهنده و دست آخر با حمایت روسها از زندان آزاد شد؟!(3)
در این صورت، چگونه میتوان ادعای صلحدوستی بهائیت را پذیرفت، در حالی که پیامبرخواندهی این فرقه، یکی از طراحان اصلی ترورها و شورشهای جریان بابیت در سراسر کشور بود و بابیهای بسیاری در نتیجهی خودخواهی و جاهطلبی او، به کام مرگ فرستاده شدند؟!
پینوشت:
1- ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، مؤسسهی چاپ و انتشارات مرآت، نسخهی الکترونیکی، ص 562.
2- عزّیه نوری، تنبیه النائمین، بیجا: بیتا، بینا، ص 6-5.
3- ر.ک: امان الله شفا، نامهای از سن پالو، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1349 ش، ص 316؛ شوقی افندی، قرن بدیع، ترجمه: نصرالله مودت، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ج 2، ص 49.