روند اشغال سرزمین فلسطین در 62 سال در نقشه فوق کاملا مشخص شده است . اما این سوال همیشه در ذهن خصوصا پژوهشگران وجود داشته که " چرا می گوئیم اسرائیل و بهائیت؛ حلقههای به هم پیوسته " برای پاسخ به سه موضوع اشاره میکنیم
اول : اعتماد اسرائیل به بهائیان!
از جمله نشانههای همکاری بهائیت با رژیم کودککش صهیونیستی، اعتماد همهجانبهی سران این رژیم به جاسوسان بهائی خود میباشد. همچنان که بهائیان در گزارش سفر خود به اسرائیل، از اعتماد کامل این رژیم به بهائیان، در مقایسه با سایر شهروندان اشاره نمودهاند. اما به راستی اعتماد رژیم کودککش صهیونسیتی به تشکیلات بهائیت از کجا نشأت میگیرد؟!
عبدالله رفیعی (از بهائیان ایران) که به همراه جمعی از هممسلکان خود در اسفند 1339 ش، برای دیدار از مرکز بهائیت به اسرائیل رفت، در بخشی از گزارش سفر خود آورده است: «در گمرک تل آویو، همین که خود را بهائی معرفی نمودیم، با کمال احترام بدون تفتیش ما را مرخص نمودند؛ در صورتی که سایرین را به دقت رسیدگی و تفتیش میکردند».(1)
همچنین به گزارش ساواک، فریدون رامشفر (از بهائیان ایران)، پس از دیدار از اسرائیل، در جلسهی هفتگی بهائیان مورخ 4 بهمن 1349 ش، اظهار داشت: «در فرودگاه، احباء (: بهائیان) را بازرسی نمیکنند و وقتی رئیس کاروان به پلیس اظهار میدارد: اینها بهائی هستند، حتی یک چمدان را بازرسی نمیکنند؛ ولی بقیه مسافرین را حتی کلیمیها را بازرسی میکنند» . (2)
اما به راستی اعتماد رژیم غاصب و کودککش صهیونسیتی به تشکیلات بهائیت از کجا نشأت میگیرد؟!
برای رسیدن به این پاسخ باید دلیل اعطای نشان سر به جناب عبدالبها را مورد واکاوی قرار دهیم . نمیخواهیم مطالب قبل را تکرار کنیم ولی همین بحث که بنوعی اسرائیل و دولتمردان رژیم صهیونیستی موجودیت خود را مدیون بهائیت میدانند . و شاید اگر نبود تدارکات و پشتیبانی بهائیت از ارتش انگلیس هیچگاه سرزمینی اشغال نمیشد که به صهیونیستهای متوهم تقدیم شود و بیش از 70 سال درد و رنج بر مردم مسلمان فلسطین تحمیل شود .
دوم : الهی دانستن رژیم صهیونیستی توسط شوقی افندی!
شوقی افندی در پیام نوروزی خود در سال 1330 شمسی، با ابراز خرسندی از تأسیس اسرائیل، تشکیل رژیم غاصب و جنایتکار اسرائیل را مطابق با وعدهی الهی معرفی نموده است: «مصداق وعدهی الهی به ابنای خلیل و وارث کلیم، ظاهر و باهر و دولت اسرائیل در أرض اقدس، مستقر، و به استقلال و اصالت آیین بهائی مُقر (: معترفند) و به ثبت عقدنامهی بهائی و معافیت کافهی (: تمام) موقوفات بهائی در عکا و جبل (: کوه) کرمل و لوازم ضروریهی بنای مرقد باب از رسوم، یعنی عوارض و مالیات دولت و اقرار به رسمیت ایام تعطیلی بهائیان موفق و مؤید شده است».(3)
اما جالب است بدانیم در حالی این پیشوای ظاهراً الهی بهائیت، با شوقی فراوان از تشکیل رژیم صهیونیستی سخن رانده و آن را مصداق وعدهی الهی خوانده است که اندکی پیش از آن، نسلکشیهای کم سابقهای در «دیر یاسین»، «اللُد»، «الرمله»، «دوامیه» و... را به اسم خود ثبت کرده بود.(4) به عبارتی شوقی افندی، با نادیده گرفتن اشغالگری و جنایتهای صهیونیستها، رژیم اسرائیل را الهی معرفی مینماید! از طرفی باید پرسید که چه عاملی موجب آزادی، رسمیت یافتن و معافیتهای مالیاتی بهائیت در اسرائیل شد، در حالی که فلسطینیان، به بدترین شکل ممکن به قتل رسیده و از زادگاه خود آواره میشدند؟!
و سوم : حیاط بهائیت به حیاط اسرائیل وابسته است
رهبران فرقهی بهائیت بر خلاف سیرهی ادیان الهی از وابستگی به قدرتهای ظالم و ستمگر، صراحتاً بقای حیات خود را وابسته به اسرائیل دانستهاند؛ همچنان که روحیه ماکسول (همسر شوقی افندی)، با تشبیه بهائیت و اسرائیل به حلقههای زنجیر گفته است: «ما به اینجا (: اسرائیل) تعلّق داریم. اگر قرار باشد قائل به تمییز و امتیاز شویم، من ترجیح میدهم که جوانترین ادیان (: بخوانید بهائیت) در تازهترین کشورهای جهان (اسرائیل) نشو و نما نماید و در حقیقت باید گفت: آینده ما و اسرائیل چون حلقههای زنجیر به هم پیوسته است».(5)
اما به راستی چگونه میتوان بهائیت را دینی الهی برشمرد و در عین حال، بقای آن را به پیوند با رژیم غاصب و کودککش اسرائیل مشروط کرد؟! عجیبتر آنکه بهائیت، حتی از حق تبلیغ و تردد آزادانه در اسرائیل برخوردار نیست(6)و صرفاً، مسلک صادراتی و ابزار فکری جاسوسی صهیونیستها به شمار میآید!
وتراژدی 70 ساله که هر روز رژیم اشغالگر فلسطین با افتخار به آن مبادرت میورزد
پینوشت:
1- مجلهی آهنگ بدیع، ارگان رسمی بهائیان، شماره: 10، ص 252.
2- ماهنامه زمانه، شماره: 61، ص 32.
3- شوقی افندی، توقیعات مبارکه، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ج 4، صص 291-290.
4- جهت آشنایی بیشتر، مراجعه کنید به سایت خبری مشرق، مقالهی: بررسی جنایات 70 ساله سران صهیونیست(link is external)
5-مجلهی اخبار امری، دیماه 1340، شمارهی 10، شمارهی صفحات مسلسل 601، ژانویه 1962.
6- نهاد رهبری بهائیت، بیت العدل، بیت العدل پاسخ به نامهی مورخ: 25 ژوئن 1995.