کانالهای تبلیغی بهائی، به مناسبت صدمین سالگرد سفر عبدالبهاء به آمریکا، با انتشار پیامهایی او را نخستین ایرانی حامی آزادیخواهی و مشروطیتطلبی و مدافع حقوق زنان و سیاهان در آمریکا معرفی نمودند.
از اینرو یکی از نویسندگان بهائی، شناخت بهتر تاریخ کشورمان را در گِرو بررسی تاریخی زندگی و شخصیت افراد برجستهی بابی و بهائی دانست. وی در ادامه مدعی شد، شخصیتهای بابی_ بهائی بخشی از تاریخ ما را در دورانی میسازند که پیشدرآمد بزرگترین تحول سیاسی-اجتماعی سدهی پیشین، یعنی انقلاب مشروطه بود ...». نویسندهی بهائی در ادامه، پیشوای بهائیت را مدافع برابری و حامی دفاع از حقوق زنان و سیاهپوستان برشمرد و ادعای نقشآفرینی عبدالبهاء در احقاق حقوق سیاهپوستان را داشت».(1)
اما تشکیلات بهائی که تا کنون چند بار به بهانهی تاریخهای رُند مناسبتی (مثل دویستمین سالگرد تولد باب و بهاء)، دست به تبلیغاتی وسیع زده، اینک نیز سفر حدود 110 سال پیش عبدالبهاء به آمریکا را 100 سال پیش خوانده و مدعی سه دستاورد آزادیخواهانهی دومین پیشوای بهائی در این سفر میشود؛ که در ادامه، به نقد و بررسی آنها میپردازیم:
اول: بر خلاف القای تشکیلات بهائیت در خصوص پیشدرآمدسازی حمایت عبدالبهاء از آزادی و مشروطهخواهی که در این سفر دنبال شد، اعضای این فرقه با دستور مؤکد شخص عبدالبهاء، به منظور نفوذ در دربار قاجار، به مقابله با جریان مشروطیت در ایران پرداختند. تا جایی که به تعبیر عبدالحسین آیتی (مبلّغ و کاتب توّاب عبدالبهاء)، این پیشوای بهائی پس از کارشکنی در جریان مشروطه: «برای "باقر اُف" دستور میدهد که کتاب سیاسیه مرا برای احمدشاه بفرستید یا بعض کتب دیگر و به او تفهیم نمایید که ما (بهائیان) استبداد طبیبم... و به هزار دسیسه، بهائیان خود را در آغوش درباریان جای میدهند».(2)
دوم: یکی دیگر از دستاوردهای عبدالبهاء در این سفر، دفاع پیشوای بهائی از حقوق زنان و تأکید بر برابری زنها با مردها برشمرده شد. اما آیا فرقهای که احکامی نابرابر در ارث بردن زن و مرد وضع کرده(3) و یا حضور در بالاترین نهاد تصمیمگیری خود (بیت العدل) را مختص مردان دانسته (4) و اساساً جنس زن را پستتر از مرد برشمرده (5) میتواند منادی و مدافع شعار تساوی زن و مرد باشد؟!
سوم: در حالی یکی دیگر از تلاشها و دستاوردهای عبدالبهاء در سفر آمریکا، دفاع از حقوق سیاهپوستان و برابری نژادی معرفی میشود که در افکار و گفتار عبدالبهاء، سیاهپوستان دارای خلقت حیوانی، وحشی، نادان و بیتمدن هستند؛ همچنان که این پیشوای بهائی گفته است: «اهالی مملکتی نظیر آفریقا جمیع مانند وحوش ضاریه (: حیوانات وحشی و درنده) و حیوانات بریه (: خشکی) بیعقل و دانشند و کلّ متوحش (: همگی وحشی هستند). یک نفس دانا و متمدّن در ما بین آنان موجود نه (: نیست)».(6)
و یا آنجا که عبدالبهاء، با طرح مسئلهی "خلقت" آفریقاییها به صورت گاوهایی شبیه انسان، میگوید: «مثلاً چه فرق است میان سیاهان افریک (: آفریقا) با سیاهان امریک (: آمریکا). اینها (: سیاهان آفریقا) "خلق الله" البقر علی صورة البشرند (: گاوهایی هستند که خدا با صورت انسانی خلق نمود)».(7)
پینوشت:
1- به نقل از سایتهای تشکیلات بهائی.
2- عبدالحسین آیتی، کشف الحیل (3 جلدی)، تهران: بینا، 1340 ش، ج 2، ص 123.
3- ر.ک: حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص 23، بند 25.
4- ر.ک: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ص 219.
5- ر.ک: احمد زرقانی، بدائع الآثار، نسخهی الکترونیکی، ج 1، ص 153.
6- عباس افندی، مکاتیب، مصر: کردستان العلمیه، 1910 م، ج 1، ص 331.
7- عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنهی ملّی نشر آثار امری، بیتا، ج 3، ص 48.