×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

رفتار حرامی که عبدالبهاء برای خود حلال میدانست !

دوشنبه, 10 آبان 1395 18:20 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

کوتاه و خواندنی

بهائیت در ایران پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله احکام عملی فرقه‌ی بهائی، ممنوعیت بوسیدن دست دیگران است. حسینعلی نوری در این خصوص در کتاب اقدس می‌گوید: «قَد حَرَّمَ عَلَیکُم تَقبِیلَ الأیادی فِی الکِتاب هذا ما نَهَیتُم عَنه مِن لَدُن ربّکُم العَزیز الحکام [1]؛ همانا بوسیدن دست‌ها در کتاب بر شما حرام شده است. این چیزی است که خداوند عزیز حاکم بر شما حرام کرده است».

مبلّغان فرقه‌ی بهائی در بیان علّت حرمت آن، بوسیدن دست را عادت علمای اسلام معرفی و آن را نشانه‌ی غرور و خودپسندی می‌دانند، [2] لذا مبلّغان فرقه‌ی بهائی در آثارشان بر حرمت آن پافشاری دارند.[3]
اینک که حرمت بوسیدن دست در فرقه‌ی بهائی آشکار گشت، جای این پرسش باقی می‌ماند که چطور عبدالبهاء، جانشین رهبر فرقه‌ی بهائی که مدعی مقام عصمت نیز برای خود بوده است [4] به این دستور صریح پدر عمل نمی‌کرده و اجازه می‌داده تا دست او را ببوسند! برای پاسخ این پرسش، شاید بتوان سه جواب مطرح کرد:
اول: آن‌که عبدالبهاء، خود را ملزم به رعایت احکام فرقه‌ی بهائیت نمی‌دانسته، که در این صورت بر اساس تعالیم فرقه‌ی بهائی، مقام عصمتی که برای خود ادعا کرده، بی‌پایه و اساس است.
دوم: آن‌که عبدالبهاء، با عمل نکردن به احکام کسی که خود را جانشین وی معرفی می‌کند، به صورت عملی به پوچی احکام فرقه‌ی بهائیت اعتراف می‌کند.
سوم: آن‌که عبدالبهاء احکام فرقه‌ی بهائی را حق و الهی دانسته که پیروان، ملزم به رعایت آن هستند، اما شخص خود را استثنا و تافته‌ی جدا بافته‌ای می‌پندارد که رعایت احکام پدر، بر او واجب نمی‌باشد.

پی‌نوشت:

[1]. حسینعلی نوری، اقدس، حیفا، فلسطین اشغالی: مرکز جهانی بهائی، 1995 م، ص 29.
[2]. علی‌اکبر فروتن، آثارگهربار حاوی احکام الهی و بیانات مبارکه و تاریخ امر، لانگهاین، آلمان غربی: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، 1986 م، صص 84-83.
[3]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه‌ی حدود و احکام، بی‌جا: بی‌نا، 128 بدیع، ص 309.
[4]. عباس افندی، مفاوضات، به نقل از کتاب: مسأله مشروعیت (پژوهشی درباره‌ی ساختار رهبری و نظام مشروعیت در آئین بهائی)، تألیف: مهدی هادیان، تهران: انتشارات گوی، 1392 ش، ص 130-129.

 

 

خواندن 1474 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی