مبلغان بهائی از دیر باز این بیان جناب بها را بعنوان رکنی اساسی در تبلیغ بهائیت مورد استفاده قرار داد و هر از چند گاهی به مناسبتی این موضوع به فضای مجازی و رسانه های بهائی نیز کشیده میشود . برای روشن شدن نحوه تولد جناب بها بر آن شدیم که مطلبی مختصر را بمنظور اگاهی مخاطبین عزیز ارائه نمائیم

جناب حسینعلی نوری در لوحی که به مناسبت تولد خویش صادر کرده (و متن آن نیز در کانال‌های بهائی به انتشار درآمده)، می‌گوید: «فَیا حَبَّذا مِن فَجرِ الَّذی فِیه استوی القدم علی عَرش اسمه الأعظَم العَظیم و فِیه وُلِدَ مَن لَم یَلِد و لَم یُولَد [رساله ایام تسعه، ص 50]؛ (ترجمه:) آفرین بر سپیده دمی که جمال قدیم که نام او أعظم عظیم است، بر عرش مستقر شد و در آن سپیده دم، کسی زاده شد که نمی‌زاید و زاییده نمی‌شود».
اما در بررسی حکایت تولد پیامبرخوانده‌ی بهائیان، به دو اشکال اساسی برمی‌خوریم:
اولاً: خداوند متعال در قرآن کریم، صفت زاییده نشدن و نزاییدن را تنها به خود انتساب می‌دهد. همچنان که در سوره‌ی اخلاص می‌خوانیم: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) اللَّهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (3) [اخلاص/3-1]؛ بگو: خداوند، یکتا و یگانه است؛ خداوندی است که همه‌ی نیازمندان، قصد او می‌کنند؛ نه کسی را زاده و نه از کسی زاده شده است». این در حالیست که پیامبرخوانده‌ی بهائیان، این صفتِ مختص ذات خدای تعالی را به خود نسبت می‌دهد! با این حال دیگر چه جای توجیه یکتاپرستی بهائیان باقی می‌ماند، حال آن‌که پیشوایشان زبان به کُفر می‌گشاید! پس این صفت فقط از آن خداوند عز و جل است و لا غیر .
ثانیاً: حتی اگر کُفرآمیز بودن این گفته‌ی پیامبرخوانده‌ی بهائیان را نادیده بگیریم، چنین ادعایی با عقل نیز سازگاری ندارد. دقت کنید : جناب حسینعلی نوری در شرح تولد خود مدعی می‌شود در آن سپیده‌دم، کسی «زاییده شده» که «نه زاییده می‌شود» و «نه می‌زاید». حال آن‌که اگر زاییده شده پس چگونه زاده نمی‌شود؟! و اگر زاده نشده پس چگونه زاییده شده؟! و اگر زاده نشده پس پدر و مادر او (میرزاعباس و خدیجه) چه نقشی در تولدش داشته‌اند؟! و اگر نمی‌زاید، پس فرزندانش چگونه به وجود آمده‌اند؟!

مبلغان بهائی فقط به یک سوال پاسخ دهند آیا جناب بها ثمره ازدواج میرزا عباس نوری و خدیجه خانم بوده است یا خیر ؟ اساسا مبلغان نمیتوانند این نسبت را انکار نمایند . پس ادعای اینکه زائیده نشد و نمیزاید از کجا در ذهن جناب بها ایجاد شده الا اینکه او در مقابلش فقط اغنام الله را ببیند . و نکته دیگر اینکه آیا جناب عباس افندی فرزند جناب بها و آسیه خانم بوده است یا خیر اگر او نمیزاید پس جناب عباس چگونه و از کجا و در نتیجه کدام ازدواج متولد شده اند .

توضیح : ( اغنام )گوسفندان را ببینید با چند بوته علف میشود آنانرا تا ذبح گاه  هدایت کرد بدون اینکه بداند در چند لحظه دیگر چه عاقبتی خواهد یافت . به نظر میرسد جناب بها همانطور که بارها تاکید داشت پیروان خود را اغنام میداند و با این حساب قبول افاضات یک دیوانه برای پیروان او چندان هم تعجب برانگیز نیست .

پی‌نوشت:
عبدالحمید اشراق خاوری، رساله ایام تسعه، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 50.

حامد محمودی آذر 96