ایران در میان کشورهای آسیایی و آفریقایی از معدود کشورهایی است که تحت سلطه مستقیم استعمار درنیامد اما نفوذ آنان در این کشور برای سالیان طولانی بسیار تعیینکننده بود.
پیش از پرداختن به نقش قدرتهای خارجی در رشد و توسعه بهاییگری در ایران باید یادآوری کنیم که ظهور سرمایهداری در غرب با الگوی افزایش ثروت به هر شیوه ممکن، موجب شد کشورهای صنعتی در مناطق مختلف جهان برای تثبیت موقعیت خویش و کسب مواد اولیه و بازار مصرف، جای پایی پیدا کنند. پیمانهای استعماری از این زمان بر ایران تحمیل و امتیازهای بسیاری از این کشور گرفته شد. عملکرد دولت نیز نشان میداد که دولتهای خارجی در کسب منافع نامشروع خویش از ایران با دولتهای حاکم مشکلی ندارند و مهمترین مشکل آنها سدّ ملّت به رهبری روحانیت بود که در برابر نفوذ استعمار و چه بسا در مقابل دولت خویش نیز میایستاد. از نظر استعمارگران این سد بایست به گونهای شکسته میشد و بهترین راه برای ایم مهم گسترش فرقهگرایی برای شکستن پیوند مستحکم مذهب شیعه و اقتدار روحانیت بود. مناسبترین گزینه در آن زمان از نظر استعمار ایدئولوژی بهائیت بود که ریشههای آن را در مکتب شیخیه یافتند و با پرورش آن از طریق باب، زمینه تفرقه دینی را فراهم ساختند.
ایدئولوژی بهائیت
ایدئولوژی بهائیت با ریشهگیری از مکتب شیخیه طی چند دهه تغییرات و تحولاتی را پشت سر گذاشت و سرانجام در قالب بهاییگری تثبیت شد. این ایدئولوژی با ارایه تعریفی خاص از مفهوم «نایب امام زمان (عج)» نخستین انحراف را در مذهب شیعه پدید آورد و سپس با تدوین اصول و برنامههای خویش، به طور کامل از مکتب اسلام فاصله گرفت. شیخیه با ابداع «رکن رابع» ادعای ارتباط مستقیم با معصوم را پیش کشید تا با کسب فرامین دینی از راه مکاشفه، رؤیا و یا هرگونه ارتباط با امام زمان (عج) ابزار عقل را در تفسیر دین بیاثر سازد و ملیت ایرانی را که به گفته حامد الگار با تشیع پیوند و پیوستگی داشت، متزلزل کند.
این رویکرد که از رویکرد اخباریگری در ایران بیتأثیر نبود، درست هنگامی اتفاق افتاد که نگرش اصولی به عنوان نگرش غالب در میان عالمان دینی ایران تثبیت شده بود. شیخیه با انکار ادعای مجتهدان اصولی مبنی بر اینکه آنان نایب عام امام غایب (عج) هستند و جایگزین کردن آن به یک شیعه کامل در هر عصر، خواسته یا ناخواسته به تضعیف جنبش مردمی به رهبری روحانیت شیعه اقدام نمود.
ایدئولوژی بابیت نیز در ادامه اندیشههای شیخیگری در ایران شکل گرفت. علی محمد باب ابتدا به پیروی از مرام شیخیه خود را رکن رابع و سپس باب امام زمان (عج) معرفی کرد، اما کمکم ادعای مهدویت کرد و تا آنجا پیش رفت که در آخرین نوشتههایش با نام «لوح هیکل الدین» مقام الوهیت را عبدالبهاء به همراه چند تن از سران بهائیت نیز برای خود مدعی شد! پس از«باب»، ایدئولوژی ازلیه و بهاییه جای آن را گرفت و همچون«باب»به پیریزی دینی جدید به جای اسلام پرداخت. در این آیین معاملات ربوی آزاد گردید،حجاب از سر زنان کنار رفت، ارتباط های غیراخلاقی در جامعه رواج یافت، نهاد روحانیت ملغی و سیاست از دیانت جدا شد...
تلاش برای جدایی ملت از روحانیت
بنابراین، جهتگیری کلی ایدئولوژی این فرقه جدا ساختن ملت ایران از نهاد روحانیت و مرجعیت و مشغول ساختن آنان به اصولی بدعتگونه در مذهب تشیع است. جداسازی ولایت از مرجعیت و دین از سیاست؛ آزادی فحشا و بیبند و باری و... پیوستن به مکاتب غیردینی و سکولار و در نتیجه نفوذ بیشتر استعمار در ایران را ممکن میسازد.
لذا امام خمینی(ره) در خصوص بهائیت و ماهیت پلید این فرقه ضاله آورده اند :«اسلام و مذهب مقدس جعفری سدی است در مقابل اجانب و عمال دستنشانده آنها... قرنهاست که با نیرنگهای مختلف برای شکستن این سد نقشه میکشند. گاهی از راه مسلط کردن عمال خبیث خود بر کشورهای اسلامی و گاهی از راه ایجاد مذاهب باطله و ترویج بابیت و بهائیت و وهابیت... با زنده بودن این مکتب بزرگ هرگز اجانب غارتگر به آرزوی غیرانسانی خود نمیرسند، ناگزیر هستند مذهب مقدس تشیع و روحانیت را که پاسداران آن هستند، به هر وسیله تضعیف کنند و بکوبند.»(1)
ازدواج با محارم برای ازدیاد نسل
آزادی فحشا و بیبند و باری در بهائیت چنان است که با بدعت در دین و تلاش برای ازدیاد نسل گمراه خود ازدواج با محارم را جایز دانستند. بهائیان ازدواج با همه محارم را جز با زن پدر جایز میشمرند (ازدواج با خواهر، خاله، عمه، خواهرزاده، برادرزاده و... همگی جایز است!) و این از کثیفترین دستور العملهایی است که برای حفظ و ازدیاد نسل خود به آن تن دادهاند. آنها بر این باور بودند که:«...ایام فترت است و هیچ تکلیفی بر مردم واجب نیفتاده. اگرچه در شریعت باب یک زن را 9 شوهر جایز است، لکن اکنون اگر افزون بخواهد منعی نباشد و هریک از آن جماعت نامی از انبیاء کبار و ائمه اطهار (ع) را بر خویش مینهادند و زنان و دختران خویش را به نام و نشان زنان خانواده طهارت میخواندند و هرجا که جمع میشدند به شرب خمر و منهیات شرعیه ارتکاب مینمودند و زنان خویش را اجازه میدادند تا بیپرده به مجلس نامحرمان درآمده و به خوردن شراب مشغول شوند و سقایت نمایند».
قرة العین، زن بیعفتی که با گفتار و رفتار فاسدش نقش مؤثری در معرفی عبدالبهاء و جذب افراد منحرف به این فرقه داشت، خطاب به پیروان بابیگیری میگوید:
«ای اصحاب!این روزگار از ایام فترت شمرده میشود، امروز تکالیف شرعیه به یکباره ساقط است و این صوم(روزه) و صلوه (نماز) و ثنا و صلوات کاری بیهوده است...پس زحمت بیهوده بر خویش روا ندارید و زنان خود را در مضاجعت (همخوابگی و همبستری)طریق مشارکت! بسپارید.»
منبع : شبستان
پی نوشت:
1- فعال شدن دوباره بهائیت در ایران: آخرین تیر ترکش استعمار در ایران؛ ملک زاده،محمد؛ مجله پویا، اسفند 1386 - شماره 7.