نویسنده به نظر میرسد حضور پر رنگ بهائیان در هدایت پهلویها خصوصا محمد رضا را فراموش کرده اند . این نویسنده باید تاریخ بخواند . این دکتر ایادیها بودند که خطوط اصلی مقابله با انقلابیون را به شاه این مملکت دیکته میکردند . این پرویز ثابتی بهائی بود که به مهمترین مهره ساواک در امنیت داخلی رسیده بود و دستور شکنجه و آزار انقلابیون را صادر میکرد . بهائیان نباید فراموش کنند که تعدادی از شکنجه گران همین ساواک بهائی بودند انقلابیون نام آرش را هیچگاه از یاد نخواهند برد .
جناب صنیعی بهائی بعنوان آجودان در دفتر محمد رضا چه وظیفه ای بر عهده داشت . اموال این مردم توسط ثابت پاسالهای و هژبر یزدانیها به غارت برده شد این افراد که نبض اقتصاد و فرهنگ جامعه مسلمان ایران را بدست داشتنند مگر نه این است که از بهائیان متعصب بوده و هیچ عقل سلیمی به این نتیجه نخواهد رسید که اینان برای منافع مسلمانان قدم بر میداشتنند . مگر بهائیان در طول 40 سال پیروزی انقلاب جز دشمنی با مردم ایران فرصت کار دیگری هم داشته اند ؟
حالا چگونه است بعد از گذشت 35 سال نویسنده برای اعدام شش عضو بهائیت شیراز پیراهن پاره میکند پدران و مادرانی که توسط جنایتکاران بهائی به خاک و خون غلطیدن انسان نبودند ؟ چگونه ممکن است یک اقدام برای یکی بسیار خوب و برای دیگری امری جنایتکارانه معرفی شود .
نکته دیگر در این مطلب ترسیم غیر واقعی از وضعیت زندانها میباشد از بهائیان باید پرسید آیا وضعیت زندانهای ساواک در زمان مدیریت پرویز ثابتی و یا سیهبد نصیری با شرایط زندان حال حاضر قابل مقایسه است حداقل انصاف داشته باشید و بقول معرف حداقل یک سوزن به خودتان بزنید بعد یک جوالدوز به دیگران .
به نظر میرسد هدف نویسنده از نگارش این مطلب پیگیری سناریوی مظلوم نمائی بوده است که این سیاست هم نخ نما شده و مصرفی برای جامعه آگاه و بیدا ر ندارد .
اگر هم هدف دوشیدن ارباب است که ما کاری نداریم تا دلتان می خواهد ارباب را بدوشید . !!!
محمودی خرداد 97