روایت رئیس انجمن کلیمیان ایران " هیچ محدودیتی در انجام فرائضمان نداریم/ اسرائیل از دین یهود سوء استفاده می کند "

چهارشنبه, 30 خرداد 1397 09:23 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران :دکتر همایون سامه یح رئیس انجمن کلیمیان در گفتگو با شفقنا مطالب را بیان کرده اند که حائز اهمیت است . گزیده ای از این گفتگو تقدیم کاربران گرامی میگردد .

به عنوان مقدمه،لطفاتوضیحاتی درموردخودتان وانجمن برایمان داشته باشید.

من سامه یح هستم؛ رئیس انجمن کلیمیان تهران. شغل اصلی‌ام داروسازی است. بنده و یازده نفر دیگر به عنوان هیئت مدیره در اینجا مشغول هستیم. سه بازرس داریم و حقوقی هم دریافت نمی‌کنیم. وظیفه اصلی ما در اینجا مسائل مذهبی و خیریه جامعه خودمان است. کار عمده مان فرهنگی، خیریه و مذهبی است. وظیفه انجمن ما دخالت در امور سیاسی نیست. وظیفه سیاسی به عهده نماینده مجلس ماست؛ ولی در امور اجتماعی انجمن مختار است که هرکاری انجام دهد.

وضعیت کلی یهودیان ایران به چه صورت است ودرباره پراکندگیشان درشهرهای مختلف توضیح بفرمایید.

در حال حاضر جمعیت ما در حدود پانزده هزارنفر است. بیشترین جمعیت در تهران است؛ بعد شیراز و اصفهان بعد کرمانشاه. در کرمان، رفسنجان و همدان هم یهودی داریم، ولی تعدادشان کم است.

جمعیت کل یهودیان دنیاچقدراست؟

دقیق نمی‌دانم. حدود سی میلیون نفر احتمالاً.

وضعیت جمعیت یهودیان ایران چگونه است،شنیدها حاکی از مهاجرت اقلیت یهودی از ایران دارد ؟

وضعیت اقتصادی ایران متاسفانه وضعیت خوبی نیست. نه فقط جمعیت زیادی از یهودیان مهاجرت کرده‌اند، مسلمان‌ها هم مهاجرت زیادی داشته‌اند. در دوران جنگ و بعد هم مشکلات اقتصادی و غیره، فشار آورد و طبیعی است که عده‌ای دوست دارند در جای دیگری زندگی کنند. آزادی‌ای که ایران به ما داد باعث شد که عده‌ای از ما مهاجرت کنند. بیشتر مهاجرت سمت آمریکا است. اول انقلاب به‌طرف اسرائیل هم مهاجرت بود که البته ادامه دار نبود و الآن جمعیت قابل توجهی از ایرانی‌ها در آمریکا زندگی می‌کنند.

درباره کنیسههایی که درتهران وشهرهای دیگرداریدتوضیح بفرمایید.چندکنیسه داریدوچه اعمال مذهبیدرآنجا دارید ؟

در تهران ۲۶ کنیسه داریم که ۱۳ تا از آنها فعال است و به دو دلیل بقیه‌اش تعطیل شده: مهاجرت کلیمی‌ها به‌طرف خارج کشور و دیگری مهاجرت از قسمت‌های جنوبی شهر به‌طرف مرکز و شمال شهر. می دانید که تقریباً خیلی از اعمال مذهبی ما با اسلام مشابه است. ما نماز سه‌گانه و روزه داریم. در روز سه بار باید نماز بخوانیم به جز نمازی که هنگام خواب و در خانه باید بخوانیم که با آن چهارتا می‌شود. نماز صبح و ظهر و شب و عصر که باید خوانده شود. در کنیسه‌های ما این نمازها به صورت جماعت خوانده می‌شود، فرادا هم می‌شود خواند. در کنیسه‌هایی که مرکزیت دارند این نمازها به صورت جماعت خوانده می‌شود مثلاً در کنیسه‌هایی که در قسمت یوسف آباد یا ابریشمی یا طرف جمهوری وجود دارد. چند کنیسه هست که صبح و ظهر و عصر باز است برای نماز جماعت. بعضی کنیسه‌ها نه. چون جمعیت کمتر است چون ما باید حتماً ده نفر باشیم که بتوانیم نماز جماعت بخوانیم این کنیسه‌ها بیشتر روزها و شبهای شنبه باز است و مردم مراجعه می‌کنند و نماز می‌خوانند.

روز شنبه برایمان مقدس است؛ شنبه نباید کارکنیم و شنبه‌هایمان تعطیل است. دوره آقای روحانی بعد از سی‌وپنج شش سال موفق شدیم که شنبه‌های مدارسمان را تعطیل کنیم. از اول انقلاب تا آن موقع شنبه‌ها تعطیل نبود ولی آقای روحانی مساعدتی داشتند و موفق شدیم شنبه‌ها را تعطیل کنیم و در عوض مدارسمان پنجشنبه‌ها که مدارس عادی تعطیل است، باز هستند.

بجزمدارس،مراکزدیگری هم داریدکه شنبههاتعطیل باشند؟

بیشتر یهودی های ایران شغل آزاد دارند. تمام افرادی که شغل آزاد دارند مراکز خودشان را می بندند تا غروب آفتاب. تابستان ها تا شب باز نمی‌شود.

نمازهای سهگانه شماهم ماننداسلام حالت وجوب دارد؟شکل نمازهایتان چطوراست؟

بله واجب است. نمازهای ما طولانی تر از نماز مسلمان ها است. نماز جماعت صبح روزهای معمولی سه ربع تا یک ساعت طول می کشد. روزهای دوشنبه، پنجشنبه و شنبه به حداقل به دوساعت و دو ساعت ونیم افزایش پیدا می کند.

گفتیدبعدازانتخاب دستیارویژه  رئیس جمهوردرمورداقلیتها،به نظرتان پیشرفت‌های قابل ملاحظه ای                                                                                           درباره سایرادیان انجام شده است،لطفاتوضیح دهید؟

بله. حتی تعطیلی شنبه‌های ما هم به دلیل فعالیت های آقای یونسی بود. خیلی از مشکلات ما را هم ایشان حل کردند. همکاری خیلی خوبی با جامعه ما داشتند و ما همیشه از ایشان ممنونیم. انتخاب ایشان و انتخاب دستیار ویژهای که کارش فقط رسیدگی به اقلیت ها و اقوام باشد کار بسیار عاقلانه و عالی بود.

دوره های قبل از آقای روحانی مشکلاتی در جامعه ما وجود داشت که ما ترجیح می دهیم آنها را با دولتی ها در میان بگذاریم. مشکلات پیچیده بود ولی از زمان حضور آقای روحانی نگاهشان نسبت به اقلیت ها و اقوام نگاه فرهنگی شده است و همین نگاه فرهنگی، تعامل بین اقلیتهای مذهبی و دولت را بیشتر کرد. قبلا هم این تعامل وجود داشت ولی از زمان آقای روحانی این تعامل خیلی بهتر شد. مشکلاتی که وجود داشت به راحتی می توانست حل بشود و بنابه دلایل مختلف حل نمی شد ولی چیزی که از دست رئیس جمهور و دستیارش و دولت برمی آمد کمک کردند و خیلی از مشکلات ما حل شد.

یهودیان ایران ازچندین سال پیش در اینجاساکن بوده اند؟

سکونت اصلی جامعه یهودی در ایران به دوران کوروش بزرگ برمی گردد، اما قبل از آن یعنی دویست سال قبل هم یک گروه از یهودیان توسط آشوری ها اسیر گرفته می شوند و به منطقه گیلیارد یا دماوند کوچ داده می شوند و آنجا زندگی می کردند و تعدادشان حدود هزار نفر بوده است. اما در زمان کوروش بابل به بیت المقدس حمله می کند و مردم را قتل عام و بیت المقدس را خراب می‌کنند. تعداد بسیاری از این افراد یهودیان بیت المقدس به عنوان اسیر گرفته می شوند و آنها را به بغداد فعلی یا بابل می برند. کورش حمله می کند بابل را می گیرد و تمام اسرا را آزاد می کند و منشور معروف خودش را به خاطر همین مسئله می نویسد؛ منشور حقوق بشری که الآن در سازمان ملل متحد هم هست. از زمان کوروش مردم را آزاد می گذارد و می گوید هرکسی که می خواهد بیاید در کشور من زندگی کند، هر کسی هم که می خواهد برگردد به بیت المقدس. عده‌ای برمی گردند و عده‌ای هم در ایران ماندگار می شوند. از همان زمان بود که در ایران، عراق و حاشیه خلیج فارس، عربستان، یمن و خیلی از کشورهای عربی پخش می شوند و به زندگی خودشان ادامه می دهند؛ فراز و نشیب های زیادی هم داشته‌اند. زمانی بوده که جمعیت ایران فعلی یعنی با مساحت الآن حدود ششصد هزار نفر یهودی در ایران زندگی می کرده‌اند و کمابیش به زندگی خود تاکنون ادامه داده اند.

سختترین دوره زندگی برای یهودی هادراین برهه سه هزارساله چه دوره ای بوده است؟

نمی توانم دقیق بگویم. در دوران هخامنشی، در زمان اردشیر دوم مشکلاتی برای جامعه یهودی پیش آمد. قبل از اسلام مشکلاتی بود، بعد از اسلام هم همینطور بوده است. در حدود صد سال اخیر وضعیت جامعه یهودی ایران خیلی بهتر از قبل شده است.

بعداز ورود اسلام وضعیت یهودیان چه تغییراتی داشته است؟

دوره قبل از اسلام وضعیت، مرتب تغییر میکرد و جریان سینوسی بود. پادشاهی می آمده مثبت فکرمیکرده پادشاه بعدی منفی فکر میکرده. این جریان مرتب فراز و نشیب داشته. در دوران صفوی دستور داده بودند که موقع باران، اقلیتهای مذهبی اجازه خروج از خانه هایشان را ندارند. چون خیس می شوند و نجس می‌کنند و یا وصله ای که هیتلر دستور داده بود یهودی ها به لباسشان بزنند تا مشخص باشند از دیگران. همین وصله را در ایران هم داشته ایم که به آن می گفتند وصله جودی. وصله ای باید به لباسش بچسباند که بگوید من یهودی ام. چنین مسائلی بوده و نمیتوان گفت در دوران اسلام بهتر یا بدتر بوده. زمانی بوده که در غرب کشور در قسمت همدان و ملایر و یک قسمت از شمال شرقی کشور، مشهد و خراسان جامعه یهودی را اجبار می‌کنند که یا مسلمان شوید یا کشته شوید. عده‌ای از از ترس جان مسلمان شدند و بعد که فضا باز شد به یهودیت برگشتند. نمی توان گفت چه زمانی در چه برهه ای بهتر یا بدتر بوده است.

ایام جنگ جهانی و فضایی که هیتلرعلیه جامعه یهود ایجاد کرده بود درایران وضع یهودیهاچطوربود؟

خیلی عالی بوده است. یک گروه از یهودی های لهستان به عنوان اسیری گرفته می شوند و به سیبری می روند. وقتی آزاد می شوند ایران می آیند. آن زمان اروپا و لهستان فضای امنی برای آنها نبوده است. آنها در ایران زندگی می کردند. کنیسایی از لهستانی ها باقی مانده ما در بهشتی همان -آنجایی که فوتی ها را دفن می کنیم -قبرهایی است که از لهستانیها باقی مانده است. ایران در آن زمان مکان امنی برای اقلیت های مذهبی خصوصا جامعه یهودی بوده است.

جامعه کلیمیان بعدازانقلاب درکدام دورهها باچه چالشهایی روبرو بوده ودرکدام دوره ها درک بهتری ازوضعیت یهودیهاوجودداشته است؟

طبیعتا در هر انقلابی به هم ریختگی و تندروی در میان انقلابیون وجود دارد. نه فقط انقلاب ایران که انقلاب شوروی و فرانسه هم همینطور بوده. خیلی اعدام ها پیش می آمد و فضای بدبینی و مسئولینی که سرکار می آمدند، تجربه کافی برای این مسائل نداشتند. اول انقلاب مشکلات برای جامعه ما بود و اعدام هایی بود. مثلا رئیس انجمن کلیمیان تهران، آقای القانیان اعدام شد. در صورتی که اگر الآن بود، بعید می دانم چنین حکمی برای ایشان صادر می شد. اما هرچه گذشت وضعیت بهتر شد. برهه هایی بود که بدون هیچ مدرکی یا علتی که برای ما معلوم باشد چند نفر از جامعه ما را میگرفتند به عنوان جاسوس و حکم اعدام میدادند مثلاً در دروان جنگ. این حکمها خدا را شکر باطل شد و اعدام نشدند و آزاد شدند ولی سختیهایی برای جامعه ما درست کرد. این روند همیشه به‌طرف بهبود است. الآن نسبت به دوره شاه، نظر جامعه، نسبت به جامعه اقلیت های مذهبی مثبت شده و خیلی راحتتر می توانیم زندگی کنیم. مردم هم بهتر می توانند ما را بپذیرند. مشکلات ما هم در جامعه کمتر شده است.

همیشه خوشنامی یهودی به عنوان آدمهایی خوش حساب در جامعه چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب بوده. یکی از موارد مثبت جامعه این است که به خوش حسابی در کار و کسب مشهور هستیم. مردم در کسب و کار به محض اینکه بفهمند طرفشان کلیمی است خیلی راحت معامله می‌کنند. چک های ما را بهتر از بقیه قبول می‌کنند ولی در باره پذیرش جامعه یهودی در ایران به جرات می گویم نسبت به قبل خیلی بهتر شده.

ریشه پیشرفتهای اقتصادی واین خوشحسابی که میفرماییدچه عاملی بوده است ؟

ما جامعه کوچکی هستیم. در همه جای دنیا اینطور است که هر به هم ریختیگی ای که ایجاد شود، معمولا بعضا دولتمردها دوست دارند که این مسئله را به گردن قشر کوچکی از جامعه بیندازند و از سر خودشان باز کنند. به همین دلیل ما سعی کرده ایم هیچ بهانه ای به دست هیچکس ندهیم. در همه قشری کلاهبرداری هست ولی ما سعی می کنیم کلاهبرداری نکینم و اگر درصدی حساب کنیم بین ما کلاهبرداری خیلی کمتر است و سعی کردیم خوش حساب باشیم. این دیگر رسم و قانون شده در میان ما. مزیت هایی برایمان ایجاد کرده و ما نمی خواهیم آن را خراب کنیم.

درباره انجمن کلیمیان واهداف وتاریخ وکارهای عام المنفعه آن توضیح بفرمایید.

انجمن کلیمیان تهران از سال ۱۳۰۲ به صورت رسمی شروع به کار کرد. شماره ثبت انجمن ۶ است یعنی ششمین شرکت رسمی ایران بوده. قبل از آن هم انجمن هایی داشته ایم که اسامی مختلف داشته‌اند. شورای ریش سفیدها داشته ایم که کارهای جامعه را انجام می داده اند. بعد از سال ۱۳۰۶ ما رسمی شدیم. یکی از مسائلی که مردم هم خیلی درجریانش نیستند این است که در جامعه ما نیز افراد کم بضاعت، کم نیستند. برخلاف چیزی که مردم درباره ما فکر می‌کنند که ما خیلی متمول هستیم. البته افراد متمول داشته ایم که مهاجرت کرده‌اند. مقداری از جامعه ما متوسط و روبه بالای جامعه هستند. عده‌ای از جامعه ما هم افراد فقیری هستند. خیلی فقیر. انجمن کلیمیان یکی از وظایفش حمایت از این قشر ضعیف است. کمکهای جهیزیه، کمک تحصیلی چه در دانشگاه و مدرسه؛ خیلی از سرویس مدارسشان رایگان می‌شود. کمکهای مالی، کمک های غذایی. ما چند زیرمجموعه داریم که کار آنها را راه میاندازند. جامعه ما خوب کمک می‌کنند. وقتی از آنها کمک میخواهیم خوب کمک می‌کنند. برای مثال چندوقت پیش یک پسر شانزده سالهیهودی متاسفانه با موتور به یک پیرمرد میزند و آن بنده خدا هم فوت می کند. آن پسر نوجوان از لحاظ مالی ضعیف بود. جامعه ما کمک کردند و دیه پیرمرد را پرداخت کردند. ضمنا ما به جامعه مسلمان هم کمک هایی میکنیم. اصلا نهادهای خیریه ای داریم که ۹۹ درصد خدماتشان به جامعه مسلمان است. ما بنیاد شروین روبنزاده داریم که جدا از انجمن کلیمیان است. خیریه است ۹۹ درصد زیررمجموعه اش مسلمانها هستند؛ یا بیمارستان سپیر ما که در خیابان شهید مصطفی خمینی است، یک بیمارستان خیریه است که ۹۹درصد پرسنل و مراجعانش مسلمان هستند.

درباره مدارستان توضیح دهید. برای بچه ها هموطنان یهودی مدارس مخصوصی دارید وآیا بامدارس عمومی کشورمتفاوت هستنند ؟

بله مدارس ما متفاوت است. ما دو مدرسه دخترانه داریم در مقطع دبستان و راهنمایی و یکی در مقطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان است. سه مدرسه پسرانه داریم یکی در مقطع دبستان و راهنمایی، یکی در مقطع دبستان و یکی هم در مقطع راهنمایی و دبیرستان. دو تا از این مدارس دولتی هستند. مدارس دخترانه هم دولتی هستند یکی از مدارس پسرانه مان غیرانتفاعی است. تمام مدارس سطح کشور کلیمیان به دلیل نداشتن دانش آموز تعطیل شده ولی در تهران پنج تا مدرسه باقی مانده است. قبلا خیلی بیشتر بود ولی الآن پنج تا باز است. آموزش و پرورش هم کمک میکند. در بعضی کلاس ها سه تا پنج تا شاگرد هست ولی آموزش و پرورش با این وجود تا جایی که درتوانش هست معلم ما را تامین میکند. حقوق یک سری از پرسنل را انجمن کلیمیان پرداخت میکند و البته دولت دارد کمک خیلی خوبی میکند. مشکلی برای اداره مدارسمان نداریم با آموزش و پرورش از اول انقلاب تا حالا تعامل خیلی خوبی داشته و داریم. البته ما هم درمقابل به آموزش و پرورش کمک میکنیم. مثلاً چندتا از مدارس ما که تعطیل شده اند و دانش آموزی نداشته‌اند را در اختیار آموزش و پرورش گذاشته ایم. دبستانی که مثلاً حدود چهارصد تا پانصد دانش آموز دارد، ما با مبلغ یک تا دو میلیون تومان به آموزش و پرورش اجاره داده ایم . لذا دولت به ما کمک می‌کند و ما هم در توان خودمان، کمک و جبران میکنیم.

در مدارس به زبان عبری صحبت می کنید؟

خیر. ما به خاطر قدمتی که در ایران داریم، زبان محاوره مان فارسی است. در مدارس و خانه هایمان هم فارسی صحبت میکنیم ولی نمازمان به زبان عبری است. دقیقا مثل مسلمان‌های ایرانیکه نمازشان را بزبان عربی میخوانند .

ازآزادی رسانه ای هم برخوردارید؟

بله ولی منظم نیست. یک فصلنامه داریم که در آن مقالات در حوزه های مختلف را از هر سه چهار ماه چاپ می کنیم؛ اجتماعی، پزشکی، روانشناسی و تاریخی است. بیشتر مقالات مرتبط می‌شود به نحوی به یهودیت. سایت هم هست. کانال خودمان هم هست که برای اطلاع رسانی جامعه خودمان است.

آیاازلحاظ مذهبی محدودیتی برای انجام مراسمتان دارید؟

نه. خیلی راحت هستیم و هیچ محدودیتی در انجام فرائضمان نداریم. ما در کنیسیه هایمان نه تنها نماز می خوانیم بلکه خیلی از کلاس های تدریس سطح بالای علوم دینیمان هم در کنیسه‌هایمان برگزار می‌شود و هیچ مشکلی نداریم.

انحرافات صهیونیزم ازیهودچیست؟

من فقط یک مثال برای شما میزنم بقیه‌اش را خودتان بسنجید. مکه معظمه و شهرهای مقدس مسلمانان در عربستان قرار دارد. حکّام عربستان ریاست این شهرها را به عهده گرفته اند و از آن طرف در یمن هم کشتار می کنند و در جاهای دیگر هم شیطنت میکنند و از داعش حمایت می کنند. اینطور نیست که ما بگوییم چون مرکز اسلام در عربستان است پس دین اسلام یعنی عربستان. داعش مسلمان بود، القاعده مسلمان بود. القاعده میگفت هرکس هفت تا ده تا شیعه را بکشد جایش در بهشت است. داعشی خودش را مسلمانترین آدم روی زمین میداند. کسی که بمب به خودش وصل می کند تا چند نفر را بکشد و به بهشت برود، اعتقاداتش خیلی زیاد است. اینها منحرف شده اند و هیچکس نمی تواند بگوید کارهای که اینها می‌کنند به عهده همه مسلمانهاست؛ همان کاری که دراروپا و غرب انجام میدهند و بخاطر همین مسئله مسلمان هراسی انجام میکنند. همین مسئله درباره صهیونیزسم هم صدق میکند. اسرائیل می گوید دین رسمی اش یهودیت است ولی دارد از یهودیت سواستفاده میکند. در اسرائیل ۹۰ درصد تا ۹۹ درصدجمعیت اسرائیل افراد غیرمذهبی هستند و دین را اصلا قبول ندارند بسیاری از کارهایی که ما در ایران انجام میدهیم را آنها اصلا قبول ندارند. نمی‌شود بگوییم که چون آنها اسمشان یهودی است، پس یهودیت مساوی است با صهیونیزم؛ همانطور که نمیتوان گفت اسلام مساوی است با وهابیت. صهیونیزم یک حزب سیاسی است که دارد از یهودیت سوء استفاده می کند. صهیونیزم میگوید فلسطین مال ماست به هر قیمتی که باشد.

دین یهوددرباره داشتن حکومت ادعایی دارد؟

از لحاظ مذهبی من نمی توانم در این باره نظری بدهم. چون آدم خیلی مذهبی‌ای نیستم. از لحاظ مذهبی یک فرد معمولی هستم و در این باره باید با مراجع دینیمان صحبت کنید. ولی از لحاظ اجتماعی باید بگویم که جزو برنامه یهودیان است که در هرکشوری که زندگی می‌کنند در هرزمانی باید به حکام آن کشور احترام بگذارند و این جزو دین ماست و این کار درحال انجام است.

یهودیان به شاخه های مختلف تقسیم میشوند؟

نه. ما اینطور نیستیم. ما در شرق سفارادی هستیم و در غرب اشکنازی؛ که فقط در روش نمازمان مقدرای اختلاف داریم، ولی بقیه چیزهایمان یکی است. اینطور نیست که مثلا ما اروپا برویم بگویند شما جزو ما نیستید میتوانیم به کنیسه‌هایشان برویم و نماز بخواینم و ما را از خودشان میدانند. فقط مختصر تفاوتی در نوع نماز خواندنمان وجود دارد. هیچ شاخه شاخهای نیستیم.

درباره بیمارستان کلیمیان تهران توضیح دهید:

بله قبل از انقلاب حدود سی سال قبل از انقلاب، از یک درمانگاه کوچک شروع شد و کم کم بزرگ و تبدیل به بیمارستان شده است. موقع انقلاب هم بسیاری از کسانی که مجروح شدند و گارد شاه دنبالشان میکرده در این بیمارستان به صورت پنهانی درمان می شده اند. همان موقع هم خیریه بوده است. در آن زمان نزدیک بیمارستان یک محله یهودی نشینی بوده است به اسم محله عودلاجان. محله کلیمی‌ها بوده است. آنجا جمعیت زیادی از یهودی ها زندگی می کرده‌اند و آن بیمارستان را تاسیس کرده‌اند. از همان زمان هم مسلمان‌ها هم در آنجا به صورت خیریه درمان میشده اند. کم کم آن محله خالی می‌شود از یهودی ها ولی بیمارستان همانجا مانده است. با وجود اینکه ما توانایی این را داریم که بیمارستان را به نقاط بالای شهر و یهودی نشین منتقل کنیم ولی این کار را نکردیم؛ به خاطر کمک به جامعه نیازمند جنوب شهر.

جوانان  کلیمی سربازی هم میروند؟

بله پسر خود من همین الآن سرباز یک ماه خدمت است. در صفر یک خدمت می کند.

دردانشگاه محدودیت ندارید؟

نه خداروشکر محدودیت خاصی وجود ندارد.

در بحث استخدام چطور؟

بله مقداری مشکلات وجود دارد.

شمانامه ای به آقای  اوباما نوشته بودید.آیاواقعاامیدواربودیدکه وضعیت بین ایران وآمریکا در زمانی که این نامه رانوشتید،اصلاح شود؟آیا همچنان امیدوارید؟

بله من نامه نوشتم و امیدوار بودم ولی الآن امیدی ندارم. فعلا که حزب جمهوریخواه حاکم است و یک دیوانه به نام ترامپ آنجا نشسته و مشکلاتی ایجاد می کند.

درباره متن نامه توضیح میدهید.

آن زمان نخست وزیر اسرائیل نتانیاهو در سازمان ملل سخنرانی ای کرده بود درباره وضعیت آزادی درجامعه ایرانی‌ها. گفت بود در ایران آزادی نیست مردم در اختناق کاملند و شلوار جین نمیتوانند بپوشند ! حرفهای او مصادف شده بود با فرمایشاتی که رهبر انقلاب داشتند درباره نرمش قهرمانانه که در ایام مذاکرات هسته ای بود. همان زمان ما تجمعی با هماهنگی دولت انجام دادیم جلوی مقر سازمان ملل و بیانیه ای صادر کردیم و به مقامات سازمان ملل دادیم درباره حمایت جامعه کلیمیان از استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای. آن زمان نه تنها من، که بسیاری از مردم ایران به این مسئله امیدوار بودند. خوب هم پیش رفت ولی متاسفانه نمی‌دانم سیاست بود یا شانس و اتفاق که هیولایی به نام ترامپ وارد معرکه شد و الان دارد بسیاری از مسایل را به هم میریزد.

خواندن 819 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی