در مناجات این پیامبرخواندهی بهائیت میخوانیم: «اللّهم إنِّی أسئلک بِشعراتک الَّتی یَتحرک علی صفحات الوجه کما یتحرک علی صفحات الألواح قَلمک الأعلی و بِها تضوعت رائحه مسک المعانی فی ملکوت الإنشاء [1]؛ خدایا از تو به موهایی که بر صفحهی رویت میجنبد، همانگونه که قلم أعلی تو ای خداوند بر صفحات الواح حرکت کنند، درخواست میکنم. همان موهایی که با جنبش و حرکت آن، بوی خوش مشک معانی در ملکوت انشاء پراکنده میشود».
آری؛ هرکس با خواندن این دعای پیامبرخواندهی بهائی، به یاد مناجاتهای اعراب بادیهنشین مشرک میافتد که در مدح بتهایشان میسرودند. لذا مدعی پیامبری بهائیت، با قائل شدن به جسمیت خداوند، دچار شرک و کفر شده و ادعای نزول دینی الهی از سوی او بیهوده است.
اما ممکن است مبلّغین بهائی در توجیه این اشکال بزرگ به پیامبرخواندهی خود، به تأویل گفتار او روی بیاورند؛ این در حالیست که این مدعی پیامبری بارها، از هرگونه تأویل کلام خود نهی کرده است: «إنَّ الَّذی یأَوّلُ مَا نُزِّلُ مِن سَماءِ الوَحی و یخرُجُه عَن الظاهِر إنَّهُ مِمَّن حَرَّف کلمةالله و کانَ مِن الأخسَرین فِی کِتابٍ مُبین [2]؛ هرکس که آنچه از آسمان وحی نازل شده را تأویل کند و از معنای ظاهری آنها بیرون برد، کلام خدا را تحریف کرده و در کتاب مبین، از زیانکارترین افراد خواهد بود».
پینوشت:
[1]. حسینعلی نوری، ادعیهی حضرت محبوب، مصر: فرجالله زکی الکردی، 1339، ص 123.
[2]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، ص 102.