بر اساس تعالیم به ظاهر بدیع بهائیت، زن و مرد از تساوی کامل برخوردار بوده و به ادعای عبدالبهاء: «نزد خدا مرد و زنی نیست، هرکس اعمالش بهتر و ایمانش بهتر، در درگاه الهی مقرّبتر است. در درگاه الهی ذکور و اناث نیست جمیع یکی هستند».[1] اما در پاسخ به این ادعای پیشوایان بهائی میگوییم:
اولاً: پیشوایان بهائی در حالی تساوی زن و مرد را به عنوان تعلیمی ابداعی از جانب خود معرفی نمودند که قرآن کریم، بسیار پیش از آنها فرموده است: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ [حجرات/13]؛ ای مردم ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامیترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است».
ثانیا: دومین پیشوای بهائیت بر خلاف ادعای خود به نبود مرد و زن نزد خدا، مرد را جنس برتر دانسته که زنان میبایست خود را با آن تطبیق دهند؛ همچنان که در توصیهی خود به مبلّغههای بهائی آورده است: «ای کنیزان، مردانه بر امر حق قیام نمائید. بسی از نساء که الیوم عندالله از رجال مذکور و بعضی رجال که از نساء محسوب».[2]
بنابراین چگونه میتوان از یکسو، (با تقلید از اسلام و ثبت به نام خود) از نبود جنس زن و مرد در درگاه الهی سخن گفت و از سویی دیگر، جنس مرد را ملاک برتری دانست؟!
ثالثا : ائین بهائیت اساسا اعتقادی به تساوی زن و مرد نداشته و حتی بین زنان روستائی و شهری هم تبعیضانه حکم داده است . دقت کنید به نحوه تقسیم ارث بین خواهد و برادر و البته از آن مهمتر دقت شود به مهریه زن شهری و زن روستائی . چگونه میتوان ادعا داشت که زن و مرد مساویند و اینگونه تبعیض آمیز با آن برخورد کرد .
پینوشت:
[1]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنهی ملّی نشر آثار امری به زبانهای فارسی و عربی، 127 بدیع، ج 2، ص 220.
[2]. اشراق خاوری، پیام ملکوت، نسخهی الکترونیکی، ص 232.