ناهید کلهر، همکلاسی و از دوستان صمیمی فرح پهلوی در کتاب داستان پهلوی که کتاب خاطرات خودش میباشد در همین رابطه مینویسد که فرح پهلوی با داشتن روابط همجنس بازی با مدیر مدرسه ژاندارک متهم است وی در ادامه میگوید : به همین خاطر فرح مورد توجه مادر مقدس بود و نام او در لیست بورسیه های دولت فرانسه جا دادند و به فرانسه فرستادند.
رویدادها و حوادثی که در گذر زمان رخ می دهد و پس از چندی به مسئله ای به نام «تاریخ» تبدیل می شود، اگر همراه با روشنگری وبازکاوی هوشمندانه نباشد، گردی به نام «تحریف» بر تارک تاریخ می نشاند که نه تاریخ که «شبح تاریخ» نام دارد و در واقع «دستکاری در تاریخ» و «قلب حقیقت به نفع واقعیت!» خواهد بود.
اگر چه فساد و تباهی رژیم پهلوی بر کسی پوشیده نیست اما سالهاست مخالفین مردم و نظام سعی در تحریف تاریخ و فراموشی حافظه تاریخی ملت به نفع خود را دارند.
مینو صمیمی که سالها منشی سفیر ایران در سوئیس و بعد از آن مدتی منشی فرح همسر شاه بود، در کتاب، خاطرات خود مستندی از ولخرجیها و حیف و میلهای شاه و درباریان او ارائه می دهد.
صمیمی نویسنده کتاب «پشت پرده تخت طاووس» (متولد آذر ۱۳۲۵) دختر «صادق صمیمی» (رئیس اسبق موزه ایران باستان) در این کتاب پس از نقل مجمل زندگینامهی خود ـ از دوران نوجوانی تا پایان تحصیلات عالی در سوئیس و بازگشت به ایران ـ ابتدا به شرح دورهای میپردازد که متعاقب استخدام در وزارت خارجه به عنوان منشی سفارت ایران در سوئیس بکار مشغول بوده است.
یکی از افرادی که ید طولایی در مفسده های دربار پهلوی داشت ملکه آخر نظام سلطنتی ایران یعنی فرح پهلوی بود.یکی از عوامل بروز نارضایتی شدید از رژیم شاه، فساد بیحد و حصر دربار بود. فساد اخلاقی، تکبر و تفرعن، فساد جنسی، فساد مالی و فساد دینی تمام تار و پود دربار را درنوردیده بود. فساد با ظهور رژیم پهلوی در دربار همزاد بود، ولی در پایان عمر رژیم، به صورت یک فرهنگ حاکم درآمده بود.
در ابتدا رژیم سعی میکرد فساد دربار را به دلایل فرهنگی مردم مخفی نگه دارد و همین امر موجب شد تا خاندان سلطنت خود را از مردم پنهان و کمکم رابطه باریک خود را با مردم قطع کنند و دربار به یک اشرافیت و طبقهای تبدیل شود که هیچ چیز بین آنان و مردم را پیوند نزند.
از ماجراهای دوستی های عجیب او با مردان در ایران تا روابط عاطفی با پسران و مردان خارجی در زمانی که وی صاحب چند فرزند بود بگذریم ، نقل و قول هایی از خاطرات خود او را در ادامه آورده ایم تا متوجه عمق فساد در این خاندان شوید.
فرح پهلوی در خاطرات خود اینگونه می گوید: صادقانه بگویم که تزلزل در آموزه های دینی من از همان کودکی آغاز شد و آن ایامی بود که می دیدم یک نفر حاج آقا با آن ریش و عرقچین و دستار تمام اوقات خود را صرف زن گرفتن و صیغه کردن می گذراند و با حالت مستی به خانه ما می آمد و با مادرم رابطه جنسی خلوتی برقرار می کرد!
مادر مقدس که سمبل پاکی و طهارت بود در مدرسه ژاندارک با بعضی دخترها روابط همجنس بازی برقرار کرده و هرشب یکی از آنها را به اطاق خود میبرد و با آنها به اعمال بیمارگونه می پرداخت، همین دخترها پس از بازگشت از اطاق مادر مقدس داستان های هیجان آوری را با آب و تاب فراوان از اعمالی که بر روی آنها صورت گرفته بود برای سایر دوستان خود تعریف می کردند! فساد موجود در مدرسه موجب گردید تا بزودی در خوابگاه ما نیز روابط همجنس بازی میان دختران بالغ برقرار شود و من در نیمه های شب شاهد بود که دخترها به داخل تخت دیگری میخزیدند و پس از لخت شدن به انجام اعمال ناپسند می پرداختند.
ناهید کلهر، همکلاسی و از دوستان صمیمی فرح پهلوی در کتاب داستان پهلوی که کتاب خاطرات خودش میباشد در همین رابطه مینویسد که فرح پهلوی با داشتن روابط همجنس بازی با مدیر مدرسه ژاندارک متهم است وی در ادامه میگوید : به همین خاطر فرح مورد توجه مادر مقدس بود و نام او در لیست بورسیه های دولت فرانسه جا دادند و به فرانسه فرستادند.
الگوی بی بند و باری فرح شخصی بود به نام لیلی امیر ارجمند بود خانم امیرارجمند در همان دوران تحصیل در فرانسه «تغییر دین داده و به کاتولیک گرویده بود.» (۱) لیلی امیرارجمند با این همه فساد، شب و روز در کنار فرح بود. هرگاه در تهران بودند، در کاخ بود و هرگاه مسافرت میرفتند ملتزم رکاب بود. امیرارجمند چنان به فرح علاقه نشان میداد که «سعی میکرد حتی در طرز لباس پوشیدن و آرایش شبیه فرح باشد.»(۲) و فرح نیز سعی میکرد در بیبندوباری شبیه امیرارجمند باشد.
به گفته محافظ شاه «این خانم از دوستان ملکه، فرح دیبا بود و خیلی از کارهای آنها مثل هم بود. مثلاً در وقاحت و بیشرمی کاملاً شبیه هم بودند. از اینکه جلوی مردم لخت قدم بزنند، لذت میبردند. البته گاهی فرح در اثر فشار مادرش کمی رعایت میکرد.» (۳) البته لیلی دیگری نیز به نام «لیلی دفتری» دختر سرتیپ دفتری که در وقاحت دست کمی از امیرارجمند نداشت، جزو حلقه دوستان فرح بود. این دو نفر نیز «وقتی در نوشهر همراه فرح بودند با وضع قبیحی روی ماسهها میخوابیدند و در مقابل سربازان گارد حرکات شنیعی میکردند. خود فرح هم دست کمی از آنها نداشت و حتی به یک عکاس اجازه داده بودند که. . .» (۴)
شاه پهلوی نیز چون نمی خواست از همسرش در رابطه جنسی با هم جنس خود عقب باشد رابطه جنسی زیادی با مردان داشت از رابطه با ارنست پرون گرفته تا با افراد دیگر دربار .در خاطرات اسد الله علم وزیر دربار آمده :«در بهمن ماه ۱۳۴۷ مجله امید ایران عکسی از راهروهای زیرزمینی نیویورک که در آنجا رجال با یکدیگر رابطه جنسی دارند انداخته که در میان این رجال، عکس شاه نیز میباشد.»
در یکی از اسناد خیلی محرمانه به جا مانده از ساواک علت جدایی همسر هویدا از وی را لواط هویدا با یک پسر بچه اعلام می کند.
در این سند آمده است: «در هفته گذشته حاج کریم سعیدی عضو فراکسیون پارلمانی حزب مردم در یک صحبت خصوصی درباره علت جدائی آقای نخست وزیر و همسرش اطهار داشت در مسافرتی که نخست وزیر باتفاق همسرش به شاهرود رفته بود در آنجا با زن با نفوذی بنام لقاء الدوله که فامیل هویدا نیز هست ملاقات و به انجام امور سلطنتی می پردازد.
پس از ورود و اتمام تشریفات دولتی هویدا به خانم لیلا می گوید تو در منزل لقاء الدوله بمان چون من باید با مقامات محلی ملاقات کنم و شام را نزد آنها باشم موقع خوابیدن نزد شما خواهم آمد. پاسی از شب گذشته از آمدن آقای هویدا خبری نمی شود و خانم هویدا به بهانه گردش در شهر از خانه لقاء الدوله خارج و به خانه فرماندار شاهرود می رود. چون مامورین گارد او را می شناخته اند طبعاً مانع نمی شوند و خانم هویدا سر زده وارد اطاقی که نخست وزیر در آنجا استراحت می کرده است می شود ولی با کمال تعجب مشاهده می کند که هویدا با یک پسر بچه که از قرار معلوم بوسیله فرماندار برای او آورده شده مشغول لواط می باشد. مشاهده این منظره باعث ناراحتی شدیدی برای خانم هویدا می شود و بلافاصله منزل را ترک و در تهران از هویدا تقاصای طلاق می کند.»/ امپراطوری دروغ
پی نوشت:
(۱) احمدعلی انصاری، ص ۴۷٫
(۲) ژانلو روریه یا ژان لوروریه و احمد فاروقی، ایران بر ضد شاه، ترجمه مهدی نراقی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۸، ص ۲۵۴٫
(۳) همان، ص ۲۲۰٫
(۴) خاطرات فریده دیبا، دخترم فرح، ص ۳۲٫