پیامبرخواندهی بهائیت اعلام کرده است: «ثُم اعلَم بِأنَّ الله حَرَّمَ علی أحباءِ الله لِقاء المُشرکین و المنافقین (1)بدان که خدا بر دوستانش دیدار با مشرکین و منافقین را حرام کرده است». فاضل مازندرانی (از مبلّغان سرشناس بهائیت) نیز واژهی "مشرک" در بهائیت را مصداق تمامی منکرین پیامبرخواندهی بهائی برشمرده است: «مشرک در آثار این دور بدیع (: بهائیت)، عنوان منکرین مقام وحدانیت و تفرد مرکز أبهی (: حسینعلی نوری) میباشد»(2) بنابراین بهائیان، از ارتباط با هرآنکس که منکر مقام پیامبرخواندهی بهائی باشد، محرومند!
اما جالب است بدانیم که بر خلاف این دیدگاه، تشکیلات بهائیت با نادیده گرفتن تصریح پیامبرخواندهی خود، از نبود خط کشیهای فکری در این فرقه سخن میگویند: «دیانت عمومی بهائی... پیروان جمیع ادیان را بندگان خداوند... میداند و به همهی آنان به نظر محبّت و احترام مینگرد... (بهائیان) پیروان سایر ادیان را به علّت تفاوت عقیده و مرام، تکفیر و تحقیر نمیکنند و آتش اختلاف و جدایی را دامن نمیزنند، بلکه به کمال روح و ریحان با اهل کلیهی ادیان و مذاهب، معاشرت و آمیزش مینمایند».(3)
اما به راستی اگر پیشوایان بهائیت غیربهائیان را چنین میپنداشتند، پس چرا هنگام تبلیغ دست به دامن تزویر شده و باور خود را وارونه جلوه میدهند؟!
پینوشت:
1- اشراق خاوری، مائده آسمانی، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 4، ص 280.
2- فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 4، ص 196.
3- مجلهی آهنگ بدیع، سال 20 (1344)، شماره: 7، ص 264.