مبلّغ بهائی: پیشوایان ما بوسیدن دست هرکسی را از جانب خدای تعالی حرام و ممنوع دانستهاند!(1)
پژوهشگر: خُب اگر واقعاً بوسیدن دست از جانب خدا حرام اعلام شده، پس چرا پیشوایان بهائی که خودشان را نمایندهی خدا میدانستند، به این حکم پایبند نبوده و اجازه میدادند مردم دستشان را ببوسند؟!
مبلّغ بهائی: شما سندی هم بر این ادعایتان دارید؟!
پژوهشگر: بله، بعلاوهی تصاویری که از دستبوسی عبدالبهاء به وسیلهی پیروانش موجود هست، اسناد مکتوب هم به دستبوسی عبدالبهاء اعتراف میکنند.(2)
مبلّغ بهائی: خُب چه اشکالی دارد؛ ایشان که پیشوایان الهی بودند و مردم به این وسیله از آنان تبرّک میجستند؟!
پژوهشگر: تازه به جواب اول ما رسیدید. اما با نادیده گرفتن توجیه شما، اگر حتی بوسیدن دست بزرگان دین بد میباشد، پس چرا عبدالبهاء دستور به بوسیدن دست ظالمین، متجاوزین و قاتلین را داده است: «... اگر ستمکاری دست تطاول بگشاید و مانند گرگ تیزچَنگ هجوم نماید، اَحبای الهی مانند اَغنام (گوسفند) تسلیم شوند. لهذا مقاومت ننمایند بلکه تیغ و شمشیر را به شَهد و شیر مقابله نمایند. زخم به جِگرگاه خورند، دست قاتل را ببوسند و در سَبیل الهی جانفشانی نمایند. از برای ستمکار اِستغفار کنند و طلب عَفو از پروردگار نمایند».(3)
پینوشت:
1- «قَد حُرِّمَ عليكُم تَقبيلَ الأيادی فی الكتاب هذا ما نهيتُم عَنه مِن لَدن ربّکم العَزيز الحكّام (معنی:)، در كتاب، بر شما حرام شده بوسيدن دستها. اين چيزی است كه از آن نهی شدهايد از جانب پروردگارتان كه عزيز است و حكم دهنده». حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، بند 34، ص 29.
2- ر.ک: محمود زرقانی، بدائع الآثار، نسخهی الکترونیکی، ج 2، ص 31 و 340.
3- عباس افندی، مکاتیب، مصر: به همّت فرجالله زکی الکردی، 1921 م، چاپ اول، ج 3، ص 124.