احکام و رفتار رهبران بهائی عین ترویج خودپسندی است

سه شنبه, 24 مهر 1397 05:13 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : رهبران بهائی غیر بهائیان را حرام زاده میدانند برداشت شما کاربر گرامی از این جمله چیست ؟ مائده آسمانی صفحه 355 باب یازدهم

" قل من کان فی قلبه بغض هذا الغلام (بهاء)فقد دخل الشیطان علی فراش امه . ترجمه : بگو هرکس در قلبش دشمنی این غلام (بهاءالله) را داشته باشد قطعا شیطان در بستر و رختخواب مادرش رفته است! " معنای این جمله جناب بها چیست جز اینکه ایشان تاکید دارد دشمنان من کسانی هستنند که مادرانشان با شیطان همبستر بوده است .

با این حال مبلّغ بهائی، منطق پیشوایان بهائیت را نهی از غرور و خودپسندی دانست؛ تا جایی که پیشوایان بهائی حتی از خیال برتر دانستن پیروانشان نسبت به مخالفین، نهی کرده‌اند. اما بر خلاف این ادعا، پیامبرخوانده‌ی بهائی، غیربهائیان را حرام زاده معرفی کرده است. با این حال، چگونه می‌توان مخالفین را برتر دانست و از حرام زاده بودن ایشان سخن به میان آورد؟!

مبلّغ بهائی: ما بهائیان هیچ‌گونه غرور و تکبری نداریم؛ چرا که در منطق پیشوایان ما، غرور و تکبر امری ناپسند دانسته شده است.
پژوهشگر: خُب دین الهی اسلام هم بسیار پیش از بهائیت،
 این صفت ناپسند را تقبیح کرده؛ همچنان که خدای تعالی در قرآن کریم فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ [لقمان/18]؛ خداوند هیچ متکبّر مغروری را دوست ندارد».
مبلّغ بهائی: قبول دارم که
 در متون اسلامی هم از غرور و خودپسندی نهی شده؛ اما پیشوایان ما، حتی از خیال برتر دانستن پیروانشان نسبت به مخالفین، نهی کرده‌اند: «ما نبايد خود را بپسنديم بلكه سايرين را بهتر بدانيم حتّی نفوسی كه مؤمن نيستند... بايد هر نفسی را بر خود ترجيح دهيم... هر قصوری كه در نفسی می‌بينيم آن را از قصور خود دانيم زيرا اگر ما قاصر نبوديم آن قصور را نمی‌ديدیم. انسان بايد هميشه خود را قاصر و ديگری را كامل بيند».(1)
پژوهشگر: اگر ادعای شما صحیح است، پس چرا پیامبرخوانده‌ی بهائی، غیربهائیان را حرام زاده معرفی کرده است: «مَن يُنكر هذا الفضل الظاهر الباهر المُتعالی المُنير يَنبغی لَه بأن يسئل عن اُمِّه حاله فَسوفَ يرجع إلی أسفلِ الجَحيم (2)؛ هركس كه اين فضل ظاهر متعالی منير (: بخوانید بهائیت) را انكار كند، شايسته است برای او كه حالش را از مادرش بپرسد. پس به پايين جهنم خواهد رفت». به راستی که چگونه
 می‌توان مخالفین را برتر از خود دانست و در عین حال، از حرام زاده بودن ایشان سخن به میان آورد؟!

در یکی از سخنان جناب غیر بهائیان را سنگ ریزه مینامد . معنای همین بیان این است که غیر بهائیان در مقابل بهائیان ناچیزند و بعبارت دیگر بهائیان برتری بر غیر بهائیان دارند . حال از این جمله برداشت می شود که بهائیت مروج غرور و خودپسندی نیست ؟

پی‌نوشت:
1- اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 326.
2- اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 4، ص 355.

 

 

خواندن 918 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی