سوال : چرا بهائیان حادثه یازده سپتامبر را محکوم نکردند؟!

یکشنبه, 07 مهر 1398 20:21 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : در اذهان عمومی ماه سپتامبر در تاریخ سیاسی معاصر با واقعه 11 سپتامبر در امریکا همراه است . این واقعه گرچه بر علیه جنایتکارترین رژیمسیاسی حال حاضر دنیا بود اما بلحاظ اینکهاساسا یک اقدام تروریستی بر علیه مردم بود از سوی تمامی کشورها مورد محکومیت قرار گرفت . مطلب امروز را به مناسبت سالروز تاریخ انجام عملیات 11 سپتامبر گرچه چند روزی از آن گذشته میپردازیم . سوال مطرح شده در تیتر این مطلب و پاسخ به آن مورد توجه ماست .

 

 پس از وقوع حادثه‌ی یازده سپتامبر، شُوری میان بهائیان آمریکا ایجاد شد تا طبق تعالیم جنگ‌ستیزی منتسب به پیشوای خود، این اقدام تروریستی را محکوم نمایند که ناگاه با دستور عجیب تشکیلات بهائیت مواجه شدند. محفل ملّی بهائیان آمریکا، در پاسخ به شور بهائیان برای محکومیت حادثه‌ی این تروریستی، آنان را از هرگونه واکنش تحت عنوان بهائیت باز داشت!

پس از وقوع حادثه‌ی یازده سپتامبر، وجدان‌های بیدار و گروه‌های بی‌طرف، جدای از ابعاد سیاسی و سناریوی از پیش طراحی شده‌ی آن توسط دولت آمریکا، اقدام به محکومیت حمله‌ی تروریستی به مراکز غیرنظامی نمودند. از این‌رو، شُوری میان بهائیان آمریکا ایجاد شد تا طبق تعالیم جنگ‌ستیزی منتسب به پیشوای خود (1)، این اقدام تروریستی را محکوم نمایند که ناگاه با دستور عجیب تشکیلات بهائیت در آن کشور مواجه شدند.
محفل ملّی بهائیان آمریکا، در پاسخ به شور بهائیان این کشور برای محکومیت حادثه‌ی تروریستی یازده سپتامبر، در کمال تعجب، آنان را از هرگونه تجمع و یا صدور بیانیه تحت عنوان بهائیت باز داشت؛ همچنان که خانم پت کوهلی می‌گوید: «پس از وقوع 11 سپتامبر از دوستان بهائی خواستم که به خود بیاییم و با دوباره خوانی متون بهائی به ارزش‌های دین بهائی پایبند بمانیم و حمله‌ی 11 سپتامبر را محکوم کنیم. طولی نکشید که محفل ملّی آمریکا در نامه‌ای (که به امضای "باب هندرسون" نیز رسید)(2)، نوشت کسی حق ندارد برای روزنامه‌ها و رسانه‌ها از عنوان بهائی استفاده کند. مثلاً بنویسد من پیتر کاکس بهائی شهروند ایالات متحده حمله شنیع به نیویورک را محکوم می‌کنم».(3)
به عبارتی، از فردای روز حمله‌ی 11 سپتامبر، از سوی محفل ملّی آمریکا به بهائیان دستور داده شد که از هرگونه انتقاد نسبت به طالبان و یا سرزنش اُسامه بن لادن «به عنوان یک بهائی» به شدّت بپرهیزند!

اما در نقد و بررسی رویکرد تشکیلاتی بهائیت نسبت به حادثه‌ی یازده سپتامبر، ذکر نکاتی را ضروری می‌دانیم:
اول: مشاهده نمودیم که هرچند بهائیت در شعار، خود را پیام‌آور صلح برای جهان معرفی می‌کند: «تعالیم حضرت بهاءالله فی الحقیقه مثل ندارد... می‌گفتیم از جمله این تعالیم... صلح عمومی است»(4)، اما در عمل حاضر نیست حتی کمترین هزینه‌ای در محکومیت جنگ و ترور پرداخت کند! گویا صلح طلبی در بهائیت محدود به شعار شده و در عمل بهائیان حق هیچ‌گونه حرکتی برای تحقق این شعار ندارند. چرا که بهائیت نشان داد با سر دادن این شعارها و چنین عملکردی، در مواجهه با مسائلی نظیر حقوق بشر، جنگ‌ستیزی، وحدت و برابری، تنها اهداف تبلیغی خود را برای جذب افراد خسته از جنگ دنبال می‌کند.
دوم: جالب است بدانیم تشکیلات بهائیت چندی بعد و در ماجرای اشغال عراق به دست ائتلاف آمریکایی، باز هم بهائیان را از جنگ‌ستیزی و اعتراض بازمی‌دارد؛ همچنان که محفل ملّی بهائیان ایالات متحده در ماجرای تهاجم وحشیانه‌ی ائتلاف آمریکایی به کشور عراق و نسل‌کشی حدود صدها هزار نفر از مردم این کشور، در پیامی، با تأیید تلویحی این تهاجم و تحریم‌های غیرانسانی سازمان ملل علیه مردم عراق، اظهار می‌دارد:
«ما بهائیان واقفیم که قبل از حصول صلح جهانی، اضطرابات و ناآرامی‌های عظیمی در جهان رُخ خواهد داد... اگر از شما درباره‌ی موضع بهائیان در خصوص بحران خاورمیانه سؤال شود، باید پاسخ دهید که امر بهائی در مورد بحران یا زد و خورد خاصّی، اتّخاذ موضع نمی‌نماید. اطمینان داریم علی‌رغم درگیری‌هایی که در جهان روی می‌دهد، صلح جهانی اجتناب‌ناپذیر است... اَبداً مناسب و صلاح نیست که تشکیلات امری یا افراد بهائی به نمایندگی از طرف تشکیلات بهائی در تظاهرات مربوط به بحران در خاورمیانه شرکت کنند».(5)
سوم: تشکیلات بهائیت بارها ثابت کرده که در برابر مسائلی نظیر صلح و حقوق انسان‌ها، رویکردی کاملاً گزینشی داشته و در عمل، صرفاً منافع تشکیلاتی خود را دنبال می‌کند. اینکه تشکیلات بهائیت برای نجات چند مجرم بهائیِ متهم به جاسوسی در ایران، زمین و زمان را به هم می‌دوزد و دست به دامن تمامی مجامع بین المللی برای محکومیت، تحریم و تحت فشار گذاشتن کشورمان می‌شود؛ اما در مقابل، ریختن خون انسان‌ها در سرتاسر دنیا برایش کمترین اهمیتی (حتی در حد صدور یک بیانیه) ندارد، این مفهوم را در ذهن تداعی می‌کند که مقصود از شعار وحدت عالم انسان در بهائیت، صرفاً وحدت عالم بهائیست! و بخاطر همین است که جناب بهاء غیربهائیان را اساساً پست دانسته است.(6)
چهارم: نهاد رهبری بهائیت با این‌گونه موضع‌گیری‌ها به خوبی نشان داد که بر خلاف ادعای دروغینش، بهائیت فرای یک باور است و بهائیان جدای از وظایف (به اصطلاح) دینی، می‌بایست مطیع محض سیاست‌های ابلاغی تشکیلات باشند؛ چه آنکه این سیاست‌ها حتی بر خلاف تعالیم فرقه‌ای و وجدان انسانی آنان باشد!

پی‌نوشت:
1- «آرزوی ما وحدت عالم انسانی است و مقصد ما صلح عمومی»: اشراق خاوری، پیام ملکوت، هند: بی‌نا، 1986 م، ص 52.
2-  باب هندرسون: رئیس محفل ملی آمریکا.
3- جهت مطالعه‌ی بیشتر،
 کلیک کنید... ، ابتدای متن مورد نظر: First of all, you have pretended to hurt that I suggested that the US.
4- عباس افندی، خطابات، لانگهاین آلمان غربی: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری، بی‌تا، ج 3، ص 78.
5-  پیام محفل ملّی روحانی بهائیان (در سال 1991)، ذیل: فعالیت‌های ضدّجنگ ژانویه 2003، محفل روحانی ملّی بهائیان ایالات متحده خطاب به یکی از محافل محلّی، ترجمه‌نامه دفتر روابط خارجی، مورخ 3 ژانویه 2003.
6-  «أحبائی هم لئالی الأمر و من دونهم حصاة الأرض... و واحد مِن هؤلاء عندالله خيرٌ مِن ألف ألف نفس من دُونهم؛ دوستداران من مرواريد و غير ايشان سنگ‌ريزه‌های زمين‌اند... و هركدام از اين (بهاييان) نزد خدا بهتر از هزار هزار نفر از غير آن‌ها هستند»: اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 4، ص 353.

 

خواندن 574 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی