2- ویژگیهای بهائیت به مثابة یك فرقه
با توجه به تعریفها ذكر شده از فرقه و سنجههای حقانیت آن، بهائیت از فرقههای گروه دوم، یعنی باطل، انحرافی و گمراهكننده است؛ چراكه رهبران و پیروان اولیة آنان، نخست مسلمان بودند و در سرزمینهای اسلامی زندگی میكردند و این فرقه، خاستگاه اسلامی دارد. فرقة بهائیت، پس از جدایی از اسلام، اصول و فروع مورد اتفاق مسلمانان را انكار كرده و با ادعاهای كذب خود (امامت، نبوت و خدایی) از زمرۀ مسلمانان خارج شدند و درصدد ایجاد اختلاف، تفرقهافكنی و تحقق مقاصد شوم بیگانگان در سرزمینهای اسلامی برآمدند. بر این اساس مسلمانان، بهاییها را جزء فرقههای اسلامی نمیشمرند؛ زیرا آیین بهائیت، یك آیین ساختگی است و فقط به دلیل خاستگاه و سابقۀ تاریخی بنیانگذارانش با اسلام ارتباط پیدا میكند؛ ولی به دلیل ماهیتش، چیزی جز یك آیین دستساز بشری، همچون صدها و هزاران مكتب و مسلكی كه در طول تاریخ به وجود آمدهاند، نیست و چون طرفداران آن، یكتاپرست نیستند، در ردیف مشركان قرار میگیرند و از طرف علمای اسلام (تسنن و تشیع) فرقة ضالّه و گمراه شناخته و تكفیر شدهاند. برای آشكارشدن حقانیت نداشتن این فرقه در اسلام، به چند نمونه از این تضادها و تناقضات به اجمال اشاره میشود:
انكار توحید
در آیین بهائیت، نه تنها به توحید، اشاره و تأكید نشده، بلكه با ادعاهای الوهیت رهبران و بنیانگذاران این فرقه، به شرك گرفتار شده است؛ برای نمونه، سیدعلیمحمد در لوح هیكلالدین، صفحة 5 گفته است: «ان علی قبل نبیل ذات الله و كینونته» یعنی علی قبل نبیل (كه به حساب ابجد، نبیل 92 است و محمد هم 92) ذات خدا و كنه اوست.(32) میرزا حسینعلی بها نیز، به صراحت در كتاب اقدس ادعا میكند: «گوش فرا دهیدای جماعت بهائیان كه خدای شما از زندان بزرگ، پیام میدهد كه نیست خدایی جز من توانا و متكبر و خودپسند.»(33)
نبوت جدید
بهاییان در جهت زمینهسازی برای پذیرش نبوت میرزاحسینعلی بهاء میكوشید كه علیمحمد باب را از جملة پیامبران خداوند شمرند كه به ارادة خداوند متعال، پس از رسول اكرم(ص) مبعوث شد و اهل عالم را به دینی جدید دعوت كرد. بهاییان مدعیاند كه باب، دو مقام داشت: اول، پیامبری مستقل و صاحب كتاب؛ دوم، بشارتدهنده به ظهور پیامبری دیگر، به نام میرزاحسینعلی. بدینگونه با ظهور باب و بها، شریعت اسلام الغاء شد، و شریعتی مستقل و آیینی جدید به نام بهائیت پدید آمده است.(34) ادعاهای متناقض علیمحمد باب و میرزاحسینعلی بها (بابیت، مهدویت، نبوت، الوهیت و من یظهره اللهی)، تناقضات و تعارضات درونی آموزهها، ناسازگای با منطق و عقلانیت، وجود اشتباهات متعدد در كتابها، الواح و نامهها، نداشتن معجزهای پذیرفتنی برای اثبات پیامبری، ناتوانی در پاسخگویی به علما در مناظرات و سرانجام تكذیب پیدرپی ادعاها و نوشتن توبهنامه به وسیلة باب، همگی دلیلی آشكار بر بطلان چنین ادعایی است؛ چراكه با منطق و سیرۀ پیامبران و اصول ادیان الهی، در ناسازگاری كامل است.(35)
انكار قیامت
قیامت كه یكی از اصول مسلّم ادیان توحیدی است، از نگاه علیمحمد باب و میرزاحسینعلی بهاء، موهوم و دروغ پنداشته شده است.(36)بهاییان با تفسیری متفاوت از قیامت، معتقدند با ظهور میرزاحسینعلی بهاء، قیامت بر پا شده است. این ادعا و این تفسیر، آنقدر سست و بیبنیاد و بدون پشتوانۀ دینی و منطقی است كه با اندك توجهی، بطلان آن آشكار میشود.(37)
با توجه به ویژگیهایی كه برای یك فرقه ذكر شد و تعریف نسبتاً جامع و مانع مارگارت تالر سینگر از فرقه، در ادامه به ویژگیهای بهائیت در سه زمینۀ داشتن رهبر مستبد و خودكامه، ساختار هرمی قدرت و استفاده از برنامۀ مجابسازی (كنترل ذهن) پرداخته میشود تا مشخص شود كه این ویژگیها، بر بهائیت منطبق است یا خیر.
الف. دارا بودن رهبر مستبد و خودكامه
رهبران اولیة بهائیت، افرادی باهوش و زیرك بودند كه با سوء استفاده از جهل مردم عامی و اُمّی، ادعاهای كذب خود (بابیت، مهدویت، نبوت، ربوبیت و الوهیت) را كاملاً موجّه و مقدّس جلوه داده و با فاصله گرفتن از پیروان، تقدیس و دستنیافتنی بودن خویش را با گرفتن تصمیمات غیردموكراتیك، توجیهپذیر كردهاند.
ویژگی رجال و رهبران آسمانی، ارتباط با جهان غیب و آگاهی از اخبار و اسرار پنهان هستی است و در بینش دینی تا آنجا اهمیت دارد كه عملاً یكی از علایم صدق گفتار و نشانههای حقانیت آیین و مرام كسانی تلقّی میشود كه ادعا میكنند با خدا از راه وحی ارتباط دارند. رهبران بهائیت نیز كه ادعای دریافت وحی از آسمان و تأسیس دیانتی الهی را دارند، مدعیاند از اخبار و اسرار نهان هستی آگاهند و توانایی پیشگویی حوادث آینده تاریخ بشر را دارند. آنها در جابهجایی آثار و الواح خویش، به دیگران وعدههای زیادی دایر بر گسترش آیین خود در جهان دادهاند كه امروزه پس از گذشت مدت زمانی طولانی از طرح آن وعدهها، به خوبی میتوان دربارۀ صحت و سقم آنها داوری كرد.
نمونههایی از این وعدهها و پیشگوییها چنین است: سیدعلیمحمد باب مدعی بود: 1. به زودی علمای بزرگ اسلام، به بابیت افتخار میكنند؛ 2. به زودی جمیع اروپاییها به باب ایمان میآورند.
حسینعلی بهاء نیز، میگفت:
1- به زودی همة ملتهای جهان، زیر پرچم بهائیت جمع میشوند؛
2-به زودی علمای شیعه از بهائیت استقبال میكنند؛
3- به زودی بابیت بر جهان مسلط میشود.
عباس افندی (عبدالبها) همچنین میگفت:
1- به زودی بهائیت جهان را تسخیر میكند؛
2-ایران به زودی مهد نفوذ بهائیت خواهد شد؛
3-زادگاه بهاء (نور مازندران) به زودی قبلۀ آفاق میشود؛
4-صلح عمومی در قرن بیستم استقرار خواهد یافت؛
5-امریكا در جنگ جهانی اول شركت نمیكند؛
6-امریكا در امور معنوی، گوی سبقت از جهانیان خواهد ربود؛
7- امپراتوری تزاری، شكستناپذیر است.(38)
مردم ایران در دورۀ قاجار كه دو شكست خفتبار از روسیه، آنها را منزوی و سرخورده كرده بود و با توجه به اندیشههای ظهور امام عدلگستر، در آرزوی برقراری قسط و عدل بودند، ظهور یك مدعی مانند سیدعلیمحمد، موضوع خاص بودن و قداست را در اذهان مردم ایران تداعی میكرد.(39) بیان این ادعا در چنین برهۀ حساسی، علاوه بر ویژگی زیركی سیدعلیمحمد، گویای تقدّس وی نزد مردم آن روزگار است.
قداست بخشیدن به رهبران بابیه و بهائیت، از شگردهای دیگر آنها برای پذیرفتهشدن نزد مردم بود. بابیان و بهائیان، شب جمعه، پنجم جمادی الاولی سال 1260 قمری را كه باب، ادعای خویش را آشكار كرد، شب مبعث نقطۀ اولی(40) و آن را مبدأ تاریخ خود (تاریخ بدیع) قرار دادهاند. شرافت و قداست دیگر آن شب، این است كه میرزا عباس (عبدالبهاء) نیز در آن شب متولد شده است.(41)
لقبتراشیها و عناوین مقدّس مآبانه كه رهبران اولیة این فرقه برای خود یا رهبر پیشین ابداع كردهاند ـ تا خویش را منحصربه فرد جلوه دهند ـ در همین راستا تبیین میشود. در كتاب مطالع الانوار (تاریخ رسمی بهائیت) سیدعلیمحمد باب با این القاب یادشده و مورد ستایش قرار گرفته است: باب الله، نقطۀ اولی، نقطۀ بیان، طلعت اعلی، حضرت اعلی، ذكر الله الاعظم، حضرت ذكر، حضرت موعود مهدی، حضرت قائم، محبوب عالمیان و حضرت ربّ اعلی.(42) در همان كتاب، از حسینعلی بهاء نیز با القاب زیر یاد شده است: حضرت بهاء الله، حسین موعود، جمال حسینی، حضرت محبوب، جمال مباركه، حضرت مقصود، من یظهرهالله و جمال اقدس الهی.(43)
عباس افندی (عبدالبهاء) ضمن تأیید لقبهای «رب الجنود و مسیح موعود» برای باب و بهاء، به عنوان پیامبران پیشین، خود نیز در كتب بهائیان به چنین القابی مشهور شده است: «غصن الله الاعظم، مولی الوَری، مركز میثاق، سرّالله الاعظم و ابن الله.»(44)شوقی افندی نیز در نوشتههای خود از زبان بهاء و عبدالبهاء، سیدعلیمحمد را القابباران میكند و خود نیز با همین ادبیات از آنها سخن گفته و مثلاً بهاء را «جمال قِدَم جل اسمه الاعظم» و عباس افندی را «حضرت عبدالبهاء روح الوجود لِعنایاته الفداء» میخواند.
منحصر به فرد جلوه دادن و برخوردار كردن رهبران از علم لدّنی، شیوة دیگر آنها در ارتقای رهبریت فرقه است. هم علیمحمدباب و هم میرزاحسینعلی بهاء، خود را اُمّی و درسنخوانده و صاحب معجزه و كرامت در خوشنویسی و تندنویسی میدانستند.(45)
هوش و ذكاوت آنها نیز، از این ماجرا نمایان میشود كه میرزاحسینعلی بهاء برای زمینهسازی ادعای جدید خویش، كوشید تا آنچه از آثار و مكتوبات باب در دسترس بابیان بود را جمعآوری كند(46) و با این شیوه توانست كلّیة اسنادی را كه روزی ممكن بود علیه وی به كار رود، به چنگ آورد. آنگاه با مراجعه به آثار باب، كوشید تا به سبك او، آیهنویسی كند.
اختلافات و درگیریهای طولانی میان رهبران فرقه، جهت دستیابی به قدرت مطلق، ریاكاری و تظاهر، دغلكاری و فریبكاری از ویژگیهای رهبران اولیة بهائیت است. نمونههای آن در كتابهای مبلغان بزرگ بهائیت كه آگاه شده و مسلمان شدند، گویای این مطلب است.
گفتنی است كه سران اولیة بهائیت، خودانتصابی بودهاند؛ اما در حال حاضر با انتخابات، برگزیده میشوند. این شیوه به دو علت صورت میگیرد: اول آنكه سومین رهبر بهائیت (شوقی افندی) فرزندی نداشت كه جانشین وی شود و به نوعی بهائیت با بحران مشروعیت روبهرو شده بود؛ دوم آنكه این انتخابات برای رهایی از اتهام انتصابی بودن و غیردموكراتیك بودن بهائیت، با قصد انحراف و فریب افكار عمومی ـ به ویژه اعضای اغفالشده آن ـ صورت میگیرد.(47)
ب. ساختار هرمی قدرت
از ابتدای ظهور بهائیت، اعمال قدرت رهبران بر اعضا به شكلهای گوناگون وجود داشت؛ اما از دورة شوقی افندی (سومین رهبر بهائیت)، نظام و تشكیلاتی منسجم باعث دوام و گسترش بهائیت شد. شوقی با بهرهگیری از تعالیم میرزاحسینعلی بهاء مبنی بر تشكیل بیتالعدل الاعظم، برای وضع قوانین و امور جاری بهائیان(48) به تقلید از اروپاییها به بهائیت صورت تشكیلات حزبی داد و محافل منتخب محلّی و ملّی را در شهر حیفای اسرائیل پدید آورد و در برخی كشورها، آنها را به عنوان محافل مذهبی یا حتی شركتهای تجارتی ثبت كرد تا به صورت قانونی به تبلیغ بهائیت اقدام كند.(49)
بیتالعدل، مسئول امور روحانی و اداری جامعۀ بینالمللی بهایی است و تشریع در امور غیر عبادی را انجام میدهد. هر پنج سال یكبار، نُه نفر به وسیلة همة اعضای محافل ملّی بهائیان جهان انتخاب میشوند و بالاترین مرجع تصمیمگیری بیتالعدل، دارالتبلیغ بینالمللی است و واحدهای دیگر، زیر نظر دارالتبلیغ انجام وظیفه میكنند. هر كشور، یك محفل ملی و هر استان، یك محفل استانی و در ادامه، محفل شهرستان، محفل بخش و محفل ده قرار میگیرد و هریك از این محفلها، چهل لُجنه (گروه) دارند.(50)
وجود چنین تشكیلات منسجمِ سلسلهمراتبی و منظم، تمام اطلاعات را از پایین به رأس رسانده و تصمیمات رهبران را سریع و صریح به دورترین نقاط عالم ـ حتی در یك روستا ـ منتقل خواهد كرد. پیروی از دستورات محفل ملّی، بر بهائیان آن كشور واجب است و تخلّف از آن، محرومیتهای گستردهای را در پی دارد و متخلّفان به اشدّ وجه، مجازات میشوند.(51)
ساختار قدرت به طور جدی و در كلیة لایههای تشكیلات بهائیت به خوبی ملاحظه میشود؛ به طوریكه هیچیك از اعضا، حق ندارد از آنچه درون تشكیلات میگذرد، بپرسد. به گفتة عباس افندی (عبدالبها)، لِم و بِم،(52) هیچ جایی در بهائیت ندارد. بدین منظور تمام اعضا درگیر كارهای تشكیلاتی میشوند و تمام وقت آنها در كلاسهای آموزشی، مأموریتها، ضیافتهای نوزده روزه و غیره پر میشود(53) در این صورت قدرت اندیشیدن دربارة اعمال و اهداف تشكیلات و مسائل بهائیت، از آنها گرفته میشود.
در صورتیكه عضوی، شهامت پرسشكردن داشته باشد، با اقداماتی گشتاپوگونه به وسیلة مؤسسة معارف و لُجنة صیانت (مانند حفاظت اطلاعات) روبهرو میشود. این سیستم اطلاعاتی، روابط و اعضای جدید و قدیم را به طور دقیق كنترل میكند.(54)
در صورتیكه عضوی مخالفت ورزد، مجازات میشود؛ به طوریكه ادامة زندگی برایش ممكن نیست. این مجازات، دو مرحله دارد: یكی طرد اداری و دیگری، طرد روحانی. در طرد اداری، فرد خاطی از تشكیلات بهائیت و فعالیتهای آن كنار گذاشته میشود و در صورت نوع و شدّت خطا، طرد روحانی میشود. در این حالت، فرد طردشده از جامعة بهائیت كنار گذاشته میشود و حتی نزدیكترین افراد (مثل پدر، مادر و فرزند و همسرِ) وی، حق گفتوگو و ارتباط با او را ندارند.(55)نمونة آن، طرد روحانی یكی از بهائیان به نام صادق آشچی، به دستور شوقی افندی، به جرم سفر به اسرائیل، بدون اجازه و برنامهریزی تشكیلات است.(56)
یكی از بهائیان مسلمانشده در مصاحبهای كه انجام داده، آورده است كه عدهای از بهائیان، در دل مسلماناند و هیچ اعتقادی به بهائیت ندارند؛ ولی جرئت ابراز آن را ندارند؛ زیرا از تشكیلات بهائیت و مجازات سنگین طرد روحانی وحشت دارند و میترسند كه از طرف افراد خانواده و فامیل خویش طرد شده و ادامۀ زندگی برایشان ناممكن شود.(57)
ج. استفاده از تكنیك كنترل ذهن
در تعریف فرقه، بیان شد كه سینگر ویژگیِ دارا بودن تكنیك كنترل ذهن را شاخصترین و مهمترین ویژگی هر فرقه میداند. بهائیت از ابتدای تأسیس، به امر تبلیغات، اهمیت زیادی میداده است. از زمان شوقی افندی، این تبلیغات بر اساس اصول روانشناختی و با برنامهریزیهای دقیق تشكیلاتی (همچون نقشة دهساله) همراه بوده(58) و امروزه نیز، با طراحی تبلیغاتی به اسم طرح روحی، انجام میشود.
طرح روحی یكی از بهائیان مهاجر ایرانی به نام روحی ارباب، چند سال پیش طراحی و پس از بررسی و اجرای آزمایشی در كلمبیا به تصویب بیتالعدل رسید و برای اجرا در كل جهان، یك راهنمای عمل شد و به تمام محافل بهایی ابلاغ گردید. مهمترین هدف آن، ایجاد بسترهای لازم برای افزایش آمار تعداد بهاییان است.(59) حدود یكصد مؤسسة آموزشی، احداث شده و زمانبندیهایی تحت عنوان نقشههای پنجساله و نقشههای چهارساله، طراحی شده است. شعار اصلی نقشة پنجساله، «دخول افواج مقبلین» نام دارد و برای كشورهای اسلامی ـ به ویژه خاورمیانه ـ استراتژی ویژهای به نام استراتژی خاموش و پنهان، با زمانبندی بیشتری در نظر گرفته است.(60)
طرح روحی در ایران از شانزده سالگی آغاز میشود و جذب افراد به بهائیت با امور ظاهرالصلاحی همچون كارهای خیریه و عامالمنفعه، نظیر عیادت از بیماران در بیمارستانها، نظافت پاركهای محل و معابر كوهستانی، مراجعه به آسایشگاه سالمندان و كمك به سالخوردگان و... انجام میشود. بهرهبرداری از دوستان دوران مدرسه، مهاجران فقیر افغانی، كمك مالی به خانوادههای مستمند و ایجاد كلاسهای آشپزی و هنری، رفت و آمد به كتابخانهها و سمینارهایی كه در فرهنگسراها برگزار میشود، وسیلهای برای ایجاد ارتباط مخفی و سپس تبلیغ بهائیت است.(61)
به گفتة یك بهایی مسلمانشده، «هدف اصلی تبلیغات بهائیت، جذب افرادی است كه از اسلام آگاهی ندارند یا مورد تبلیغ سوء قرار گرفتهاند؛ یا اینكه تدین نداشته و به مسائل مذهبی مقیّد نباشند. در كل، علاقهای كه هر كس به دین خود دارد را نداشته باشند. یك عده هم كسانی هستند كه فكر میكنند اگر وارد این تشكیلات شوند، پولدار میشوند، یا خانمهایی كه دلشان میخواهد حجاب نداشته باشند. آنها میگویند برای اینكه حرفهای ما را بشنوی، باید تعصب را كنار بزنی.»(62) به این ترتیب، فرد ذهن خود را از مطالب پیشین پاك میكند و حرفها، اصول و اعتقادات بهائیت، به تدریج جایگزین آنها میشود.
بهائیت از دورة كودكی، در مهدكودكها تا پایان عمر، برای هر فرد بهایی برنامه دارد. با تشكیل كلاسهای عقیدتی، موسیقی، تفریحی، ضیافتهای نوزده روزه، انجام دادن مأموریتهای تبلیغی، مراسم دعا و بسیاری برنامههای دیگر، كنترل زمان صورت میگیرد و این مشغولیتها موجب عدم تفكر فرد به مسائل شخصی خود، عقاید القاءشده به او و حتی اندیشیدن به دوستان و خانوادة خویش میشود.(63)
فردی بهایی كه پس از آگاه و تبری جستن از بهائیت و گرایش به اسلام، خاطرات خویش را بیان كرده، میگوید: «[زمانی كه] معلم مهد كودك بهائیان شدم، برنامههایی كه به من میدادند تا به بچهها بیاموزم، كاملاً در راستای شستوشوی مغزی آنها بود و من میدیدم كه چگونه از سه سالگی، كودكان را به اسلام و مسلمانان بدبین میكردند و مغز كوچك آنها را با خرافات و اوهامی كه ارمغان بهاء و عبدالبهاء بود، پر میكردند و چگونه با آوردن مثالها و بیان داستانهایی، آنان را از خارج شدن از بهائیت میترساندند و با [وجود] این ترس و وحشی كه در دل كودكان از انتخاب راهی به جز راه بهاء میانداختند و با وحشتی كه آنان از طرد شدن و اخراج شدن از خانه و خانواده داشتند، شعار بیاساس تحری حقیقت را سر میدادند.»(64)
تشكیلات بهائیت برای عضو تازهوارد، دوستان جدید موردنظر خود را انتخاب میكند و میكوشد تمام روابط موازی فرد با دیگران قطع شود و یا به كمترین حد برسد. فرد جذبشده از آنچه در تشكیلات در جریان است، ناآگاه نگه داشته میشود. انسان ذاتاً خداجوست؛ از اینرو، برای اعضا، بسیار دشوار است كه مورد غضب واقع شوند؛ زیرا به آنها القا شده كه ترك تشكیلات، مساوی با ترك خداست. سیستم تنبیه و مجازات (طرد اداری و روحانی)، حربة مناسبی برای كنترل اعضا، درون تشكیلات است و پنهان ماندن حقایق ـ به ویژه برای جوانان و نوجوانان ـ امری ضروری است؛ به طوریكه با انتشار مجلة ایام در 6 شهریور 1386، تحت عنوان بهائیت آنگونه كه هست، تشكیلات بهائیت اطلاعیهای را برای عدم مطالعه آن صادر كرد كه در ضیافتهای همان ماه مطرح شد.(65)
تشكیلات بهائیت در پوشش فعالیتهای اقتصادی و امور عامالمنفعه، به تبلیغ و جذب افراد جدید اقدام میكند. یكی از كارمندان شركت آبمیوۀ رانی، پس از پی بردن به ماهیت اصلی این شركت، پس از استعفا كردن، دست به افشاگری زده است. مدیران بهایی این شركت، با اموری چون دعوت به مراسم، بذل و بخششهای بیحساب، تأمین وسایل رفاهی و تجملّی، حقوق بالای نامتعارف، پاداشهای چندماهه، هدیههای گرانبها به مناسبتهای گوناگون، ترتیب دادن مسافرتهای تفریحی و امثال آنها، كارمندان شركت را جذب اخلاق و رفتار خود كرده و به تدریج اندیشهها و اعتقادات بهائیت را تبلیغ میكردند. پس از جذب افرادی كه قید و بند چندانی در دین نداشتتند، از آنها برای توزیع جزوههای تبلیغی در نقاط گوناگون كشور استفاده میكردند.(66)
تبلیغ، جذب و نگهداری اعضا به وسیلة تشكیلات بهائیت، در اولویت قرار دارد و برای گسترش امور تبلیغی، از هر نوع تكنیك و اصل روانشناسی استفاده میكند.
نتیجهگیری
بهائیت، آسمانی و الهی نبوده و بر اثر خواست نفسانی و شیطانی عدهای شكل گرفته است؛ از اینرو، عقاید و باورهای آنها نیز با اصول مشترك ادیان الهی (توحید، نبوت و معاد) در تضاد و تناقض است. این تناقضات به حدی در متون بهایی و مسائل عقیدتی زیاد است كه رهبران این فرقه برای فرار از این تناقضات و اغلاط فراوان، مجبور شدهاند در صدسالة اخیر، چند بار منابع مذهبی فرقۀ خود را تغییر داده، تصحیح كرده یا آنها را دور از دسترس پیروان خویش قرار دهند؛ تا آنجا كه دسترسی و مطالعۀ برخی از منابع اصلی بهائیت ـ حتی برای پیروان آن ـ ممنوع است.
با توجه به مفهوم و تعریف فرقه و ویژگیهای آن ـ به ویژه سه ویژگی ذكر شده به وسیلة سینگر ـ رهبران اولیة بهائیت؛ با هوش، زیرك، مغلطهگر، مقدسمآب، ریاكار و مستبد بودند و با این ویژگیها و نیز به رغم حمایت بیگانگان، موفق شدند افراد سادهلوح را فریب داده و اهداف خود را پیش برند. پس از رهبران خودانتصابیِ اولیة بهائیت، رهبران بعدی به قصد فریب افكار عمومی، با انتخابات برگزیده میشوند؛ ولی همچنان عملكرد آنان با شیوهای مدرن، همسو با رهبران اولیه است.
وجود تشكیلات منسجم بیتالعدل الاعظم، سلطة رهبران بهائیت را بر اعضای خود، تا دورافتادهترین روستاهای جهان ممكن ساخته است. وجود ساختار هرمی قدرت، انتقال سریع اطلاعات را از قاعدة هرم به رأس آن و در نتیجه، تصمیمگیری رهبران و اعمال قدرت مطلقة آنان را آسان كرده است و هیچیك از اعضا، حق پرسش و چونوچرا ندارند و در صورت پرسش، با لُجنة اطلاعاتی صیانت روبهرو میشود و اگر امتناع ورزد، با سیستم تنبیهی طرد اداری و طرد روحانی، مجازات خواهد شد.
بهرهگیری تشكیلات بهائیت از تكنیك روانی كنترل ذهن، عضوگیری اعضای جدید را با فریب و كنترل آنها را به صورت غیرمحسوس، ممكن ساخته است. اهمیت تبلیغات برای بهائیان، باعث طراحی و اجرای برنامههایی چون طرح روحی، جهت افزایش تعداد آنها در جهان شده است. در این شیوة تبلیغی، ضمن پنهان نگهداشتن اهداف و افكار اصلی تشكیلات، با توسل به امور ظاهرالصلاح، به جذب افراد ـ به ویژه جوانان ـ پرداخته و با پاك كردن افكار پیشین، اعتقادات بهائیت را جایگزین آن میكنند و در انجام این مراحل، با بمباران محبّت، نیتهای خویش را عملی میسازند.
نتیجة نهایی اینكه علمای اسلام و مراجع عظام تقلید، به سبب انحراف بهائیت از اصول و فروع مسلّم اسلام، آن را یك فرقة ضالّه میدانند و ویژگیهای یك فرقه، از جمله داشتن رهبران مستبد و خودكامه، ساختار هرمی قدرت و استفاده از تكنیك كنترل ذهن، بر بهائیت قابل انطباق است.
32-علیرضا محمدی، جریان شناسی بهائیت، ص 193.
33-حسینعلی نوری، اقدس، ص 77.
34- علیرضا محمدی، همان، ص 196.
35-محمدباقر نجفی، بهائیان، صفحات مختلف.
36-خندق آبادی، جامعة جعفریه، ص 36.
37-. www.andisheqom.com
38- مجتبی نیكوصفت، «وعدههای بیبنیاد، پیشگوییهای معكوس»، تاریخ معاصر ایران، ش48ـ47، ص 548ـ531.
39-سعید زاهد زاهدانی، همان، ص 53.
40-از القاب باب است.
41- جی.ای اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ص 58.
42-عبدالحمید اشراق خاوری، مطالع الانوار (تلخیص تاریخ نبیل زرندی)، ص 8 و12و20
43-همان 10 و 20.
44- عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینۀ حدود واحكام، ص 421.
45-سعید زاهد زاهدانی، همان، ص 302-295.
46- شوقی افندی، قرن بدیع «نوروز 101 بدیع»، ص 146.
47-. http://www.gozashtehalayande.blogfa.com/post-99.aspx
48-حسینعلی نوری، همان، ص 42.
49-شوقی افندی، ص 42-41.
50-اسماعیل رائین، همان، ص 176.
51-زاهد غفاریهشجین و اكّار، «بهائیت و سیاست و مناسبات آن با دول خارجی». رهیافت انقلاب اسلامی، ش 14، ص 57-54.
52- چون و چرا.
53- مهناز رئوفی، سایة شوم، ج 32، ص 79 – 25.
54- علیرضا محمدی، همان، ص 177.
55-علیرضا روزبهانی بروجردی، در جستجوی حقیقت (كاوشی در فرقه بهائیت)، ص 87-86.
56-افندی شوقی، توقیعات مباركه ( لوح قرن)، ص 41.
57-ویژه نامۀ ایام، 1386: 59
58-لیلا چمنخواه، «سیاستهای دولت پهلوی در قبال اقلیت بهائی 1357-1332»، پایان نامه دكترای دانشگاه تربیت مدرس، ص 124.
59-بهائیان بنا بر دستور بیت العدل موظف به افزایش آمار خود در جهان هستند. به عنوان مثال تا سال 2021 كه یكصدمین سالگرد در گذشت عباس افندی (عبد البهاء) است، ده درصد از جمعیت ایران، باید بهائی شوند.
60- «ماهیت و اهداف طرح روحی»، روزنامه كیهان، 22/6/1385. ص 8
61-همان
62-علیرضا محمدی، همان، ص 154-153.
63-http://www.gozashtehalayande.blogfa.com/post-99.aspx
64-«بهائیت؛ آنگونه كه هست»، ویژه نامه ایام، ضمیمه جام جم، شهریور 1386، ص 59.
65-همان.
66- http://www.gozashtehalayande.blogfa.com/post-99.aspx
منابع
احمدی، آناهیتا، «خدایی كه به آمریكا پناهنده شد»، سراب، ویژه نامة فرقههای منحرف نوپدید، ضمیمة جام جم، مرداد ماه 1388، ص 56-57.
اسلمنت، جی.ای، بهاءالله و عصر جدید، حیفا، چاپ محفل روحانی بهائیان، 1932.
اشراق خاوری، عبدالحمید، گنجینۀ حدود واحكام، چ سوم، تهران، موسسۀ ملی مطبوعات امری، 1327.
اشراق خاوری، عبدالحمید، مطالع الانوار (تلخیص تاریخ نبیل زرندی)، تهران، موسسۀ ملی مطبوعات امری، بیتا.
افندی، شوقی، توقیعات مباركه (لوح قرن)، بیجا، بینا، بیتا.
ـــــ، قرن بدیع «نوروز 101 بدیع»، ترجمة نصرالله مودت، تهران، مؤسسة ملی مطبوعات امری، بیتا.
انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، 1381.
آقا بخشی، علی و مینو افشاری راد، فرهنگ علوم سیاسی، ویرایش ششم، تهران، چاپار، 1383.
آقانوری، علی، خاستگاه تشیع و پیدایش فرقههای شیعی در عصر امامان، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1385.
برنجكار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، قم، طه، 1379.
تسخیری، محمدعلی، تقاریر عن المؤتمرات الدولیه، محورالاول مع مؤتمرات مجمع الفقه الاسلامی، بیروت، دار احیأ التراث العربی، 1424 قمری [2003 میلادی]. 1382.
چمنخواه، لیلا، «سیاستهای دولت پهلوی در قبال اقلیت بهایی 1357-1332»، پایان نامه دكترای دانشگاه تربیت مدرس.
خندق آبادی، ، جامعة جعفریه، تهران، كتابفروشی و چاپخانة پامنار، 1335.
دانش، جابر، جامعه شناسی دین، تهران، دفتر نشر معارف، 1386.
رائین، اسماعیل، انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، تهران، موسسه رائین، 1357.
ربانی گلپایگانی، علی،فرق و مذاهب كلامی، قم، مركز جهانی علوم اسلامی، 1383.
روز بهانی بروجردی، علیرضا، در جستجوی حقیقت (كاوشی در فرقه بهائیت)، چ دوم، قم، مركز مدیریت حوزة علمیه قم، 1389.
رئوفی، مهناز، سایة شوم، [نیمة پنهان، جلد 32]، تهران، كیهان، 1388.
زاهد زاهدانی، سعید، بهائیت در ایران، چ پنجم، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1390.
سبحانی، صالح، «پله پله تا سیاهی»، سراب، ویژه نامه فرقههای منحرف نوپدید، ضمیمة جام جم، مرداد 1388، ص 43-40.
شاكرین، حمیدرضا، «چرا اسلام؟». ماهنامة معارف، ش51، آذرماه، 1386، ص 67-50.
صدری، محمود، «بهائیت». دانشنامة جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ص 19-16؛ ج 4 ص 733، 1375.
غفاری هشجین، زاهد و اكّار، حمید، «بهائیت و سیاست و مناسبات آن با دول خارجی». رهیافت انقلاب اسلامی، سال پنجم، ش 14، بهار، ص 68-51.
گیندز، آنتونی، جامعه شناسی، ترجمة منوچهر صبوری، چ نهم، تهران، نی، 1382.
محمدی، علیرضا، 1389، جریان شناسی بهائیت، چ دوم، قم، دفتر نشر معارف، 1382.
مشكور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، چ سوم، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375.
معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیر كبیر، 1362.
مور، استفن و سینكلر استفن پ، دیباچهای بر جامعه شناسی، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران، ققنوس، 1376.
مهتدی صبحی، فضلالله، خاطرات صبحی درباره بهائیگری، چ سوم، تبریز، چاپخانه علمیه، 1344.
نجفی، محمدباقر، بهائیان، تهران، مشعر، 1380.
نوری، حسینعلی، اقدس، بیجا، بینا، بیتا.
نیكوصفت، مجبتی، «وعدههای بی بنیاد، پیشگوییهای معكوس»، تخصصی تاریخ معاصر ایران، سال 12 ش 48ـ47، پاییز و زمستان، 1387، ص 569-531.
همیلتون، ملكم، جامعهشناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، موسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان، 1377.
«ماهیت و اهداف طرح روحی»، روزنامه كیهان، 22/6/1385، ص 8.
«ویژه نامه ایام، بهائیت؛ آنگونه كه هست»، ضمیمه جام جم، شهریور 1386.
«ویژه نامة كژ راهه، فرقهها چگونه عمل میكنند»، ضمیمة جام جم، اسفند1386.
www.andisheqom.com
http://www.iran-aawa.com/index.php?option=com
http://www.iraninterlink.org/files/farsi%20pages%2026cultinformationcentre-html
http://www.bashgah.net/fa/content/show/34175
http://www.baharoom.com/15010 html
http://www.cultwatch.com
http://zaviyehe-enheraf.persianbloy.ir/page/forger
http://www.shahrvandemroz.blogfa.com/post-609.aspx
http://www.gozashtehalayande.blogfa.com/post-99.aspx
http://www.whatnextiournal.co.uk/pages/Newint/Tedothml
http://en.wikipedia.org/wiki/sectarianism
زاهد غفاری هشجین* / عباس كشاورز شكری** / حمید اكار***
* استادیار علوم سیاسی دانشگاه شاهد
** استادیار علوم سیاسی دانشگاه شاهد
*** کارشناس ارشد جامعه شناسی انقلاب اسلامی