سردار، دختر امير از همسر اولش را به همسري گرفت و جزء خانواده امير درآمد. به دليل همين سوابق بستگي و همکاري با امير، پس از قتل وي از آسيب دشمن امير (آقا خان نوري) مصون نماند و در اواخر هم با سعايتهاي آقا خان از مقام سرداري برکنار شد.
عزيزخان در اعدام برخي از سران عائله بابيه نظير قرّه العين و سيد حسين يزدي (کاتب مشهور باب) دخالت داشت . و قتل قرهالعين به دستور مستقيم وي و توسط غلام سياهش صورت گرفت که منابع بهائي از وي با عنوان «سياه خونخوار» ياد کردهاند.
و خود بهاء نيز در «لوح ورقاء» با خشم تمام از وي با عنوان «سياه روسياه دل سياه» نام ميبرد. علاوه، زماني که ناصرالدين شاه توسط بابيان ترور شد، عزيز از مقامات بلندپايهاي بود که مأموريت جستجو و تعقيب بابيان، و کشف شبکه ترور آنان، به وي محوّل شد.
و او در اين تعقيب و مراقبت، اسامي برخي از آنها را تهيه و به شاه داد تا دستگير و محاکمه شوند. پس از کشف و دستگيري شبکه ترور نيز در مجازات آنان شرکت جست و مجازات سيد حسين يزدي (کاتب باب) به دست وي و همکاران نظاميش صورت گرفت.
عزيزخان سردار چندي پس از قتل باب به حکمراني آذربايجان منصوب شد و در زمان حکومت وي، علماي تبريز نزد وي شکايت بردند که: جماعت بابيان در تاريکي شب به محل اعدام باب ميروند و آنجا را زيارت ميکنند، و از وي خواستند آن مکان را ويران سازد.
سردار البته، به ملاحظه خسارت مالي، حکم به انهدام آن مکان نداد، «لکن امر نمود در جلوي حجرات سربازخانه، طاقي از آجر و گچ بنا نهادند، چنانکه ديوار حجره[اي] که هيکل» باب «بر آن آويخته شد» پشت « طاقها مانده از» چشمها «مستور گرديد» .
منابع :
فتنه باب، تعليقات عبدالحسين نوايي،
مجموعه اسناد و مدارک فرخ خان امينالدوله، به کوشش کريم اصفهانيان
مطالعالانوار؛ تلخيص تاريخ نبيل زرندي، الکواکب الدريه، آواره.
رحيق مختوم، «قاموس لوح مبارک قرن» ، عبدالحميد اشراق خاوري.
روزنامه وقايع اتفاقيه، قسمت مربوط به تفصيل واقعه ترور شاه توسط بابيان. نيز ر.ک، فتنه باب، اعتضادالسلطنه، بخش تعليقات عبدالحسين نوايي،
ر.ک، نامه ناصرالدين شاه به ميرزا آقاخان نوري (موجود در موزه لندن)
ظهور الحق، فاضل مازندراني،