افراد آنلاین
تحلیل و بررسی شاخصهها و ترفندهای بهائیت در ادعای پیشگویی زمان ظهور در روایت مفضل بن عمر ( بخش نخست )
نوشته شده توسطعزالدین رضا نژاد
محمدعلی فلاح علیآباد
چکیده
گنجینه روایی شیعه، آکنده از روایاتی است که تصویرگر جریانات آخرالزمانی است. این روایات که از آن به روایات پیشگویی ظهور یاد می شود، مورد توجه فرقه ها و گروه های انحرافی بوده است. این گروه ها ضمن سعی در تطبیق روایات بر مدعای خویش از جایگاه روایات در منظومه فکری مسلمانان در جذب تودههای مردم و اقناع فرقه ای از روایات نهایت بهره را برده اند. «روایت مفضل بن عمر» از جمله روایاتی است که برای بشارت ظهور علی-محمد باب به عنوان موعود دین اسلام و خاتمه بخش این دین معرفی شده است. این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی این ادعا را بررسی کرده است. با بررسی محتوایی و سندی این روایت و ضعف آشکار آن و عدم شایستگی در اثبات امر امامت و بررسی نقل های متعدد آن، بطلان ادعای بهائیت، مبتنی بر این روایت روشن گردیده و برخی از شاخصه ها و ترفندهای بهائیت در تمسک به این روایت از جمله تحریف واقعیات، عوام فریبی و بهره گیری از نصوص متشابه مبرهن میشود.
بهائیت در ایران : با پیروزی انقلاب اسلامی 1357 در ایران، تشکیلات بزرگترین ضربه را به پیکرهی نظامسلطه و دستپروردهی آنان (فرقهی جاسوسپرور بهائیت)،[1] وارد آمد . فرقه ای که در نظام پهلوی خصوصا پهلوی دوم به فرصتی طلائی برای بست و گسترش اعتقادات و بنیه اقتصادی بدست آورده بود به یکباره خود را در مقابل تودههای عظیم ملّت ایران ناتوان و محکوم دید لذا به شانتاژ و مظلومنمایی روی آورد.[2]
بهائیت در ایران : بهائیان مدعیاند بنابه دستور جناب حسینعلی نوری، ملزم به رعایت ادب بوده و از هرگونه توهین و ناسزا، حتی در حق دشمنان خود، منع شدهاند. از اینرو ابوالفضل گلپایگانی (از مبلّغان مشهور بهائی) مدعی میشود: «بر حسب فرمان جناب بهاء ، این طایفه (بهائیان)، در حق اَحدی بَد نمیگویند، حتی در حق اَعدای خویش؛ چه که سَبّ و لَعن و زشتگویی، حرام قطعی است، تا چه رسد به (سبّ و لعن) بزرگان شیعه که در جلالت قدر و علوّ ایشان، شبههای نیست...».[1]