افراد آنلاین
کوتاه و قابل تامل :
بهائیت در ایران : از فعالیت خانوادگی حسینعلی نوری در سفارت روس گرفته تا پناه بردن پیامبرخواندهی بهائیت به این سفارت و نجات او توسط پادشاهی روس، این اتفاقات بطور قطع تصادفی نیست و البته تنها حاکیِ گوشهای از پیوند شوم میان دینسازان بهائیت با استعمار است. اما به راستی چگونه پادشاهیِ زیادهخواهی چون روستزار، بیهیچ مزد و منّتی مدافع و ناجی دینسازان بابی و بهائی در ایران میگردد؟!
بهائیت در ایران : مدعی پیامبری بهائیت، پس از تبعید به عراق، به پیشکاری جانشین علیمحمد شیرازی پرداخت البته با هزاران توجیه غیر معقول به برادر خود که دیگر در قامت جانشین باب بود قبولاند که باید در انظار کمتر ظاهر شده و کارها را به او بسپارد . صبح اَزل نیز سرانجام به خاطر خیانت برادر، امر به تبعید او به سلیمانیه ( یکی از استانهای کرد نشین عراق ) میکند و حسینعلی نوری تصریح میکند که اگر "مصدر امر" اجازهی بازگشت نمیداد، برنمیگشت. اما بدون شک، ماجرای تعبید حسینعلی نوری و رفتار دوگانهی او، خود حکایت از ادعاهای دروغینش دارد.
کوتاه و خواندنی
بهائیت در ایران : پیامبرخواندهی بهائیت از نخستین همسر خود که "آسيه" نام داشت، صاحب دو پسر با نامهای عباس (مقلب به غصن أعظم) و مهدی (ملقب به غصن أطهر) شد. در روایتی از زندگی مهدی (ملقب به غصن أطهر) آمده در نتیجه سقوط از روزنهی بام در شهر عکّا، از دنیا رفت. پیامبرخواندهی بهائی نیز بلافاصله لوحی دربارهی مهدی نوشت و او را به اسماعيل و عيسی مسيح و امام حسين (عليهم السلام) تشبیه نمود. اما آیا تشبیه این بیاحتیاطی و اتفاقی که ممکن است برای هر بچه ، بزرگ اتفاق بیافتد به فداکاریهای عظیم اولیاء الهی نسبت دهیم ، حکایت از خودخواهی جناب بهاء ندارد؟! و یا اساسا شما خواننده گرامی کدام شباهت را بین رفتاری که با حضرت اسماعیل و عیسی مسیح و حضرت ابا عبدالله شده را در فرزند عبدالبها ء میبینید