افراد آنلاین
Super User
بهائیت درایران : توجه فرقه ضاله بهائیت به اسراییل و صهیونیسم تاحدی است كه شوقی ربانی سومین پیشوای این فرقه یكی از مهم ترین وظایف شورای بین المللی بهائیان را رابطه با دولت اسراییل قلمداد می كند. وی همچنین در نقشه ده ساله اش، حمایت از دولت اسراییل رابرهمه دولتهای جهان ترجیح می دهد(1) و به بهائیان فرمان می دهد كه به تشكیل محافل روحانی و ملی بر مبنای قوانین و مقررات دولت اسرائیل اقدام نمایند:
بهائیت درایران : شاید اتفاقاتی که در بدشت اتفاق افتاد را بتوان آغاز رویاروئی پیروان فرقه ضاله بابیت و نظام حاکم دانست . در تاریخ میخوانیم در جمادی الاولی سال ۱۲۶۴ میرزا آقاسی صدر اعظم وقت (زمان محمد شاه قاجار) امر نمود سید علی محمد باب را از ماکو به چهریق[۱] منتقل ساختند تا کمتر در دسترس مریدان باشد و به آرامی ذکر بابیت به فراموشی سپرده گردد. این کار خشم باب و بابیان را برانگیخت. لذا حوادثی در پی داشت که نخستین آنها در بدشت انجام گردید که در این مقاله، به اختصار اشارهای به گردانندگان، اتفاقات و تاثیرات بدشت خواهد شد.
بهائیت در ایران : در تمامی ادیان الهی افرادی با عناوین گوناگون بعنوان کارشناسان و راهنمایان اعتقادی وجود دارند در مسیحیت کشیشان ، در یهود خاخامها ، در اسلام مراجع و روحانیون و... در آئین های غیر الهی هم این افراد وجود دارند شما در فرق صوفیه قطب ، شیخ ، خلیفه و مثلا در زرتشتیان موبدان را مشاهده میکنید این افراد با هر عنوان و نامی وظیفه دارند که در آئین و دین کارشناس شوند و جامعه خود را راهنمائی نمایند .
بهائیت درایران : عوامل سرویسهای اطلاعاتی استعمار و نظام سلطه در حدود بیش از 170 سال پیش با یک سناریوی کاملا طراحی شده علی محمد باب را در ایران علم کرده و با حمایتهای مستقیم و غیر مستقیم سعی در گسترش حوزه نفوذ تفکری را داشت که انتظار میرفت بتواند روند تسلط کامل نظام سلطه بر کشوری شیعه نشین بنام ایران و منطقه خاور میانه تامین نماید .
نوشته شده توسط سيد رضا هاشمي نژاد
بهائیت در ایران : وقتي در قرن 13 هجري قمري شخصي به نام علي محمد شيرازي ادعاي نيابت و باب امام زمان(ع) را كرد، با حمايت مستقيم كشورهاي سلطه طلب توانست بين مردم ايران اختلاف اندازد و بر پايه همين حمايت ها بود كه بعد ادعاي مهدويت و سپس نبوت كرد و در آخر ادعا نمود كه او خدا است و خداوند در او ظهور كرده و دورة دين اسلام به پايان رسيده است و در نهايت بر اثر واكنش علماي اسلام، در سال 1266 قمري در تبريز اعدام گرديد و بعد از او ميرزا حسينعلي ملقب به بهاء الله ادعاي جانشيني او را كرد و گفت منم خداي عزيز كه باب مژده آمدنم را داده بود و در كتاب هايي كه نازل كرد تنها مقداري از احكام باب را نسخ كرد و پس از او پسرش عباس معروف به عبدالبها جانشين او شد.[1]
بهائیت درایران : آقائی احتمالا بهائی نوشته است : بهایی و مسلمان و مسیحی و یهودی همه انسانند . انسانیت حکم میکند که به دلیل غرض شخصی و یا منافع خودمان انسان های دیگر را زیر پا له نکنیم . پس بهتر است افکار خشن و ضد انسانیمان را کنار گذاشته و افکار بشر دوستانه ای که منجر به وحدت می شود را جایگزین آن نمائیم . همان افکاری که حضرت بهاء الله برای ما به ارمغان آورده اند . نه اینکه از صبح تا شب با تحقیر و تهمت و افترا به سایر انسانها از آنان پلی جهت ترقیمان بسازیم. بهتر است بدون تعصبات جاهلیه به انتخاب انسانها علی الخصوص هموطنانمان احترام بگذاریم و به صلح و دوستی فکر کنیم
باید خدمت این دوست عزیز که در لباس کدخدامنشی حاضر شده اند باید عرض کنم که :
نوشته شده توسط اميرمحسن عرفان
بهائیت درایران : مذهبها و مسلكهاي انحرافي، در مرداب ميرويند. وقتي مردماني به سبب فقر فرهنگي و دور افتادن از آيين ناب و فقر اقتصادي و برق تازيههاي استبداد، از پويايي باز ايستند و زمينگير شوند، كم كم به مرداب تبديل ميشوند.
بهائیت درایران: - بهائیت : اما زيارتگاه ها را بايد به بهانه اينكه اينها در زمان پيامبر نبوده و بدعت است،(1) ويران كرد و مردم را از رفتن به اين گونه مكان ها بازداشت. بايد در اينكه زيارتگاه هاي موجود واقعاً از آن پيامبر، امامان و يا صالحان باشد ترديد ايجاد كرد. پيامبر در كنار قبر مادرش به خاك سپرده شد؛ ابوبكر و عمر در بقيع دفن شده اند و قبر عثمان مشخص نيست؛ علي در بصره مدفون گرديد و نجف محل قبر مغيره بن شعبه است، سر حسين(ع) در حنانه دفن شد و مزار خودش معلوم نيست؛ در كاظمين قبر دو تن از خليفگان است نه مزار كاظم و جواد از خانواده پيامبر؛ در طوس قبر هارون است و نه رضا(ع) از اهل بيت. در سامرا قبرهاي بني عباس است نه هادي و عسگري و (سرداب) مهدي از اهل بيت؛ بقيع را بايد با خاك يكسان كرد(2)، چنانكه بايد گنبدها و ضريح هاي موجود در همه كشورهاي اسلامي را از ميان برد.