افراد آنلاین
Super User
بهائیت در ایران ، بازنشر: بهائي نيستم چون نمي خواهم رهبرانم دم از تحرّي حقيقت بزنند و بعد خلاف آنرا عمل کنند. يکجا از حق جوئي بگويند و جاي ديگر از کور و کر و جاهل شدن. يکبار از آزاد انديشي و وسعت مشرب بگويند و بار ديگر از جدايي و طرد!
بهائیت در ایران : مسیو نیکولا منشی اول سفارت فرانسه در ایران نویسنده ی کتاب مذاهب ملل متمدنه بوده است، در این کتاب مختصری از عقائد شیعه و ترجمه بیان گنجانده شده است. محتوای این کتاب دارای توهین و توهماتی بر علیه اسلام و مسلمانان است که از این نویسنده ی فرانسوی، بدون سند نوشتن مقداری بعید است، لذا در اینکه این کتاب را مسیو نیکولا نوشته باشد تردید وجود دارد.
کوتاه وخواندنی
بهائیت در ایران : بهائيت، مذهب مدرنيسم ايراني است كه توسط دولت مدرن اروپايي، يعني آنگلوساكسونها، يا به طور دقيقتر انگستان به وجود آمده است. پس بهائيت يك مذهب مجعول غربي در مشرق است و گستره فرهنگي غرب در حال اوج، در شرق و ايران است، پس اين مذهب حيثيت فرهنگي غربيها نيز هست.
بهائیت در ایران : در جمادي الاولي سال 1264 ميرزا آقاسي صدر اعظم وقت (زمان محمد شاه قاجار) امر نمود سيد علي محمد باب را از ماکو به چهريق(1) منتقل ساختند تا کمتر در دسترس مريدان باشد و به آرامي ذکر بابيت به فراموشي سپرده گردد. اين کار خشم باب و بابيان را برانگيخت. لذا حوادثي در پي داشت که نخستين آنها در بدشت انجام گرديد که در اين مقاله، به اختصار اشارهاي به گردانندگان، اتفاقات و تاثيرات بدشت خواهد شد.
بدشت نام دشتي زيبا در کنار شهر شاهرود است و بابيان که شاهد دستگيري و زندان علي محمد باب بودند به تحريک طاهره قزويني، ميزباني ميرزا حسينعلي نوري و کارگرداني ميرزا علي بارفروش اجتماعي را در اين دشت برپا نمودندکه اين اجتماع در اقدامات حکومت نسبت به بابيان تأثير قطعي داشت و ميتوان از آن به عنوان يکي از نقاط عطف تاريخ بهائيت نام برد.
بهائیت در ایران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی برای تبیین نقش بهائیت در تاریخ معاصر ایران با ارائه کتاب «بهائیت در آذربایجان» به بررسی حیات سیاسی این فرقه در طول ۴۰ سال یعنی ۱۳۲۰ تا ۱۳۶۰ در آذربایجان پرداخته است.
کوتاه و خواندنی :
بهائیت در ایران : علمای شیخیه بر خلاف دستور دین اسلام مبنی بر حفظ وحدت به عنوان بزرگترین عبادت، بر طبل جدایی کوبیده و خود را از شیعهی امامی جدا ساختند. ابوالقاسم ابراهیمی بعد از پاسخ منفیای که به مرحوم فلسفی دادند، حاضر به اتحاد نشده و نام شیخی را برای خود و پیروانشان با افتخار برگزیدند و با ایجاد بدعتهای اعتقادی، انشعابی تازه به وجود آوردند.
وحدت، جزو بزرگترین دستورات دین مبین اسلام است. پیامبر اکرم (صلوات الله علیه) و ائمهی اطهار (علیهم السلام) بر این امر تأکید فراوان داشتند. بزرگان شیخیه به سبب اهداف فرقهای که داشتند و با تکیه بر مفاهیم دینی و سوء استفاده از آن، بر طبل جدایی کوبیدند و خود را از شیعهی امامی جدا ساخته و انشعابی تازه برپا نمودند. وقتیکه مرحوم فلسفی (رحمه الله) در کرمان نزد ابوالقاسم ابراهیمی به عنوان پنجمین جانشین احسایی آمد تا فاصلهی ایجاد شدهی بین پیروان شیخیه و شیعیان امامی را کم کند و از بین ببرد، به دلیل اصرار علمای شیخیه بر جدایی و انشعاب، عملاً موفق به انجام این کار نشد. (1)
علمای شیخیه از اینکه با نام شیخی شناخته میشوند، افتخار میکنند و در آثارشان نیز از این نام «شیخی» بسیار یاد میکنند. ابراهیمی مینویسد: «اسم شيخی هم، الحمدلله برای ما زينتی فوق زينت شده است و به اين اسمی كه به ما دادهاند، راضی شدهايم و در معنی و حقيقت اين اسم غير از معنی مسلمانی واقعی چيزی نيست و چون به لحاظ اين اسم و نسبت، تمايزی پيدا كردهايم و از بركت اسم آن شيخ اجل، معروفيتی پيدا كردهايم.»(2)کریمخان کرمانی نیز در کتاب هدایة الطالبین شبیه همین سخنان را دارد (3) تا آنجا که هانری کربن به عنوان یکی از مستشرقینی که حامی و طرفدار شیخیه است، به همین مطلب اعتراف میکند.(4)آیا این همه تأکید بر نام شیخی و بیان اعتقادات و بدعتهای جدید و مخالفت با علمای شیعه، غیر از اصرار بر جدایی و انشعاب است؟!
پینوشت:
1- محمد تقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجة الاسلام فلسفی، تهران: بینا، فروردین 1382 ه.ش، ص ۳۸۶-۳۸۷.
2- ابوالقاسم ابراهیمی، فهرست، نسخهی الکترونیکی، ج 1، ص 174؛ همو، فلسفیه، نسخهی الکترونیکی، ص 269-270.
3- ر.ک: کریمخان کرمانی، هدایة الطالبین، نسخهی الکترونیکی، ص 66.
4- هانری کربن، مکتب شیخی از حکمت الهی شیعی، نسخهی الکترونیکی، ص 56.
بهائیت در ایران : بعد از پیروزی انقلاب با گذشت بیش از 40 سال هنوز هم فرقه ضاله بهائیت با کمک از سرویسهای خبری وابسته و الته دستوری دشمنان انقلاب اسلامی ، تمامی تلاش خودرا در سیاهنمائی از نظام ج، ا، ا بکار میگیرد و هر از چند گاهی اخباری را با همین رویکرد مورد توجه قرار میدهد . فراموش نمیکنیم که همین جریان هر گونه دستگیری بهائیان را مرتبط با اعتقاداتشان دانسته و سیاه نمائی گسترده ای را داشته ، دارد و البته خواهد داشت . گرچه جمهوری اسلامی ونهادهای ذی ربط اطلاعات دستگیریها را تا آنجا که لازم بوده منعکس نموده اند لکن فرقه و تشکیلات آن که خوب بدلیل برخی منافع باید آب به آسیاب دشمن بریزند دائما اینموضوع را در پیگیریهای خود داشته اند که بهائیان در ایران مورد ظلم قرار گرفته و شهرونمد ایرانی بحساب نمی آیند . همانطور که پس از بازداشت برخی از سرکردگان فرقه بهائیت به اتهام جاسوسی و فعالیتهای غیرقانونی در تهران، رسانههای بیگانه تلاش میکنند با خبرسازی ناشیانه بازداشت این افراد را به صرفا به دلیل بهایی بودنشان عنوان کنند. حال میخواهیم بعد از آزادی این مدیران فرقه به زندگی پس از آزادی آنها بپردازیم .
کوتاه و خواندنی :
بهائیت در ایران : هرچند رهبران شیخیه پس از کاظم رشتی خود را مخالف سرسخت بابیت و بهائیت میدانند، اما قرائنی حکایت از آن دارد که این دو فرقهی نوظهور، مولود برخی آموزهها و تفکرات پیشوایان شیخیه هستند. چرا که پیشوایان فرقهی بابی و بهائی، با سوءاستفاده از برخی تفکرات شیخیه، مستمسکی برای خود دست و پا کرده و پیشوایان شیخی را مبشر خود دانستهاند.